قرارداد برای انجام نمایش یا سخنرانی (و غیره) درآینده، پیش گزینی، دفتر رزرو
booking
قرارداد برای انجام نمایش یا سخنرانی (و غیره) درآینده، پیش گزینی، دفتر رزرو
انگلیسی به فارسی
قرارداد برای انجام نمایش یا سخنرانی (و غیره) در آینده، پیشگزینی
رزرو، رزرو کردن، توقیف کردن، در کتاب یادفتر ثبت کردن
انگلیسی به انگلیسی
• reserving in advance; recording, inscription
a booking is the arrangement that you make when you book something such as a theatre seat or a hotel room.
a booking is the arrangement that you make when you book something such as a theatre seat or a hotel room.
اسم ( noun )
• (1) تعریف: an engagement for the performance of a musician or other entertainer.
• (2) تعریف: a reservation for space, as at a hotel or restaurant or on a plane or ship.
• مشابه: reservation
• مشابه: reservation
دیکشنری تخصصی
[سینما] کرایه کردن (فیلم )
[فوتبال] ثبت دردفتر
[فوتبال] ثبت دردفتر
مترادف و متضاد
engagement
Synonyms: gig, performance date, play date, tour date
جملات نمونه
1. booking office
(در تئاتر و ایستگاه راه آهن و غیره) گیشه یا دفتر پیش فروش بلیط،دفتر رزرو
2. All booking must be made by post.
[ترجمه ترگمان]همه جا رزرو شده باید با پست ساخته شود
[ترجمه گوگل]همه رزرو باید توسط پست انجام شود
[ترجمه گوگل]همه رزرو باید توسط پست انجام شود
3. Tickets are on sale from the booking office.
[ترجمه ترگمان]بلیط ها در فروش از دفتر رزرو بلیط فروخته می شوند
[ترجمه گوگل]بلیط ها از دفتر رزرو می شوند
[ترجمه گوگل]بلیط ها از دفتر رزرو می شوند
4. Early booking is essential, as space is limited.
[ترجمه ترگمان]رزرو اولیه ضروری است چون فضا محدود است
[ترجمه گوگل]رزرو اولیه ضروری است، زیرا فضای محدود است
[ترجمه گوگل]رزرو اولیه ضروری است، زیرا فضای محدود است
5. I made the booking through a travel agent.
[ترجمه ترگمان]من تو یه آژانس مسافرتی رزرو کردم
[ترجمه گوگل]من رزرو را از طریق یک نماینده مسافرتی انجام دادم
[ترجمه گوگل]من رزرو را از طریق یک نماینده مسافرتی انجام دادم
6. After booking into our hotel, we went straight down to the beach.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه به هتل رسیدیم، مستقیم به طرف ساحل رفتیم
[ترجمه گوگل]پس از رزرو در هتل ما، ما به طور مستقیم به ساحل رفتیم
[ترجمه گوگل]پس از رزرو در هتل ما، ما به طور مستقیم به ساحل رفتیم
7. I made a booking for two double rooms.
[ترجمه ترگمان]من یه اتاق رزرو کردم برای دوتا اتاق دو نفره
[ترجمه گوگل]برای دو اتاق دو نفره رزرو کردم
[ترجمه گوگل]برای دو اتاق دو نفره رزرو کردم
8. Always insist upon seeing your room before booking in.
[ترجمه ترگمان]همیشه اصرار می کنم که اتاق شما را قبل از ورود به اتاق ملاقات کنم
[ترجمه گوگل]همیشه قبل از رزرو اتاق خود را ببینید
[ترجمه گوگل]همیشه قبل از رزرو اتاق خود را ببینید
9. He picked up his first booking for a 45th-minute foul on Bull.
[ترجمه ترگمان] اون اولین booking رو واسه ۴۵ دقیقه به \"بول\" رزرو کرد
[ترجمه گوگل]او نخستین رزرو خود را برای یک شکست نهایی 45 دقیقه ای در بول برداشت
[ترجمه گوگل]او نخستین رزرو خود را برای یک شکست نهایی 45 دقیقه ای در بول برداشت
10. Your booking will automatically lapse unless you confirm it.
[ترجمه ترگمان]booking اتوماتیک به صورت خودکار وارد میشن مگر اینکه تو تاییدش کنی
[ترجمه گوگل]رزرو شما به طور خودکار از بین می رود، مگر اینکه آن را تأیید کنید
[ترجمه گوگل]رزرو شما به طور خودکار از بین می رود، مگر اینکه آن را تأیید کنید
11. A late booking may involve you in extra cost.
[ترجمه ترگمان]یک رزرو دیر ممکن است شامل شما با هزینه اضافی باشد
[ترجمه گوگل]رزرو در اواخر ممکن است شما را با هزینه اضافی مرتبط کند
[ترجمه گوگل]رزرو در اواخر ممکن است شما را با هزینه اضافی مرتبط کند
12. The booking will be made on receipt of a deposit.
[ترجمه ترگمان]رزرو بلیط با دریافت یک سپرده انجام خواهد شد
[ترجمه گوگل]رزرو خواهد شد در دریافت سپرده ساخته شده است
[ترجمه گوگل]رزرو خواهد شد در دریافت سپرده ساخته شده است
13. I took the liberty of booking theatre seats for us.
[ترجمه ترگمان]من حق رزرو بلیط سالن تئاتر را برای ما به دست آوردم
[ترجمه گوگل]من آزادی رزرو کرسی های تئاتر را برای ما به دست آوردیم
[ترجمه گوگل]من آزادی رزرو کرسی های تئاتر را برای ما به دست آوردیم
14. I filled in the booking form and sent it off.
[ترجمه ترگمان]اتاق رزرو شده را پر کردم و آن را بیرون فرستادم
[ترجمه گوگل]من فرم رزرو را پر کرده و آن را فرستادم
[ترجمه گوگل]من فرم رزرو را پر کرده و آن را فرستادم
15. Places on the course are limited and advance booking is essential.
[ترجمه ترگمان]مکان هایی که در این درس رزرو می شوند محدود هستند و رزرو از قبل ضروری است
[ترجمه گوگل]مکان ها در این دوره محدود هستند و رزرو پیشنهادی ضروری است
[ترجمه گوگل]مکان ها در این دوره محدود هستند و رزرو پیشنهادی ضروری است
اصطلاحات
booking office
(در تئاتر و ایستگاه راهآهن و غیره) گیشه یا دفتر پیش فروش بلیط، دفتر رزرو
پیشنهاد کاربران
reservation
درخواست مسافرت
رزرو کردن
رزرو کردن
برای هتل استفاده میشه
برای هتل استفاده میشه
رزرو هواپیما و یا خودرو برای سفر
رزرو
رزرو کردن هتل
booking
رزرو
رزرو کردن
booking a room
رزرو کردن اتاق
و. . .
معنی درست تر از همه همون رزرو کردن میشه
رزرو
رزرو کردن
booking a room
رزرو کردن اتاق
و. . .
معنی درست تر از همه همون رزرو کردن میشه
ثبت و ضبط، نگاشتن، دفترداری
رزرواسیون
booking ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: ثبت ذخیره
تعریف: تثبیت ذخیرۀ بلیت و اتاق در مهمان خانه و جز آن در زمانی معین
واژه مصوب: ثبت ذخیره
تعریف: تثبیت ذخیرۀ بلیت و اتاق در مهمان خانه و جز آن در زمانی معین
کلمات دیگر: