1. a rotary fan
بادزن چرخان
2. a rotary phone is cheaper than a push button one
تلفن (دارای شماره گیر) چرخنده از تلفن دکمه ای ارزان تر است.
3. a touch-tone telephone and a rotary telephone
تلفن تکمه ای و تلفن گردونه ای
4. This new rotary press prints very rapidly.
[ترجمه ترگمان]این اثر انگشتی جدید خیلی سریع اثر میذاره
[ترجمه گوگل]این دکمه چرخشی جدید بسیار سریع چاپ می شود
5. Invented in 195 the rotary engine is a revolutionary concept in internal combustion.
[ترجمه ترگمان]اختراع در ۱۹۵ موتور گردان یک مفهوم انقلابی در احتراق داخلی است
[ترجمه گوگل]اختراع شده در سال 195 موتور دوار یک مفهوم انقلابی در احتراق داخلی است
6. The Rotary Club is behind the fund-raising for the new hospital.
[ترجمه ترگمان]انجمن روتاری پشت پول جمع آوری شده برای بیمارستان جدید قرار دارد
[ترجمه گوگل]باشگاه روتاری پشت سر جمع آوری پول برای بیمارستان جدید است
7. A rotary telephone has a wheel with holes for each number.
[ترجمه ترگمان]یک تلفن گردان یک گردونه با سوراخ های برای هر عدد دارد
[ترجمه گوگل]یک تلفن چرخشی دارای یک چرخ با سوراخ برای هر شماره است
8. Rotary mowers Hand or self-propelled, these cut the grass with a scything action as the blades revolve.
[ترجمه ترگمان]mowers mowers و یا self -، این علف را با یک عمل scything به عنوان تیغه های می چرخند
[ترجمه گوگل]چمن زنی روتاری دستی و یا خود روان، این چمن را با عمل اسکریپت به عنوان تیغه چرخش
9. It was incorporated in 1949 by the Phoenix Rotary Club.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در سال ۱۹۴۹ به وسیله باشگاه Phoenix روتاری انتخاب شد
[ترجمه گوگل]این در سال 1949 توسط باشگاه ققنوس روتاری تاسیس شد
10. Not long after our purchase, the rotary engine, well, melted.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که بعد از خرید، موتور گردان، به خوبی ذوب شد
[ترجمه گوگل]مدتها پس از خرید ما، موتور دوار، به خوبی ذوب می شود
11. Rotary press a web or reel fed printing press which uses a curved printing plate mounted on the plate cylinder.
[ترجمه ترگمان]روتاری یک صفحه وب را تحت فشار قرار می دهد که از یک صفحه چاپ منحنی که بر روی سیلندر بشقاب نصب شده است استفاده می کند
[ترجمه گوگل]روتاری با فشار دادن یک وب یا کوره فشرده با استفاده از یک صفحه چاپ منحنی نصب شده بر روی سیلندر ورق فشار می دهد
12. The Linotype machine and high-capacity rotary press produced mass circulation newspapers, which-until radio and television came along-largely replaced personal-encounter politics.
[ترجمه ترگمان]ماشین Linotype و مطبوعات چرخشی با ظرفیت بالا، روزنامه های تیراژ انبوه را تولید کردند - - تا زمانی که رادیو و تلویزیون به همراه سیاست برخورد شخصی جایگزین شدند
[ترجمه گوگل]ماشین لینوتایپ و پرس و جو دوشاخه ای با ظرفیت بالا روزنامه های توده ای را منتشر کردند که تا زمانی که رادیو و تلویزیون در کنار هم قرار گرفتند، سیاست های ملاقات شخصی را جایگزین کردند
13. Gravure a rotary printing process where the image is etched into the metal plate attached to a cylinder.
[ترجمه ترگمان]پردازش یک فرآیند چاپ گردان که در آن تصویر در صفحه فلزی متصل به یک سیلندر حک شده است
[ترجمه گوگل]غلتک یک فرآیند چاپ دوار که در آن تصویر به صفحه فلزی متصل به یک سیلند آسیب می زند
14. Murdock's sun and planet gear to obtain rotary motion from Watt's beam engines.
[ترجمه ترگمان]خورشید مرداک و تجهیزات سیاره ای برای به دست آوردن حرکت چرخشی از موتورهای تیر وات
[ترجمه گوگل]چرخ خورشید و سیاره ماردوک برای به دست آوردن حرکت چرخشی از موتورهای پرتو وات است