کلمه جو
صفحه اصلی

ovulation


تخمک آوری، تخمک سازی، تخمک گذاری، پیدایش تخم در تخمدان یا بیرون آمدن تخم از آن، کار تخمدان

انگلیسی به فارسی

تخمک آوری، تخمک سازی، تخمک گذاری


انگلیسی به انگلیسی

• production and emission of an egg from the ovary for potential fertilization

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] تخمک گذاری ؛ آزاد شدن یک تخمک از فولیکول تخمدان .

جملات نمونه

1. She is taking a drug to stimulate ovulation.
[ترجمه ترگمان]اون داره یه دارو مصرف می کنه که تو رو تحریک کنه
[ترجمه گوگل]او مصرف دارو برای تحریک تخمک گذاری است

2. As ovulation gets nearer, oestrogen levels rise.
[ترجمه ترگمان]همان طور که تخمک گذاری نزدیک می شود میزان بالای هورمون استروژن بالا می رود
[ترجمه گوگل]همانطور که تخمک گذاری نزدیکتر می شود سطح استروژن افزایش می یابد

3. They include birth control pills, other ovulation suppressors and long-acting hormones.
[ترجمه گیلناز] آن ها شامل قرص های پیشگیری، دیگر مهارکننده های تخمک گذاری و هورمون های با اثر طولانی می شود.
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل قرص های کنترل تولد، دیگر تخمک گذاری و هورمون های acting هستند
[ترجمه گوگل]آنها عبارتند از قرص های کنترل قلب، دیگر مهار کننده های تخمک گذاری و هورمون های طولانی مدت

4. Ovulation prediction tests are not only for those having problems conceiving.
[ترجمه ترگمان]تست های پیش بینی ovulation تنها برای کسانی نیستند که مشکل را تصور می کنند
[ترجمه گوگل]تست پیش بینی تخمک گذاری نه تنها برای افرادی که مشکلی دارند

5. During ovulation, the ripe egg is released from the ovarian follicle which contained it.
[ترجمه ترگمان]در طی تخمک گذاری، تخمک رسیده از کیسه پلی کیستیک تخمدانی که حاوی آن بود آزاد می شود
[ترجمه گوگل]در طی تخمک گذاری، تخم مرغ رسیده از فولیکول تخمدانی که حاوی آن است، آزاد می شود

6. As this temperature rise occurs after ovulation has already taken place, it can not predict ovulation in advance.
[ترجمه ترگمان]چون این افزایش دما بعد از زمان تخمک گذاری رخ می دهد، نمی تواند تخمک گذاری را پیشاپیش پیش بینی کند
[ترجمه گوگل]همانطور که این افزایش دما بعد از تخمک گذاری اتفاق می افتد، پیش از تخمک گذاری پیش بینی نمی شود

7. Elevated progesterone levels mimic pregnancy and this delays ovulation, prevents fertilisation or stops implantation of the embryo in the womb.
[ترجمه ترگمان]در غیاب پروژسترون، بارداری و این تاخیر در مرحله تخمک گذاری از fertilisation fertilisation جلوگیری می کند و یا مانع از کاشت جنین در رحم می شود
[ترجمه گوگل]سطح پروژسترون بالا میرود و حاملگی را به تاخیر میاندازد، تخمک گذاری را متوقف می کند، مانع از لقاح می شود یا مانع از پیوند جنین در رحم می شود

8. Anything that inhibits ovulation - eg, pregnancy or oral contraception - reduces the risk of ovarian cancer.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که از تخمک گذاری - eg، بارداری یا بارداری شفاهی جلوگیری می کند - خطر سرطان تخمدان را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]هر چیزی که تخمک گذاری را مهار می کند - مثلا بارداری یا پیشگیری از بارداری - خطر ابتلا به سرطان تخمدان را کاهش می دهد

9. The ovaries carry on producing oestrogen long after ovulation has ceased, more than twelve years in fact.
[ترجمه ترگمان]تخمدان مدت زمانی بعد از زمان تخمک گذاری را به میزان بیش از دوازده سال به کار می برد
[ترجمه گوگل]تخمدانها مدت طولانی پس از تخمک گذاری تولید استروژن را متوقف می کنند، بیش از دوازده سال در واقع

10. Sarah Hrdy proposed that silent ovulation helps prevent infanticide because neither the husband nor the lover knows if he has been cuckolded.
[ترجمه ترگمان]سارا Hrdy پیشنهاد کرد که تخمک گذاری خاموش به جلوگیری از کشتن نوزاد کمک می کند، زیرا نه شوهر و نه عاشقی می داند که همسر او همسر او نیست
[ترجمه گوگل]سارا هری پیشنهاد کرده است که تخمک گذاری خاموش به جلوگیری از مرگ نوزاد کمک می کند؛ چرا که نه شوهر و نه عاشق نمی دانند که آیا او زخمی شده است

11. Predicting when ovulation will take place in advance is important when trying for a baby.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی زمانی که تخمک گذاری در پیشرفت رخ می دهد، زمانی مهم است که برای یک کودک تلاش کنید
[ترجمه گوگل]پیش بینی زمانی که تخمک گذاری پیش از آن انجام خواهد شد مهم است هنگام تلاش برای یک کودک

12. The application of artificial reproduction technology and ovulation drugs has led to the growth of multifetation .
[ترجمه ترگمان]کاربرد تکنولوژی تولید مثل مصنوعی و تخمک گذاری منجر به رشد of می شود
[ترجمه گوگل]استفاده از تکنولوژی تولید مثل مصنوعی و داروهای تخمک گذاری منجر به رشد مولتیپلت می شود

13. Relations every 36 and 48 hours bracketing around ovulation is probably ideal.
[ترجمه ترگمان]روابط هر ۳۶ و ۴۸ ساعت bracketing در زمان تخمک گذاری احتمالا ایده آل است
[ترجمه گوگل]روابط هر 36 و 48 ساعت در اطراف تخمک گذاری احتمالا ایده آل است

14. Ovulation may cause a slight increase in basal body temperature.
[ترجمه ترگمان]ovulation ممکن است باعث افزایش کمی در دمای بدن اساسی شود
[ترجمه گوگل]تخمک گذاری ممکن است موجب افزایش اندک دمای بدن پایه شود

پیشنهاد کاربران

ovulation ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: تخمک‏گذاری
تعریف: آزاد شدن تخمک پس از رسیدن و پاره شدن انبانک


کلمات دیگر: