غده بزاق، غده خیوزا
salivary gland
غده بزاق، غده خیوزا
انگلیسی به فارسی
غدد بزاقی
انگلیسی به انگلیسی
• one of the six glands that secretes saliva in the mouth
دیکشنری تخصصی
[علوم دامی] غده بزاقی -
جملات نمونه
1. The snake's venom glands are modified salivary glands, and the venom modified saliva.
[ترجمه ترگمان]غده های زهر مار غدد لنفاوی را اصلاح می کنند و the modified را اصلاح می کنند
[ترجمه گوگل]غدد درون زخم مار غدد بزاقی اصلاح شده و بزاق اصلاح شده سم است
[ترجمه گوگل]غدد درون زخم مار غدد بزاقی اصلاح شده و بزاق اصلاح شده سم است
2. The venom glands are modified salivary glands located in the lower jaws.
[ترجمه ترگمان]غدد زهر دارای غدد salivary هستند که در فک پایینی قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]غدد سمی غده بزرگی است که در فک پایین قرار دارد
[ترجمه گوگل]غدد سمی غده بزرگی است که در فک پایین قرار دارد
3. I had great smell, excellent salivary glands, powerful tear ducts, and the vision of an old mole.
[ترجمه ترگمان]بوی خوبی به مشام می رسید، غدد لنفاوی عالی و مجرای اشک پر قدرت و تصویر یک جاسوس پیر
[ترجمه گوگل]بوی بزرگی داشتم، غدد بزاقی بزرگی، مجاری اشکی قوی و چشم انداز یک مول قدیمی داشتم
[ترجمه گوگل]بوی بزرگی داشتم، غدد بزاقی بزرگی، مجاری اشکی قوی و چشم انداز یک مول قدیمی داشتم
4. It is analogous to carcinomas of the salivary gland tissues.
[ترجمه ترگمان]آن شبیه به carcinomas بافته ای غدد salivary است
[ترجمه گوگل]این مشابه کارسینوم بافت غدد بزاقی است
[ترجمه گوگل]این مشابه کارسینوم بافت غدد بزاقی است
5. Objective : Malignant myoepithelioma (MME) of salivary gland, also known as myoepithelial carcinoma, is rare and its biologic behavior has not been clarified entirely .
[ترجمه ترگمان]هدف: Malignant myoepithelioma (MME)از غده salivary که به carcinoma myoepithelial نیز مشهور است نادر است و رفتار بیولوژیکی آن کاملا روشن نشده است
[ترجمه گوگل]هدف: میوپی تلیوم بدخیم (MME) غدد بزاقی، که به عنوان کارسینوم میئوپی تیلویی شناخته می شود، نادر است و رفتار بیولوژیک آن به طور کامل مشخص نشده است
[ترجمه گوگل]هدف: میوپی تلیوم بدخیم (MME) غدد بزاقی، که به عنوان کارسینوم میئوپی تیلویی شناخته می شود، نادر است و رفتار بیولوژیک آن به طور کامل مشخص نشده است
6. The submandibular salivary gland is a main organ to secrete the epidermal growth factor(EGF).
[ترجمه ترگمان]غده submandibular submandibular یک اندام اصلی است که عامل رشد epidermal (EGF را ترشح می کند
[ترجمه گوگل]غده غدد درون غده فوقانی یک عضو اصلی برای ترشح عامل رشد اپیدرمی (EGF) است
[ترجمه گوگل]غده غدد درون غده فوقانی یک عضو اصلی برای ترشح عامل رشد اپیدرمی (EGF) است
7. Methods 147cases of common tumor of salivary gland, confirmed by needle aspiration cytodiagnosis were retrospectively analyzed and compared with findings from histopathology.
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۴۷ مورد تومور در غده salivary، تایید شده توسط اشتیاق needle به صورت گذشته نگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با یافته های حاصل از histopathology مقایسه شد
[ترجمه گوگل]روشها 147 مورد تومور معمولی غدد بزاق، که توسط تشخیص سیتواسپیراسیون سوزن تایید شده بودند، به صورت گذشتهنگرانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و با یافته های هیستوپاتولوژی مقایسه شدند
[ترجمه گوگل]روشها 147 مورد تومور معمولی غدد بزاق، که توسط تشخیص سیتواسپیراسیون سوزن تایید شده بودند، به صورت گذشتهنگرانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و با یافته های هیستوپاتولوژی مقایسه شدند
8. Malignant salivary gland tumors are uncommon and demonstrate wide diversity of histopathological types and biological behaviors.
[ترجمه ترگمان]تومورهای غده salivary salivary غیر معمول هستند و تنوع گسترده ای از انواع مختلف histopathological و رفتارهای زیستی را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]تومورهای بدخیم غدد بزاقی غیر معمول هستند و تنوع وسیعی از انواع هیستوپاتولوژیک و رفتارهای بیولوژیکی را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]تومورهای بدخیم غدد بزاقی غیر معمول هستند و تنوع وسیعی از انواع هیستوپاتولوژیک و رفتارهای بیولوژیکی را نشان می دهند
9. CONCLUSIONS: Tumor and tumor-like diseases, congenital deformities and salivary gland diseases are still the common ones encountered boral and maxillofacial surgeons in our hospital.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تومور مغزی و تومور مانند بیماری های مادرزادی، ناهنجاری های مادرزادی و بیماری های غدد عصبی هنوز در بیمارستان ما با boral و جراحان سی تی اسکن مواجه هستند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تومور و بیماری های تومور مانند، deformities مادرزادی و بیماری های غدد بزاقی هنوز هم معمولی است که روبرو می شوند جراحان فک و صورت در بیمارستان ما
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تومور و بیماری های تومور مانند، deformities مادرزادی و بیماری های غدد بزاقی هنوز هم معمولی است که روبرو می شوند جراحان فک و صورت در بیمارستان ما
10. Salivary gland function of residual sugar - free gum can be used surrogacy ( gum ) stimulation improve its functions.
[ترجمه ترگمان]عملکرد غده salivary مانده از قند باقی مانده می تواند به کار گرفته شود تا تحریک جایگزین بتواند وظایف خود را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]عملکرد غدد بزاقی از آدامس بدون قند قابل انقطع می تواند مورد استفاده قرار گیرد تحریک سمی (آدامس) بهبود عملکرد آن است
[ترجمه گوگل]عملکرد غدد بزاقی از آدامس بدون قند قابل انقطع می تواند مورد استفاده قرار گیرد تحریک سمی (آدامس) بهبود عملکرد آن است
11. Results Both the head and the salivary gland of Anopheles stephensi contained malaria exflagellation-inducing substance.
[ترجمه ترگمان]نتایج هر دو سر و هم غده salivary of حاوی مواد محرک مالاریا بودند
[ترجمه گوگل]نتایج: سر و غده بزاق Anopheles stephensi حاوی ماده ای است که باعث انقباض مالاریا می شود
[ترجمه گوگل]نتایج: سر و غده بزاق Anopheles stephensi حاوی ماده ای است که باعث انقباض مالاریا می شود
12. Methods:186 patients with salivary gland mucocele were randomly divided into two treatment groups, 93 cases in each group, and treated by microwave or surgery respectively.
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۱۸۶ بیمار با mucocele غده salivary به صورت تصادفی به دو گروه درمان، ۹۳ مورد در هر گروه تقسیم شدند و به ترتیب با مایکروویو و یا جراحی درمان شدند
[ترجمه گوگل]روشها: 186 بیمار مبتلا به موکوسل غده بزاق به طور تصادفی به دو گروه درمان، 93 مورد در هر گروه تقسیم شدند و به ترتیب با مایکروویو یا جراحی تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روشها: 186 بیمار مبتلا به موکوسل غده بزاق به طور تصادفی به دو گروه درمان، 93 مورد در هر گروه تقسیم شدند و به ترتیب با مایکروویو یا جراحی تحت درمان قرار گرفتند
13. Infected nervous tissue or salivary gland tissue is the best source of the virus.
[ترجمه ترگمان]بافت عصبی با بافت عصبی یا بافت غده هیپوفیز، بهترین منبع این ویروس است
[ترجمه گوگل]بافت عصبی عفونی یا بافت غدد بزاقی بهترین منبع ویروس است
[ترجمه گوگل]بافت عصبی عفونی یا بافت غدد بزاقی بهترین منبع ویروس است
14. Immunohistological investigation shows the same changes in the gastrointestinal mucosa as seen in the salivary glands.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات Immunohistological نیز همان تغییرات دستگاه گوارش را نشان می دهد که در غدد salivary دیده می شوند
[ترجمه گوگل]تحقیقات ایمونولوژیستی تغییرات مشابهی در مخاطی دستگاه گوارش نشان می دهد که در غدد بزاقی دیده می شود
[ترجمه گوگل]تحقیقات ایمونولوژیستی تغییرات مشابهی در مخاطی دستگاه گوارش نشان می دهد که در غدد بزاقی دیده می شود
کلمات دیگر: