1. the insanity of king lear
دیوانگی شاه لیر
2. he pleaded insanity in extenuation of his crime
او برای کاهش جرم خود ادعای دیوانگی کرد.
3. he pleaded insanity in the hope of getting a shorter prison term
او به امید تخفیف مدت زندان خود ادعای دیوانگی کرد.
4. by reason of insanity
به خاطر جنون
5. his plea of insanity was rejected
دادخواست دیوانگی او رد شد.
6. an excitement which bordered on insanity
هیجانی که به سرحد جنون رسید
7. i failed to ram home the insanity of war
موفق نشدم که دیوانگی جنگ را(به آنها) بفهمانم.
8. in his defense he alleged temporary insanity
در دفاع از خود مدعی شد که دچار جنون موقت شده است.
9. war is the worst kind of insanity
جنگ بدترین نوع دیوانگی است.
10. This kind of risk borders on insanity.
[ترجمه ترگمان]این نوع خطر مربوط به جنون است
[ترجمه گوگل]این نوع ریسک در حقیقت غرور است
11. It would be sheer insanity to attempt the trip in such bad weather.
[ترجمه ترگمان]برای سفر در چنین هوای بد، دیوانگی محض است
[ترجمه گوگل]برای انجام سفر به چنین شرایطی بدبخت می شود
12. The accused beat the rap by pleading temporary insanity.
[ترجمه ترگمان]متهم با توسل به جنون موقت، این رپ را مورد ضرب و شتم قرار داد
[ترجمه گوگل]متهم با تجاوز به جنون موقت، رپ را ربود
13. The defence pleaded insanity, but the defendant was found guilty and sentenced.
[ترجمه ترگمان]این دفاع ادعای جنون کرد، اما متهم گناهکار شناخته شد و محکوم شد
[ترجمه گوگل]دیوانه دیوانه را تکذیب کرد اما متهم جرم و محکوم شد
14. Can't they see the insanity of dumping radioactive waste in the sea?
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است جنون dumping رادیواکتیو در دریا را ببینند؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان آنها را دیوانه از دفع مواد زائد رادیواکتیو در دریا را دید؟
15. The legal concept of insanity is of a different nature from the medical.
[ترجمه ترگمان]مفهوم قانونی جنون، ماهیت متفاوتی از پزشکی است
[ترجمه گوگل]مفهوم قانونی جنون از طبیعت متفاوتی برخوردار است