کلمه جو
صفحه اصلی

away game

انگلیسی به فارسی

دور بازی


انگلیسی به انگلیسی

• game which takes place at another team's field

دیکشنری تخصصی

[فوتبال] بازی خارج از خانه

جملات نمونه

1. We lost the away game but won both the home games.
[ترجمه ترگمان]ما بازی را از دست دادیم، اما هر دو بازی را برنده شدیم
[ترجمه گوگل]ما بازی دور را از دست دادیم اما هر دو بازی خانگی را به دست آوردیم

2. But the two remaining away games offer much sterner opposition.
[ترجمه ترگمان]اما دو بازی باقیمانده به شدت مخالف هستند
[ترجمه گوگل]اما دو بازی باقی مانده بازی بسیار مخالف است

3. I love going to away games.
[ترجمه ترگمان] من عاشق بازی کردن هستم
[ترجمه گوگل]من عاشق رفتن به بازی دور

4. Popular away games will be members only, others will be open to one and all.
[ترجمه ترگمان]بازی های دور مردمی تنها اعضا خواهند بود و برخی دیگر برای همه باز خواهند بود
[ترجمه گوگل]بازی های محبوب محبوب تنها اعضا خواهند بود، دیگران برای همه و همه باز هستند

5. Epicycle Luneng away game challenge Team Liaoning, Shenhua head - on Team Qingdao the main floor.
[ترجمه ترگمان]\"epicycle Luneng\"، تیم \"Team Liaoning\"، تیم \"Team Liaoning\"، تیم \"Shenhua head\" (Shenhua Liaoning)، در تیم \"Qingdao Team\" (Team Liaoning)، نقش اصلی را در این بازی به عهده دارد
[ترجمه گوگل]Epicycle Luneng دور بازی چالش تیم لیائونینگ، Shenhua سر - در تیم چینگدائو طبقه اصلی

6. When they played an away game they always lost.
[ترجمه ترگمان]وقتی بازی را بازی می کردند، همیشه از دست می رفتند
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها یک بازی دور بازی کردند، همیشه از دست دادند

7. This afternoon An Jiang in away game challenge Team Liaoning.
[ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر یک جیانگ در مسابقه از دست رفته تیم لیائونینگ را به چالش کشید
[ترجمه گوگل]این بعد از ظهر یک جیانگ در دور بازی چالش تیم لیائونینگ

8. Can attain a point the away game, to we this young troop, has achieved the goal.
[ترجمه ترگمان]می تواند به یک نقطه از بازی دست یابد، برای ما این گروه جوان به هدف دست یافته است
[ترجمه گوگل]می تواند یک نقطه بازی دور، به ما این نیروهای جوان، به هدف به دست آورد

9. An away game after a European tie always difficult.
[ترجمه ترگمان]بازی دور بعد از بازی اروپایی همیشه دشوار است
[ترجمه گوگل]بازی دور بعد از کاپ اروپا همیشه دشوار است

10. This away game loses the competition, to Asia peaceful and the infinite big loss.
[ترجمه ترگمان]این بازی، رقابت را از دست می دهد، به آسیا صلح آمیز و از دست دادن بی نهایت بزرگ
[ترجمه گوگل]این بازی دور رقابت را از دست می دهد، به آسیا مسالمت آمیز و بی نظیر از دست دادن بزرگ است

11. The epicycle away game challenge lead goat, little loses, when wins.
[ترجمه ترگمان]بازی دور از بازی، بز را به چالش می کشد، و وقتی برنده می شود، می بازد
[ترجمه گوگل]چالش دور بازی دور گل بز بز بز، کمی از دست می دهد، زمانی که برنده می شود

12. On Asiduweila a round away game 4:0 win the Uygur post athletics.
[ترجمه ترگمان]در دور زدن دور بازی ۴: ۰ برنده مسابقه بعد از ورزش شد
[ترجمه گوگل]در Asiduweila یک دور دور بازی 4: 0 پیروزی در پست ورزشی Uygur

13. Considered the away game combat's disadvantage factor, Luneng must strengthen the team the defense.
[ترجمه ترگمان]با توجه به عامل زیان بازی، تیم Luneng باید تیم دفاع را تقویت کند
[ترجمه گوگل]Luneng به عنوان ضعف مبارزه با بازی در نظر گرفته می شود و باید دفاع تیم را تقویت کند

14. Before carries on a competition, tottenham away game 0:2 not enemy Portsmouth.
[ترجمه ترگمان]قبل از این که رقابت را انجام دهد، بازی را ۰: ۲ شکست داد: ۲ بازی در پورتسموث نیست
[ترجمه گوگل]قبل از انجام رقابت، Tottenham دور بازی 0: 2 نه دشمن پورتسموث

پیشنهاد کاربران

بازی در زمین حریف بعنوان بازی میهمان

Road game نیز نامیدا می شود. بازی خارج از خانه متضاد بازی خانگیhome game
I needed my extra uni for the away game on
. Saturday

away game, away match انگلیسی: بازی/مسابقه در خانه حریف/تیم مقابل
bortamatch سویدی ( سوئدی ) : بازی بازی/مسابقه در خانه حریف/تیم مقابل
نقیض: بازی/مسابقه در خانهhome game/home match


کلمات دیگر: