1. I have a buyer, too, for some silage.
[ترجمه ترگمان]من یه خریدار هم دارم، واسه بعضی ها silage
[ترجمه گوگل]من برای یک سیلو نیز یک خریدار دارم
2. As it is the hay and silage season, we had been going non-stop since dawn.
[ترجمه ترگمان]همان طور که فصل بهار و تازه silage بود، از صبح تا صبح حرکت نمی کردیم
[ترجمه گوگل]همانطور که فصل یونجه و سیلیس است، ما از صبح تا به حال بدون توقف بوده ایم
3. Other contract services include straw and silage baling, cultivations and drilling, manure spreading, and grain haulage with two lorries.
[ترجمه ترگمان]خدمات دیگر قرارداد شامل پوشال و silage، علوفه و حفاری، گسترش کود، و بارگیری غلات با دو کامیون است
[ترجمه گوگل]سایر خدمات قرارداد عبارتند از کاه و سیلوهای پر زرق و برق، کشت و حفاری، پخش کود، و حمل و نقل دانه با دو کامیون
4. Other busy months were June and July with silage and hay making.
[ترجمه ترگمان]ماه های گرم دیگر ماه های ژوئن و ژوئیه با silage و یونجه بودند
[ترجمه گوگل]دیگر ماه های شلوغ ژوئن و ژوئیه با ساخت سیلوها و یونجه بود
5. This grass is cut for hay or for silage and sometimes for two crops of silage.
[ترجمه ترگمان]این علف برای علف و یا برای silage و گاهی برای دو محصول of بریده می شود
[ترجمه گوگل]این چمن برای یونجه یا برای سیلو و بعضی اوقات برای دو محصول سیلیکات بریده شده است
6. The efforts farmers have made to control their silage liquors or cowshed washings are equally evident.
[ترجمه ترگمان]تلاش های کشاورزان برای کنترل liquors silage یا گاو دانی کاملا مشهود است
[ترجمه گوگل]تلاش های کشاورزان برای کنترل مشروب سیلیکات و شستشوی شستشوی شان نیز به همان اندازه واضح است
7. Two hundred tons of straw and silage went up in flames.
[ترجمه ترگمان]دویست تن دیگر کاه و علف تازه در آتش فرو رفت
[ترجمه گوگل]دوصد تن کاه و سیلیس در شعله های آتش بود
8. Wrapped or bagged round bale silage is shredded and discharged through a chute on the Teagle Tomahawk feeder.
[ترجمه ترگمان]گرد کردن یا بسته شدن طناب گرد silage، خرد شده و از طریق یک ناودان بر روی the Teagle Tomahawk تخلیه می شود
[ترجمه گوگل]سیلوهای بیل بسته بندی شده یا کیسه ای از طریق یک فیدر فیدر Teagle Tomahawk تخلیه و تخلیه می شود
9. In many countries silage is an important feed for livestock.
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از کشورها silage یک خوراک مهم برای دام ها است
[ترجمه گوگل]در بسیاری از کشورها سیلاژ خوراک مهم برای دام است
10. The process of making silage is a form of chemical treatment.
[ترجمه ترگمان]فرآیند ساخت silage نوعی درمان شیمیایی است
[ترجمه گوگل]فرایند تولید سیلیس یک نوع درمان شیمیایی است
11. It is a more ideal method to wrap silage in half water contents of Alfalfa in pluvial age or rainy season areas.
[ترجمه ترگمان]این یک روش ایده آل برای پوشش دادن silage در نصف محتوای آب of در مناطق pluvial و یا فصل بارانی است
[ترجمه گوگل]این یک روش ایده آل تر است تا سیلیس را در نیمه محتویات یونجه در عصر پلوویا یا مناطق فصل بارانی بپوشاند
12. The accumulation of organic acids in silage can cause rapid deterioration of these silos.
[ترجمه ترگمان]تجمع اسیده ای آلی در silage می تواند باعث تخریب سریع این سیلوها شود
[ترجمه گوگل]تجمع اسیدهای آلی در سیلیکا می تواند باعث تشدید این سیلوها شود
13. Care must also be taken to prevent silage from being overheated.
[ترجمه ترگمان]همچنین باید مراقب باشید که silage بیش از حد گرم شود
[ترجمه گوگل]لازم است مراقبت نیز برای جلوگیری از گرمای بیش از حد سیلیس صورت گیرد
14. How much land must you commit to arable rotation, and how much must be laid up for hay or silage?
[ترجمه ترگمان]چه قدر زمین باید به گردش زمین زراعی commit، و چه قدر باید برای یونجه و یا silage کار کرد؟
[ترجمه گوگل]چقدر زمین باید به چرخش زراعی متعهد باشد، و چه مقدار باید برای یونجه یا سیلیس گذاشته شود؟