1. a lethal dose of poison
مقدار مهلکی سم
2. a lethal weapon
سلاح مرگبار
3. shells containing lethal chemicals
پرتابه های حاوی مواد شیمیایی مهلک
4. car fumes are lethal
دود ماشین کشنده است.
5. this medicine is lethal in exessive doses
این دارو به میزان زیاده از حد مهلک است.
6. war dealt a lethal blow to the country's economy
جنگ ضربه ی مرگ آوری به اقتصاد کشور وارد آورد.
7. These chemicals are lethal to fish.
[ترجمه ترگمان]این مواد شیمیایی به ماهی مهلک هستند
[ترجمه گوگل]این مواد شیمیایی برای ماهیگیری کشنده است
8. He was executed by lethal injection earlier today.
[ترجمه ترگمان]او امروز با تزریق مهلک اعدام شد
[ترجمه گوگل]او امروز به وسیله تزریق کشنده اعدام شد
9. Pot-holes can be lethal for the unwary cyclist.
[ترجمه ترگمان]سوراخ Pot میتونه برای دوچرخه unwary ها هم کشنده باشه
[ترجمه گوگل]حفره های حفاری می تواند برای دوچرخه سوار ناامید کننده باشد
10. The closure of the factory dealt a lethal blow to the town.
[ترجمه ترگمان]تعطیلی این کارخانه ضربه ای مهلک به شهر وارد کرد
[ترجمه گوگل]بسته شدن کارخانه ضربه ای مرگبار به شهر داشت
11. It was a potentially lethal mixture of drugs.
[ترجمه ترگمان]این یک ترکیب بالقوه مرگبار از مواد مخدر بود
[ترجمه گوگل]این ترکیبی از مواد مخدر بالقوه کشنده بود
12. You and that car-it's a lethal combination!
[ترجمه ترگمان]تو و اون ماشین یه ترکیب lethal!
[ترجمه گوگل]شما و آن ماشین - این ترکیب کشنده است!
13. A hammer can be a lethal weapon.
[ترجمه ترگمان]یه چکش میتونه یه سلاح کشنده باشه
[ترجمه گوگل]یک چکش می تواند یک سلاح کشنده باشد
14. In some US states execution is by lethal injection.
[ترجمه ترگمان]در بعضی از ایالات آمریکا اعدام به وسیله تزریق مرگبار انجام می شود
[ترجمه گوگل]در برخی از ایالت های ایالات متحده اعدام با تزریق کشنده است
15. Frost and wet are the lethal combination for plants.
[ترجمه ترگمان]فراست و مرطوب ترکیب کشنده گیاهان هستند
[ترجمه گوگل]فراست و مرطوب ترکیبی کشنده برای گیاهان است
16. Higher taxes and higher inflation were a lethal combination .
[ترجمه ترگمان]مالیات های بالاتر و تورم بالاتر ترکیبی مرگبار بودند
[ترجمه گوگل]مالیات بیشتر و تورم بیشتر یک ترکیب کشنده بود
17. They were close to weaponizing ricin—a lethal plant toxin.
[ترجمه ترگمان]اونا نزدیک به \"weaponizing رایسن\" بودن یه سم کشنده سمی
[ترجمه گوگل]آنها نزدیک به تسلیحات ریسین، یک سموم گیاهی کشنده بودند
18. A man awaiting death by lethal injection has been saved by a last minute reprieve.
[ترجمه ترگمان]مردی که با تزریق کشنده در انتظار مرگ منتظر مرگ است در یک دقیقه دیگر نجات یافت می شود
[ترجمه گوگل]مردی که در اثر تزریق مرگبار در انتظار مرگ است، در آخرین لحظات نجات یافته است
19. The barriers are lethal to fish trying to swim upstream.
[ترجمه ترگمان]این موانع مهلک هستند و ماهی ها سعی در شنا کردن دارند
[ترجمه گوگل]موانع کشنده ماهی در تلاش برای شنا در بالادست هستند