کلمه جو
صفحه اصلی

mesoderm


معنی : میانپوست، لایهوسطی جر ثومه
معانی دیگر : (زیست شناسی) میان پوست، مزودرم

انگلیسی به فارسی

لایه وسطی جرثومه، میان پوست


مزودرم، میانپوست، لایهوسطی جر ثومه


انگلیسی به انگلیسی

• middle cell layer in an embryo from which major tissues in the body are formed (embryology)

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] مزودرم

مترادف و متضاد

میانپوست (اسم)
mesoderm

لایه وسطی جرثومه (اسم)
mesoderm

جملات نمونه

1. Furthermore, injections into the mesoderm or ectoderm require going through the endoderm layer.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تزریق به مزودرم یا ectoderm نیاز به عبور از لایه endoderm دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تزریق داخل مزودرم یا اکتوودر نیاز به گذر از لودر اندودرم دارد

2. Method: Apply evolution and embryology to set mesoderm theory of chinese channel.
[ترجمه ترگمان]روش: اعمال تغییر و embryology برای تنظیم تئوری مزودرم در کانال چین
[ترجمه گوگل]روش: برای تکمیل نظریه مزودرم از کانال چینی، تکامل و جنین شناسی را اعمال کنید

3. Results: Nascence of epithelioid sarcoma was primary space mesoderm, it is appeared in any part of body, more in upper limbs.
[ترجمه ترگمان]نتایج: nascence از epithelioid sarcoma برای زاویه اولیه تشکیل شد، که در هر بخش از بدن، بیشتر در اعضای بالاتر ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]یافته ها: برداشتن سارکوم اپی تلیوئید مزودرم فضای اولیه بود، در هر قسمت از بدن، بیشتر در اندام فوقانی ظاهر می شود

4. The structure and function of the mesoderm accessory glands and seminal vesicle in Oxya Chinensis (Insecta: Orthoptera), are studied with gland specimen, paraffin sections and light microscopy method.
[ترجمه ترگمان]ساختار و عملکرد غدد جانبی مزودرم و vesicle اصلی در Oxya Chinensis (Insecta: orthoptera)با نمونه غده، بخش های پارافین و روش میکروسکوپی نور مطالعه می شوند
[ترجمه گوگل]ساختار و عملکرد غده های جانبی مزودرم و حنجره های منجمد در Oxya Chinensis (Insecta: Orthoptera) با نمونه های غده، پارافین و روش میکروسکوپ نور مورد بررسی قرار می گیرند

5. The middle zone of the mesoderm of a chordate vertebrate embryo, from which excretory tissue develops.
[ترجمه ترگمان]منطقه میانی تشکیل مزودرم یک جنین مهره داران است که از آن رشد بافت دفع می شود
[ترجمه گوگل]منطقه میانی مزودرم یک جنین مهره مهره دار که از آن بافت دفعی دفع می شود

6. Between the ectoderm and endoderm is mesoderm, which forms the muscles, reproductive organs, blood vessels and excretory organs.
[ترجمه ترگمان]بین اکتودرم و endoderm تشکیل مزودرم است که ماهیچه، اندام های تولید کننده، رگ های خونی و اندام های دفع فضولات را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]بین اکوترم و اندودرم مزودرم، که عضلات، اندام های تولید مثل، عروق خونی و اندام های دفع ادرار را تشکیل می دهد

7. In the embryo an undifferentiated mesodermal component of an early trunk or tail segment or metamere, derived from paraxial mesoderm.
[ترجمه ترگمان]در جنین جز تشکیل دهنده undifferentiated نیافته یک بخش یا بخش دم اولیه یا metamere، از مزودرم paraxial مشتق شده است
[ترجمه گوگل]در جنین یک جزء مضرالیزه بدون تشخیصی از بخش تنه یا دم اولیه یا متامر، مشتق شده از مزودرم پاراکسانی است

8. It is involved in mesoderm formation and left - right axis determination.
[ترجمه ترگمان]آن در تشکیل مزودرم و تعیین محور چپ و راست دخیل است
[ترجمه گوگل]این در شکل گیری mesoderm و تعیین محور راست و چپ درگیر است

9. Mesoderm --- The middle germ layer in the early embryo; the source of cells that go on to make bones, muscles, connective tissue, heart, hematopoietic system, kidney, and other organs.
[ترجمه ترگمان]mesoderm - لایه میانی میکروب در جنین اولیه؛ منبع سلول هایی که برای ساخت استخوان ها، ماهیچه ها، بافت های ارتباطی، قلب، سیستم خون ساز، کلیه و دیگر اندام ها پیش می روند
[ترجمه گوگل]Mesoderm --- لایه میکروی میانی در جنین زودرس؛ منبع سلول هایی که به استخوان ها، عضلات، بافت همبند، قلب، سیستم خون، کلیه و سایر اندام ها وارد می شوند

10. A segmental mass of mesoderm in the vertebrate embryo, occurring in pairs along the notochord and developing into muscles and vertebrae.
[ترجمه ترگمان]یک جرم کامل مزودرم در جنین مهره داران به صورت جفتی در کنار نوتوکورد رخ می دهد و در عضلات و مهره رشد می کند
[ترجمه گوگل]تودهی نسبی mesoderm در جنین مهره دار، رخ می دهد در جفت در طول نوکورد و در حال توسعه به ماهیچه ها و مهره ها

11. The liver of Alligator sinensis was formed by the endodermal epithelia invigilated from the edge of foregut door and by surrounding mesoderm during early stages of pre-natal development.
[ترجمه ترگمان]کبد of Alligator توسط the epithelia invigilated از لبه در foregut و در طول مراحل اولیه توسعه قبل از زایمان تشکیل شد
[ترجمه گوگل]کبد آلگیناتور سینسینس توسط اپیتلیوم اندودرمی ایجاد شده از لبه درهای جلو و با اطراف مزودرم در مراحل اولیه پیش از تولد ایجاد شده بود

12. Fibroblasts are mesenchymal cells, which are derived from the embryonic mesoderm.
[ترجمه ترگمان]فیبروبلاست های فیبروبلاست ها، که از مزودرم جنینی مشتق شده اند، فیبروبلاست ها هستند
[ترجمه گوگل]فیبروبلاست ها سلول های مزانشیمی هستند که از مزودرم جنین مشتق شده اند

13. Because one patient only suffers from iris coloboma instead of aniridia, we would like to propose that the primary embryological defect is due to aberrant development of mesoderm.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که یک بیمار فقط از عنبیه به جای of رنج می برد، ما می خواهیم پیشنهاد کنیم که نقص اولیه embryological ناشی از توسعه aberrant تشکیل مزودرم است
[ترجمه گوگل]از آنجایی که یک بیمار فقط از کولومبای آریزمی به جای آنیریدیا رنج می برد، ما می خواهیم پیشنهاد کنیم که نقص اولیه جنین شناخته شده به دلیل توسعه ناهنجار مزودرم است

14. Germ layer --- One of three distinct layers of cells that arise in the inner cell mass, the ectoderm, mesoderm, and endoderm, each of which develops into a distinctly different tissue in the embryo.
[ترجمه ترگمان]لایه میکروب - - یکی از سه لایه متمایزی از سلول هایی که در توده درونی سلول ایجاد می شوند، the، مزودرم، و endoderm که هر کدام به یک بافت کاملا متفاوت در جنین تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]لایه گیاهی --- یکی از سه لایه مجزا از سلول هایی که در توده سلولی درونی، اکو ترم، مزودرمان و اندودرم ظاهر می شوند، که هر کدام از آنها در بافت های متمایز بافت در جنین ایجاد می شود


کلمات دیگر: