1. Some ants eject formic acid when irritated.
[ترجمه ترگمان]برخی از مورچه ها formic اسید را در زمانی که عصبانی می شوند، بیرون می دهند
[ترجمه گوگل]بعضی از مورچه ها هنگامی که تحریک می شوند، اسید فرمیک را از بین می برند
2. N-formylmorpholine was synthesized using morpholine and formic acid as starting materials, phosphorous acid as catalyst and cyclohexane as water carrying agent.
[ترجمه ترگمان]الف- س formylmorpholine با استفاده از morpholine و formic اسید به عنوان مواد اولیه، phosphorous و سیکلوهگزان بعنوان کاتالیزور و سیکلوهگزان بعنوان عامل حامل آب سنتز شد
[ترجمه گوگل]N-formylmorpholine با استفاده از مورفولین و اسید فرمیک به عنوان مواد اولیه، اسید فسفریک به عنوان کاتالیزور و سیکلوکسان به عنوان عامل حمل آب سنتز شد
3. The process can eliminate environmental pollution via recovering formic acid from wastewater with better economic benefit.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند می تواند آلودگی محیط زیست را از طریق بازیابی formic اسید از فاضلاب با سود اقتصادی بهتر حذف کند
[ترجمه گوگل]این روند می تواند آلودگی محیطی را از طریق بازیابی اسید فرمیک از فاضلاب با سود اقتصادی بهتر از بین ببرد
4. An example for water - formic acid - acetic acid separation is given work.
[ترجمه ترگمان]برای مثال برای آب - formic اسید - استیک اسید کار داده شده است
[ترجمه گوگل]مثال برای آب - اسید فرمیک - جداسازی اسید استیک به کار داده می شود
5. Workplace air - Determination of formic acid Gas chromatographic method.
[ترجمه ترگمان]روش chromatographic هوا - تعیین of اسید acid method
[ترجمه گوگل]هوا در محل کار - تعیین اسید فرمیک روش کروماتوگرافی گاز
6. To establish a method for determination of formic acid residue in theophylline.
[ترجمه ترگمان]برای تعیین یک روش برای تعیین حدود formic اسید در theophylline
[ترجمه گوگل]برای ایجاد یک روش برای تعیین بقای اسید فرمیک در تئوفیلین
7. Production 2 hydroxy beta 4 - formic acid, a beta consignment sales produced products.
[ترجمه ترگمان]تولید ۲ هیدروکسی beta ۴ - formic اسید، یک نسخه بتای تولید محصولات تولید شده
[ترجمه گوگل]تولید 2 هیدروکسی بتا 4 - فرمیک اسید، فروش بتای فروش محصولات تولید شده است
8. The amounts of formic acid in human urine has a direct bearing on the people's health.
[ترجمه ترگمان]مقدار of اسید در ادرار انسان تاثیر مستقیمی بر سلامت مردم دارد
[ترجمه گوگل]مقادیر اسید فسفریک در ادرار انسان تاثیر مستقیم بر سلامت مردم دارد
9. The miscibility of CS blends in formic acid was characterized by solubility parameter, dilute solution viscometry, refractive index and glass transition temperature, FT-IR etc.
[ترجمه ترگمان]The of CS در formic اسید با ترکیب پارامتر، محلول رقیق solution، ضریب شکست و درجه حرارت انتقال شیشه ای، FT - IR و غیره مشخص شد
[ترجمه گوگل]اختلاط ترکیبات CS در اسید فسفریک با پارامتر حلالیت، ویسکومتری محلول رقیق شده، شاخص شکست و دمای انتقال شیشه، FT-IR و غیره مشخص شد
10. Formic acid hydrolysis, triethanolamine hydrolysis, protease hydrolysis, pancreatic hydrolysis, protein material filling was used to modify hyperfine fibre synthetic leather base (for short "base").
[ترجمه ترگمان]هیدرولیز اسیدی، هیدرولیز triethanolamine، هیدرولیز اوره، هیدرولیز پانکراس، مواد پر کننده پروتیین برای اصلاح پایگاه چرمی synthetic hyperfine (برای پایه کوتاه)مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]هیدرولیز اسید فرمیک، هیدرولیز تری اتانولامین، هیدرولیز پروتئاز، هیدرولیز پانکراس، پر کردن مواد پروتئین برای اصلاح ساختار چرم مصنوعی با فیبر بالا (برای کوتاه 'پایه') مورد استفاده قرار گرفت
11. The contents of butanoic acid l-ethyl ester, formic acid hexyl ester and hexanoic acid ethyl ester were higher in the esters.
[ترجمه ترگمان]محتوای of اسید دی - اتیل استر، formic اسید هگزیل ester و اتیل استر، اتیل استر، در استره ای بسیار بالاتر بودند
[ترجمه گوگل]محتویات اسید بوتانیک اسید ال-اتیل استر، اسید فرمیک هگزیل استر و اسید هیدروکلریک اسید در اترها بالاتر بود
12. This article discussed the influence factors of productivity of formic acid such as the mol ratio of sodium formate and phosphoric acid, the addition of phosphorus pentoxide, vapouring temperature.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تاثیر عوامل موثر تولید of اسید مثل نسبت مول of سدیم و فسفریک اسید، اضافه کردن پنتا اکسید فسفر و دمای vapouring را مورد بحث قرار داد
[ترجمه گوگل]در این مقاله عوامل موثر بر بهره وری اسید فرمیک مانند مولی سدیم فرمیت و اسید فسفوریک، افزودن پنتوکسان فسفر، دمای تبخیر را مورد بحث قرار داد
13. One advisable way is to synthesize NFM acylating morpholine with formic acid as acylating agent.
[ترجمه ترگمان]یک روش بهتر، ترکیب NFM acylating morpholine با formic اسید به عنوان عامل acylating است
[ترجمه گوگل]یک روش قابل توصیه این است که مورفولین آکریلیک NFM را با اسید فرمیک به عنوان ماده اسیلیتی سنتز کند
14. The bulb at the base of each hair contains the stinging liquid that includes formic acid, histamine, acetylcholine and 5-hydroxytryptamine (serotonin).
[ترجمه ترگمان]حباب در پایه هر مو حاوی مایع stinging است که formic اسید، هیستامین، استیل کولین و ۵ - hydroxytryptamine (سروتونین)را شامل می شود
[ترجمه گوگل]لامپ در پایه هر موی حاوی مایع مضر است که شامل اسید فرمیک، هیستامین، استیل کولین و 5-هیدروکسی تریپتامین (سروتونین) است
15. Comrades, we shall overthrow the government as true as there are fifteen intermediary acids between margaric acid and formic acid; however, that is a matter of perfect indifference to me.
[ترجمه ترگمان]رفقا، ما دولت را به همان اندازه که پانزده اسید واسطه بین margaric اسید و formic اسید وجود دارد، سرنگون خواهیم کرد؛ با این حال، این موضوع یک بی تفاوتی کامل نسبت به من است
[ترجمه گوگل]رفقا، ما دولت را به درستی سرازیر خواهیم کرد؛ زیرا پانزده اسید میانی بین اسید مارگارین و اسید فرمیک وجود دارد با این حال، این موضوع بی تفاوتی کامل به من است