کلمه جو
صفحه اصلی

phobia


معنی : انزجار، نفرت، تشویش، خوف، بیم، ترس بیخود
معانی دیگر : (روان شناسی) هراس، ترس، ترس بیمار گونه، واهمه، تشویش
phobia_
پسوند (اسم ساز): - هراس، - ترس [photophobia]

انگلیسی به فارسی

(روان شناسی) ترس (بیمارگونه)، هراس، واهمه، وحشت


نفرت، تنفر، بیزاری


فوبیا، ترس بیخود، انزجار، خوف، بیم، نفرت، تشویش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: phobic (adj.)
• : تعریف: a strong, persistent, irrational fear of, or aversion to, something.

- He's developed an intense fear of flying in addition to his other phobias.
[ترجمه ترگمان] او علاوه بر هراس ها دیگر، ترس شدیدی از پرواز به همراه دارد
[ترجمه گوگل] او به شدت ترس از پرواز در علاوه بر تبهکاری های دیگر خود را نیز توسعه داده است
پسوند ( suffix )
• : تعریف: strong, abnormal, or unreasonable fear or dislike.

- acrophobia
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] ترس از ارتفاع
- xenophobia
[ترجمه ترگمان] بیگانه
[ترجمه گوگل] بیگانه بودن

• strong and persistent irrational fear
a phobia is an irrational fear or hatred of something.

دیکشنری تخصصی

[روانپزشکی] فوبی

مترادف و متضاد

Synonyms: anxiety, aversion, avoidance, awe, detestation, disgust, dislike, distaste, dread, fear, hang-up, hatred, horror, irrationality, loathing, neurosis, obsession, repulsion, resentment, revulsion, terror, thing, thing about


Antonyms: liking, love


انزجار (اسم)
abhorrence, disgust, antipathy, nausea, phobia, pique, scunner

نفرت (اسم)
hate, disgust, phobia, hatred, loathing, aversion, abomination, malice, enmity, execration, detestation, odium

تشویش (اسم)
phobia, perturbation, anxiety, disquietude, inquietude

خوف (اسم)
scare, fear, dread, phobia, terror, horror, apprehension, funk, anxiety, awe, windup, boggle, trepidity

بیم (اسم)
scare, fear, dread, phobia, care, apprehension, funk, awe, misgiving, scrupulosity, qualm, scruple

ترس بیخود (اسم)
phobia

fear


جملات نمونه

1. gradually her dislike of bathing turned into a phobia
کم کم عدم علاقه ی او به آبتنی تبدیل به ترس بیمار گونه شد.

2. This phobia can cause untold misery for the sufferer.
[ترجمه ترگمان]این وحشت، موجب ناراحتی untold می شود
[ترجمه گوگل]این فوبیا می تواند درد و رنج ناگواری برای بیمار ایجاد کند

3. Owen has a phobia about snakes.
[ترجمه ترگمان]اوون \"یه ترس از مارها داره\"
[ترجمه گوگل]اوون فتوگرا در مورد مارها دارد

4. I've got a phobia about/of worms.
[ترجمه ترگمان]ترس از کرم دارم
[ترجمه گوگل]من یک فتوای درباره کرم ها دارم

5. He has a phobia about flying.
[ترجمه ترگمان]او در مورد پرواز دچار اضطراب شده است
[ترجمه گوگل]او در مورد پرواز پرواز ترسناکی دارد

6. She has a phobia about water and can't swim.
[ترجمه ترگمان]او در مورد آب ترس دارد و نمی تواند شنا کند
[ترجمه گوگل]او فوبیا در مورد آب است و نمیتواند شنا کند

7. The phobia may have its root in a childhood trauma.
[ترجمه ترگمان]ترس ممکن است ریشه در ضربه روحی کودکی داشته باشد
[ترجمه گوگل]فوبیا ممکن است ریشه آن را در یک آسیب کودکی داشته باشد

8. Some children suffer from school phobia .
[ترجمه ترگمان]برخی کودکان از ترس مدرسه رنج می برند
[ترجمه گوگل]برخی از کودکان از ترس از مدرسه رنج می برند

9. He has a phobia about snakes.
[ترجمه ترگمان]او در مورد مارها دچار اضطراب شده است
[ترجمه گوگل]او یک فوبیا درباره مارهاست

10. He is having therapy to conquer his phobia.
[ترجمه ترگمان]او تحت درمان است تا بر ترس خود غلبه کند
[ترجمه گوگل]او در معرض تبهکاری قرار گرفته است

11. Dislike of snakes or spiders is a common phobia.
[ترجمه ترگمان]ترس از مارها و یا عنکبوت یک ترس عمومی است
[ترجمه گوگل]ناسازگاری از مارها یا عنکبوتها، تبهکاری رایج است

12. She had a phobia about entering dark houses.
[ترجمه ترگمان]او از ورود به خانه های تاریک وحشت داشت
[ترجمه گوگل]او در مورد ورود به خانه های تاریک فوبیا داشت

13. What is the cause of cat phobia?
[ترجمه ترگمان]علت ترس گربه چیست؟
[ترجمه گوگل]علت هراس گربه چیست؟

14. Some people's phobia about cancer is so extreme that they can not bring themselves to think about it seriously.
[ترجمه ترگمان]برخی از افراد مبتلا به سرطان آنقدر شدید هستند که نمی توانند به طور جدی به آن فکر کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم در مورد سرطان بسیار وحشتناک هستند و نمی توانند خود را به طور جدی در مورد آن در نظر بگیرند

Gradually her dislike of bathing turned into a phobia.

کم‌کم بی‌علاقگی او به آب‌تنی تبدیل به ترس بیمار‌گونه شد.


پیشنهاد کاربران

فوبیا یا هراس انواع زیادی دارد مانند هیدرو فوبیا که در بیماری رابیدوز یا هاری دیده میشود که در آن بعلت اختلالی که میکروب هاری در رفلکس بلعیدن ایجاد میکند حیوان یا انسان مبتلا دچارDroling یا آبریزش از دهان باز مانده میشود چون نمی تواند آب دهان را ببلعد. ، آکرا فوبیا ترس از ارتفاع، در کل فوبیا ها یک بیماری میباشد و دلیلی برای ترسیدن از مثلا گربه، ارتفاع وتاریکی و غیره نیست.

Exaggerated fear
ترس افراطی

هراس
Do you have any fears or phobias
آیا ترس یا هراسی دارید ◼️◼️◼️◼️◼️◼️

fear , awe, dread, horror, dismay, fray, misgiving, awful

فوبیا_ترس از چیز خاصی

phobia ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: هراس
تعریف: ترس مفرط و غیرواقعی و غیرقابل مهار و مرضی از افراد یا مکان ها یا موقعیت های خاص

فوبیا ترس شدید از حیوان، شی، مکان یا موقعیتی خاص است🖤🤪


کلمات دیگر: