کلمه جو
صفحه اصلی

herringbone


معنی : استخوان شاه ماهی، معماری یا طرح چپ و راست
معانی دیگر : تیره ی پشت و دنده های شاه ماهی (که طرحی مشابه طرح پر مرغ دارد)، (مجازی - طرح) جناغی، دنده ای، (نقش و بافت پارچه ی پشمی) جناغی، دنده سان، (سوزن دوزی و آجرچینی) چپ راست، جناغی، هفت هشتی، دنده ماهی، (اسکی) حرکت جناغی (به سوی بالا)، حرکت جناغی کردن، استخوان شاه ماهی، معماری یا طرح چپ و راست

انگلیسی به فارسی

تیره‌ی پشت و دندههای شاه ماهی (که طرحی مشابه طرح پر مرغ دارد)، (مجازی - طرح) جناغی، دندهای


(نقش و بافت پارچه‌ی پشمی) جناغی، دندهسان


(سوزندوزی و آجرچینی) چپ راست، جناغی، هفت هشتی، دنده ماهی


(اسکی) حرکت جناغی (به سوی بالا)، حرکت جناغی کردن


(سوزن دوزی - پارچهبافی - آجر کاری و غیره) دارای طرح جناغی کردن، چپ راست چیدن (آجر) یا بافتن


چرکین، استخوان شاه ماهی، معماری یا طرح چپ و راست


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a V-shaped pattern of rows of short parallel lines alternately slanted in opposite directions.

(2) تعریف: a woven fabric or an item of clothing, esp. a wool suit, that has a herringbone pattern.

(3) تعریف: other instances of this pattern, such as that produced by a certain method of climbing a slope on skis.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of a herringbone pattern.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: herringbones, herringboning, herringboned
• : تعریف: to climb a slope with skis pointed outwards.

• bone of a herring; zigzag pattern resembling fishbones (used in textiles and masonry); fabric that has a herringbone pattern; technique of climbing a ski slope with the ski tips pointed toward the outside (skiing)
resembling fish bones, slanting in opposite directions, zigzag
decorate in a zigzag pattern resembling fishbones; make a pattern in a herringbone style (used in textiles and masonry); climbe a ski slope having the tips of the skis pointed toward the outside (ski)
herringbone is a pattern used in fabrics or brickwork which consists of short lines of v shapes.

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] سیستم هرینگ بون ؛ نوعی سیستم شیر دوشی که گاوها در دو طرف گودالی، به طور مورب قرار می گیرند، شبیه به دندانه های ارّه .
[عمران و معماری] جناغی
[نساجی] بافت جناغی

مترادف و متضاد

استخوان شاه ماهی (اسم)
herringbone

معماری یا طرح چپ و راست (اسم)
herringbone

جملات نمونه

1. Underneath was a moulded jetty, close-studding with a herringbone gable, carved flaming torches supporting an oriel window.
[ترجمه ترگمان]در زیر آن، یک اسکله moulded بود که از پنجره به سقف خیره شده بود و مشعل درخشانی از پنجره به سوی پنجره به طرف پنجره می تابید
[ترجمه گوگل]در زیر یک اسکله ای شکل بود که با یک اسکله ی نخل چسبیده بود، مشعل های مشعل حک شده که از یک پنجره ی ییل حمایت می کردند

2. It produces a slight herringbone effect on the face of the rug and a series of ridges along the back.
[ترجمه ترگمان]روی فرش و یک سری ridges که در پشت آن قرار دارد، اثر کوچکی بر روی فرش ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]این یک اثر کوچک چلچله را روی صورت فرش و مجموعه ای از ران ها در پشت ایجاد می کند

3. Complete herringbone stitching at the lower part of side seams, above the mitres.
[ترجمه ترگمان]herringbone را که در قسمت پایین درزه ای دو طرف بخیه شده بود، بالاتر از mitres
[ترجمه گوگل]چرخه چرکین را در قسمت پایین قسمتهای جانبی قرار می دهد، بالای میترها

4. Flooring: Blenheim Herringbone Jute flooring in natural and brown, 66 m wide.
[ترجمه ترگمان]کاشی های کف: کاشی های کف Blenheim، کاشی های طبیعی و قهوه ای، ۶۶ متر پهنا
[ترجمه گوگل]کفپوش: Blenheim قارچ Flooring جوت در طبیعی و قهوه ای، 66 متر عرض

5. There is a central herringbone brick pathway with flower beds on either side.
[ترجمه ترگمان]در هر دو طرف یک مسیر آجری با آجر مرکزی وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک مسیر آجر مرغی مرکزی با تخت گل در هر طرف وجود دارد

6. Methods The improved lithotomy position and the herringbone position were taken before 11 patients who underwent laparoscopic surgery for rectal cancer were anesthetized.
[ترجمه ترگمان]روش های بهبود وضعیت lithotomy و موقعیت herringbone قبل از ۱۱ بیمار که تحت عمل جراحی laparoscopic برای سرطان مقعد تحت عمل جراحی laparoscopic قرار گرفتند گرفته شد
[ترجمه گوگل]روش ها: موقعیت لایتوتومی بهبود یافته و موقعیت اریگلوبولر قبل از 11 بیمار تحت عمل جراحی لاپاروسکوپی برای سرطان رکتوم مورد بی حسی قرار گرفتند

7. The cloth is woven herringbone twill and is composed of flax fibrils entwined with cotton fibrils.
[ترجمه ترگمان]این پارچه twill herringbone است و مرکب از fibrils flax است که با fibrils پنبه پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]این پارچه بافته شده با طلای چینی و از فیبرهای کتان با فیبرهای پنبه پیوند خورده است

8. Silk herringbone woolen with various thickness, also can have it made to order.
[ترجمه ترگمان]ابریشم herringbone با ضخامت زیاد نیز می تواند به نظم و ترتیب تبدیل شود
[ترجمه گوگل]الیگوری ابریشمی پشم گوسفند وجانوران دیگر با ضخامت های مختلف، همچنین می تواند آن را به سفارش ساخته شده است

9. The rosette and soundboard are inlaid with herringbone wood marquetry, and the body is bound with grained ivoroid.
[ترجمه ترگمان]روزت و روزت با marquetry چوبی herringbone inlaid و بدنه با ivoroid grained بسته شده است
[ترجمه گوگل]Roset و کمان ویولن و تار با تزئین چوب چنبره تزئین شده اند و بدن با ایروئید دانه ای محدود شده است

10. The name herringbone is derived from the neat pattern left in the snow.
[ترجمه ترگمان]نام herringbone از الگوی تمیز باقی مانده در برف گرفته شده است
[ترجمه گوگل]اسم حیوان دست ساز از الگوی شسته و رفته در برف حاصل می شود

11. Herringbone tread tires with great cohesive force for excellent passage and high travel speed.
[ترجمه ترگمان]herringbone با نیرویی منسجم و منسجم برای عبور عالی و سرعت سفره ای بالا، لاستیک را کنار می زنند
[ترجمه گوگل]لاستیک های محافظ چنگک زدن با نیروی انسانی قوی برای عبور عالی و سرعت بالا سفر

12. Place end to end to make herringbone pattern brick pathway.
[ترجمه ترگمان]برای ساختن مسیر brick الگوی herringbone به پایان خود پایان دهید
[ترجمه گوگل]پایان دادن به پایان دادن به ساخت خط اهرم الگوی آجر خط آجر

13. Hotel construction area of 8112 sqm herringbone design structure, construction of 6 7 m high.
[ترجمه ترگمان]ساختمان ساختمان هتل of sqm herringbone سازه طراحی، ساخت ۶ متر ارتفاع
[ترجمه گوگل]منطقه ساخت و ساز هتل از 8112 متر مربع ساختار طرح چله، ساخت و ساز از ارتفاع 6 7 متر

14. Based on analysis of the machining difficulties of herringbone gear shaft, the same phase machining theory of the gear shaft is presented.
[ترجمه ترگمان]بر مبنای تجزیه و تحلیل مشکلات ماشینکاری of دنده، تئوری ماشین کاری مشابه شفت دنده ارائه شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل مشکلات ماشینکاری شفت دنده ی نخل، تئوری ماشینکاری فاز شفت دنده ارائه می شود

پیشنهاد کاربران

طرحی روی پارچه که از شکل اسکلت نوعی ماهی گرفته شده.
A geometric pattern similar to a herring fish bone structure. This pattern consists of columns in which there are short parallel sloping lines in one way and the in the next columns in the other way
تقریبا مشابه طرح زیر ؛ )
/\/\/\/
/\/\/\/
/\/\/\/
/\/\/\/

پیراهن با خطوط راه راه بسیار ریز


کلمات دیگر: