(اسطوره ی یونان) مینوس (پادشاه جزیره ی کرت که پس از مرگ، یکی از سه داور عالم مردگان شد)
minos
(اسطوره ی یونان) مینوس (پادشاه جزیره ی کرت که پس از مرگ، یکی از سه داور عالم مردگان شد)
انگلیسی به فارسی
مینوس
(اسطورهی یونان) مینوس (پادشاه جزیرهی کرت که پس از مرگ، یکی از سه داور عالم مردگان شد)
انگلیسی به انگلیسی
• king of crete (greek mythology)
جملات نمونه
1. The local shop paid Mino the legal minimum wage, but worked him twice the legal number of hours.
[ترجمه ترگمان]این مغازه محلی حداقل دست مزد حقوقی را به حداقل رساند، اما دو بار در ساعات قانونی به کار پرداخت
[ترجمه گوگل]فروشگاه محلی مینو حقوق حداقل دستمزد قانونی را پرداخت کرد، اما او دو بار تعداد قانونی کار را دو برابر کرد
[ترجمه گوگل]فروشگاه محلی مینو حقوق حداقل دستمزد قانونی را پرداخت کرد، اما او دو بار تعداد قانونی کار را دو برابر کرد
2. Minos was enraged at his escape and determined to find him.
[ترجمه ترگمان]ناگهان از فرار او عصبانی شد و مصمم شد که او را پیدا کند
[ترجمه گوگل]مینوس در فرار او خشمگین شد و تصمیم گرفت او را پیدا کند
[ترجمه گوگل]مینوس در فرار او خشمگین شد و تصمیم گرفت او را پیدا کند
3. Located in a massive underground tunnel, MINOS shoots a particle beam through the earth to another, offsite location.
[ترجمه ترگمان]minos که در یک تونل زیرزمینی عظیم واقع شده، یک پرتوی ذره را از طریق زمین به مکان دیگر، بیرون سایت پرتاب می کند
[ترجمه گوگل]MINOS در یک تونل زیرزمینی عظیم واقع شده است و MINOS پرتو ذرات را از طریق زمین به یک مکان دیگر خارج می کند
[ترجمه گوگل]MINOS در یک تونل زیرزمینی عظیم واقع شده است و MINOS پرتو ذرات را از طریق زمین به یک مکان دیگر خارج می کند
4. According to the journal Nature, MINOS could be ready to conduct such a test in early 20
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش مجله طبیعت، minos می تواند برای انجام چنین آزمایشی در اوایل بیست سالگی آماده باشد
[ترجمه گوگل]به گفته مجله Nature، MINOS می تواند برای انجام چنین آزمایش در اوایل 20 سال آماده باشد
[ترجمه گوگل]به گفته مجله Nature، MINOS می تواند برای انجام چنین آزمایش در اوایل 20 سال آماده باشد
5. A few weeks later, researchers at the MINOS experiment in the US detected a total of 62 electron neutrinos – 13 more events than the background of electron neutrinos.
[ترجمه ترگمان]چند هفته بعد، محققان در آزمایش minos در ایالات متحده در مجموع ۶۲ neutrinos الکترون - ۱۳ رویداد دیگر را نسبت به سابقه of الکترون شناسایی کردند
[ترجمه گوگل]چند هفته بعد، محققان آزمایش MINOS در ایالات متحده، مجموعی از 62 نوتین الکترون را تشخیص دادند - 13 رویداد بیشتر از پس زمینه نوتینوهای الکترون
[ترجمه گوگل]چند هفته بعد، محققان آزمایش MINOS در ایالات متحده، مجموعی از 62 نوتین الکترون را تشخیص دادند - 13 رویداد بیشتر از پس زمینه نوتینوهای الکترون
6. The MINOS experiment saw hints of neutrinos moving at faster than the speed of light in 200but has yet to confirm them.
[ترجمه ترگمان]آزمایش minos نشانه هایی از نوترینوها را مشاهده کرد که با سرعتی بیش از سرعت نور در ۲۰۰ حرکت می کردند اما هنوز آن ها را تایید نکرده است
[ترجمه گوگل]آزمایش MINOS نشان داد نکات نوترینو در سرعت حرکت سریعتر از سرعت نور در 200but هنوز آنها را تایید کنید
[ترجمه گوگل]آزمایش MINOS نشان داد نکات نوترینو در سرعت حرکت سریعتر از سرعت نور در 200but هنوز آنها را تایید کنید
7. One of the "other sources" is the MINOS experiment at Fermilab.
[ترجمه ترگمان]یکی از \"منابع دیگر\" آزمایش minos در Fermilab است
[ترجمه گوگل]یکی از 'منابع دیگر' آزمایش MINOS در Fermilab است
[ترجمه گوگل]یکی از 'منابع دیگر' آزمایش MINOS در Fermilab است
8. Leia's efforts were also felt in the distant Minos Cluster, where she helped unify Rebellion against the Empire.
[ترجمه ترگمان]تلاش های Leia هم در the دور Minos احساس می شد، جایی که به متحد کردن شورش علیه امپراتوری کمک می کرد
[ترجمه گوگل]تلاش های لیا در خلال مینوس خوشه ای که در آن متحد شورش علیه امپراتوری بود، احساس کرد
[ترجمه گوگل]تلاش های لیا در خلال مینوس خوشه ای که در آن متحد شورش علیه امپراتوری بود، احساس کرد
9. In 200 the MINOS experiment searched for faster-than-light neutrinos but didn't see anything statistically significant.
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰ آزمایش minos به دنبال نوترینوها زودتر از نور بود اما چیزی از لحاظ آماری معنی دار مشاهده نکرد
[ترجمه گوگل]در سال 200، آزمایش MINOS برای نوترینوهای سریعتر از نور جستجو کرد اما چیزی را که از لحاظ آماری معنی دار نبود را مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]در سال 200، آزمایش MINOS برای نوترینوهای سریعتر از نور جستجو کرد اما چیزی را که از لحاظ آماری معنی دار نبود را مشاهده کرد
10. FAITH LAPIDUS: The MINOS experiment at Fermilab will perform similar experiments to the one at CERN. They also will measure the speed of neutrinos.
[ترجمه ترگمان]ایمان LAPIDUS: آزمایش minos در Fermilab آزمایش ها مشابهی را در سرن انجام خواهد داد آن ها همچنین سرعت نوترینوها را اندازه گیری خواهند کرد
[ترجمه گوگل]FAITH LAPIDUS: آزمایش MINOS در Fermilab انجام آزمایش های مشابه را به CERN انجام خواهد داد آنها همچنین سرعت نوترینو را اندازه گیری خواهند کرد
[ترجمه گوگل]FAITH LAPIDUS: آزمایش MINOS در Fermilab انجام آزمایش های مشابه را به CERN انجام خواهد داد آنها همچنین سرعت نوترینو را اندازه گیری خواهند کرد
11. Meanwhile, Minos had raised a considerable fleet, and set out in search of Deadalus.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، Minos یک ناوگان بزرگ را بزرگ کرده بود و به دنبال Deadalus به راه افتاده بود
[ترجمه گوگل]در همین حال، مینوس ناوگان قابل توجهی را به وجود آورد و در جستجوی ددالوس بود
[ترجمه گوگل]در همین حال، مینوس ناوگان قابل توجهی را به وجود آورد و در جستجوی ددالوس بود
12. Meantime, Minos determined to retrieve his master craftsman, and raised a fleet to find him.
[ترجمه ترگمان]در این ضمن، هدویگ مصمم بود که craftsman استاد خود را به دست بیاورد و یک ناوگان را بلند کرد تا او را پیدا کند
[ترجمه گوگل]در ضمن، مینوس مصمم است که هنرمند را بازیابی کند و یک ناوگان را برای یافتن او پیدا کند
[ترجمه گوگل]در ضمن، مینوس مصمم است که هنرمند را بازیابی کند و یک ناوگان را برای یافتن او پیدا کند
13. He believes the MINOS facility, with an upgrade, can provide a more precise measure of the CERN results.
[ترجمه ترگمان]او بر این باور است که تسهیلات minos، با ارتقا، می تواند مقیاسی دقیق تر از نتایج سرن فراهم کند
[ترجمه گوگل]او معتقد است که تسهیلات MINOS با ارتقاء می تواند اندازه گیری دقیق تر نتایج CERN را فراهم کند
[ترجمه گوگل]او معتقد است که تسهیلات MINOS با ارتقاء می تواند اندازه گیری دقیق تر نتایج CERN را فراهم کند
14. But if MINOS, too, clocks a neutrino traveling faster than the speed of light, theorists like Patrick Fox will have their work cut out for them, designing a new foundation for future physics research.
[ترجمه ترگمان]اما اگر minos نیز سریع تر از سرعت نور حرکت کنند، نظریه پردازان مانند پاتریک فاکس کار خود را برای آن ها قطع خواهند کرد و پایه ای جدید برای تحقیقات فیزیک آینده طراحی خواهند کرد
[ترجمه گوگل]اما اگر MINOS نیز نوترینو را در حال حرکت سریعتر از سرعت نور، نظریه پردازان مانند پاتریک فاکس، کار خود را برای آنها انجام می دهند، و یک بنیان جدید برای تحقیقات فیزیک آینده طراحی خواهند کرد
[ترجمه گوگل]اما اگر MINOS نیز نوترینو را در حال حرکت سریعتر از سرعت نور، نظریه پردازان مانند پاتریک فاکس، کار خود را برای آنها انجام می دهند، و یک بنیان جدید برای تحقیقات فیزیک آینده طراحی خواهند کرد
کلمات دیگر: