(جانور شناسی) پلاتیپوس (ornithorhynchus anatinus - بومی استرالیا و آبزی و تخم گذار - duckbill هم می گویند)، پستاندار ابزی و منقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
platypus
(جانور شناسی) پلاتیپوس (ornithorhynchus anatinus - بومی استرالیا و آبزی و تخم گذار - duckbill هم می گویند)، پستاندار ابزی و منقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
انگلیسی به فارسی
پاتایپوس
(جانورشناسی) پستاندار ابزی و منقاردار و صدف خوار جنوب استرالیا
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: platypuses
حالات: platypuses
• : تعریف: an egg-laying mammal of Australia and Tasmania that has webbed feet for swimming, a broad, horny bill like that of a duck, and a long, flat tail, and that lives in and near water.
• animal with a duck-like bill (native to australia)
جملات نمونه
1. One of the mascots was the platypus.
[ترجمه ترگمان]یکی از mascots the بود
[ترجمه گوگل]یکی از طلسم ها، پلاتپیوس بود
[ترجمه گوگل]یکی از طلسم ها، پلاتپیوس بود
2. The duck-billed platypus is a truly bizarre creature.
[ترجمه ترگمان]The با منقار اردک یک موجود واقعا عجیب و غریب است
[ترجمه گوگل]پاستایپس اردک ماهیانه یک موجود حقیقتا عجیب و غریب است
[ترجمه گوگل]پاستایپس اردک ماهیانه یک موجود حقیقتا عجیب و غریب است
3. The duck-billed platypus is an even more astonishing animal.
[ترجمه ترگمان]The با منقار اردک، حیوان astonishing است
[ترجمه گوگل]حشره گربه قارچ حیوانات حیرت انگیز تر است
[ترجمه گوگل]حشره گربه قارچ حیوانات حیرت انگیز تر است
4. The male of the duck-billed platypus has sharp poison-spurs on its hind legs.
[ترجمه ترگمان]مرد فروشنده نوک تیزش با مهمیزهای تیز روی دو پای عقبش مهمیز می زند
[ترجمه گوگل]مرد نازک قوچ خورده دارای زخم های شدید در پاهای عقبی است
[ترجمه گوگل]مرد نازک قوچ خورده دارای زخم های شدید در پاهای عقبی است
5. The male platypus possesses on its hind legs a large, reversible spur.
[ترجمه ترگمان]The مرد روی پاهای عقبی خود یک مهمیز نو و برگشت پذیر دارد
[ترجمه گوگل]په په په مردی دارای پاهای عقبی است که دارای یک پدیده بزرگ و قابل برگشت است
[ترجمه گوگل]په په په مردی دارای پاهای عقبی است که دارای یک پدیده بزرگ و قابل برگشت است
6. One must remember, too, that Patrick Barrington's literary platypus was herself employed in the Foreign Office!
[ترجمه ترگمان]یکی باید به خاطر داشته باشد که کتاب های ادبی پاتریک Barrington در دفتر وزارت خارجه کار می کرده!
[ترجمه گوگل]باید به یاد داشته باشید که پاتریک بریگتون، کارشناس ادبیات خود، در وزارت امور خارجه کار می کرد!
[ترجمه گوگل]باید به یاد داشته باشید که پاتریک بریگتون، کارشناس ادبیات خود، در وزارت امور خارجه کار می کرد!
7. The platypus, along with its cousins the echidnas, is an egg-laying mammal yet suckles its young on milk!
[ترجمه ترگمان]The، همراه با cousins، یک پستاندار - است که هنوز جوان خود را بر روی شیر خشک می کند!
[ترجمه گوگل]Platypus، همراه با پسر عموی Echidnas، تخم مرغ تخمگذار پستانداران است، اما جوان خود را شیر بر روی شیر!
[ترجمه گوگل]Platypus، همراه با پسر عموی Echidnas، تخم مرغ تخمگذار پستانداران است، اما جوان خود را شیر بر روی شیر!
8. The mystery with the platypus venom is why it evolved.
[ترجمه ترگمان]راز مربوط به زهر platypus این است که به چه دلیل تکامل یافته است
[ترجمه گوگل]رمز و راز با سم پلاتپس به همین دلیل است که تکامل یافته است
[ترجمه گوگل]رمز و راز با سم پلاتپس به همین دلیل است که تکامل یافته است
9. Both the platypus and the echidna lay soft-shelled eggs, and both feed their young with milk that leaks out through their skin.
[ترجمه ترگمان]هر دو the و the تخم مرغ های شیرین را کشیده اند و هر دو فرزندانشان را با شیر که از پوست آن ها تراوش می کند تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو پلاتپوس و اچیدنا تخم مرغ های نرم را خالی می کنند و هر دو جوان خود را با شیر می چسبانند که از طریق پوست خود از بین می روند
[ترجمه گوگل]هر دو پلاتپوس و اچیدنا تخم مرغ های نرم را خالی می کنند و هر دو جوان خود را با شیر می چسبانند که از طریق پوست خود از بین می روند
10. The platypus spends a great deal of its time looking for food.
[ترجمه ترگمان]The مقدار زیادی از وقت خود را صرف جستجو برای غذا می کند
[ترجمه گوگل]پلاتپوس زمان زیادی را صرف غذا می کند
[ترجمه گوگل]پلاتپوس زمان زیادی را صرف غذا می کند
11. The female platypus, like other mamals, feeds her babies with milk from her body.
[ترجمه ترگمان]زنان platypus مانند دیگر mamals کودکان را با شیر از بدنش تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]زنبق زن، مانند دیگر ماموران، نوزادان خود را با شیر از بدن او تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]زنبق زن، مانند دیگر ماموران، نوزادان خود را با شیر از بدن او تغذیه می کند
12. The world's only monotremes are the platypus and the echidna.
[ترجمه ترگمان]تنها monotremes، the و the
[ترجمه گوگل]تنها مونوترام ها در جهان پلاتپیوس و اکیدنا هستند
[ترجمه گوگل]تنها مونوترام ها در جهان پلاتپیوس و اکیدنا هستند
13. Researchers just mapped the genome of a female platypus from Australia.
[ترجمه ترگمان]محققان تنها ژنوم یک زن اهل استرالیا را نقشه برداری کردند
[ترجمه گوگل]محققان فقط ژنوم زنبق زن از استرالیا را نشان دادند
[ترجمه گوگل]محققان فقط ژنوم زنبق زن از استرالیا را نشان دادند
14. The platypus, also known as duckbill for the shape of its mouth, is one of the oldest animals in the world.
[ترجمه ترگمان]The که به عنوان duckbill برای شکل دهان نیز شناخته می شود، یکی از قدیمی ترین حیوانات در جهان است
[ترجمه گوگل]پلاتپوس، که به صورت دایک بیلی به شکل دهانش شناخته می شود، یکی از قدیمی ترین حیوانات در جهان است
[ترجمه گوگل]پلاتپوس، که به صورت دایک بیلی به شکل دهانش شناخته می شود، یکی از قدیمی ترین حیوانات در جهان است
کلمات دیگر: