(عامیانه) زمان گذشته و اسم مفعول: plead
pled
(عامیانه) زمان گذشته و اسم مفعول: plead
انگلیسی به فارسی
(عامیانه) زمان گذشته و اسم مفعول: plead
پله، لابه کردن، درخواست دادن، درخواست کردن، عرضحال دادن، در دادگاه اقامه یا ادعا کردن
انگلیسی به انگلیسی
( verb )
• : تعریف: a past tense and past participle of plead.
• in american english, pled is a past tense and past participle of plead.
جملات نمونه
1. Earlier this year, Felix pled guilty to money-laundering charges growing out of his arrest on drug and bribery charges.
[ترجمه ترگمان]در اوایل سال جاری، فلیکس اعتراف کرد که به اتهام های پولشویی در رابطه با اتهامات مربوط به پولشویی و رشوه خواری متهم شده است
[ترجمه گوگل]در اوایل سال جاری، فلیکس به دلیل اتهامات مربوط به مواد مخدر و رشوه خواری به اتهام پولشویی مجبور به پرداخت هزینه شد
[ترجمه گوگل]در اوایل سال جاری، فلیکس به دلیل اتهامات مربوط به مواد مخدر و رشوه خواری به اتهام پولشویی مجبور به پرداخت هزینه شد
2. They had pled not guilty at their trial to the three charges.
[ترجمه ترگمان]هنوز به جرم قتل متهم نشده بودند
[ترجمه گوگل]آنها در دادگاه خود به سه اتهام مجرم شناخته نشدند
[ترجمه گوگل]آنها در دادگاه خود به سه اتهام مجرم شناخته نشدند
3. Henderson pled guilty to burglary.
[ترجمه ترگمان]هندرسون به جرم دزدی اعتراف کرده است
[ترجمه گوگل]هندرسون مجبور به سرقت شد
[ترجمه گوگل]هندرسون مجبور به سرقت شد
4. Bedworth has pled not guilty to three hacking offences.
[ترجمه ترگمان]Bedworth اعتراف کرده است که به سه جرم هک کردن متهم نشده است
[ترجمه گوگل]Bedworth به سه مورد جرایم هک دست زده است
[ترجمه گوگل]Bedworth به سه مورد جرایم هک دست زده است
5. Campbell pled guilty to trespassing, shoplifting and assault in the incident and was sentenced to 180 days in jail.
[ترجمه ترگمان]کمپبل به جرم دزدی از مغازه ها و تجاوز در این حادثه اعتراف کرده است و به ۱۸۰ روز زندان محکوم شده است
[ترجمه گوگل]کمپبل به خاطر تجاوز، سرقت و حمله در این حادثه مجرم شناخته شد و به 180 روز زندان محکوم شد
[ترجمه گوگل]کمپبل به خاطر تجاوز، سرقت و حمله در این حادثه مجرم شناخته شد و به 180 روز زندان محکوم شد
6. Philip Coles, 3 of Clackmannanshire, had pled guilty last month to conspiracy to obtain money by deception.
[ترجمه ترگمان]فیلیپ کول ها، سه سال پیش متهم شده بود که برای بدست آوردن پول از فریب دادن پول به او خیانت کرده بود
[ترجمه گوگل]فیلیپس کالس، 3 نفر از کلمنمنشایر، ماه گذشته در برابر توطئه برای جبران پول از طریق فریبکاری مجازات شده است
[ترجمه گوگل]فیلیپس کالس، 3 نفر از کلمنمنشایر، ماه گذشته در برابر توطئه برای جبران پول از طریق فریبکاری مجازات شده است
7. A pled ging transaction is structured as its name implies.
[ترجمه ترگمان]یک معامله ging pled همان طور که نام آن اشاره دارد سازماندهی شده است
[ترجمه گوگل]معامله گران گندم به عنوان نام آن مشخص شده است
[ترجمه گوگل]معامله گران گندم به عنوان نام آن مشخص شده است
8. Elisa Felix pled guilty in 1993 to a money laundering charge and served a 10-month prison sentence.
[ترجمه ترگمان]الیزا Felix اعتراف کرد که در سال ۱۹۹۳ به اتهام پولشویی مجرم شناخته شد و به ۱۰ ماه زندان محکوم شد
[ترجمه گوگل]الیسا فلیکس در سال 1993 به اتهام پولشویی مجازات شد و به 10 ماه زندان محکوم شد
[ترجمه گوگل]الیسا فلیکس در سال 1993 به اتهام پولشویی مجازات شد و به 10 ماه زندان محکوم شد
9. He pled with her to believe him when he swore it was all a horrible accident.
[ترجمه ترگمان]اگر به او قول داده بود که او را باور کند، به نظر او تصادف وحشتناکی بود
[ترجمه گوگل]او با او خوابیده بود تا به او ایمان بیاورد وقتی که سوگند یاد کرد آن همه حادثه وحشتناک بود
[ترجمه گوگل]او با او خوابیده بود تا به او ایمان بیاورد وقتی که سوگند یاد کرد آن همه حادثه وحشتناک بود
10. They appeared in court, pled guilty, and were whisked off to Vienna for their swap and a trip home.
[ترجمه ترگمان]آن ها اعتراف کردند که در دادگاه مجرم شناخته شده اند و برای تعویض و سفر خود به وین به وین سفر کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها در دادگاه ظاهر شدند، مجرم شناخته شدند و برای مبادله و مسافرت به خانه به وین رفتند
[ترجمه گوگل]آنها در دادگاه ظاهر شدند، مجرم شناخته شدند و برای مبادله و مسافرت به خانه به وین رفتند
11. Snickers rip pled in the room as she rummaged through the huge shoulder bag a purse.
[ترجمه ترگمان]او در کیف دستی بزرگ کیف دستی اش را جستجو کرد و او را در اتاق جستجو کرد
[ترجمه گوگل]Snickers پریده در اتاق کاوش در حالی که او را از طریق کیسه شانه های بزرگ کیف پول دست و پا زدن
[ترجمه گوگل]Snickers پریده در اتاق کاوش در حالی که او را از طریق کیسه شانه های بزرگ کیف پول دست و پا زدن
12. He pled guilty to obstruction of justice in exchange for testimony against two other defendants.
[ترجمه ترگمان]او ابراز بیگناهی کرد تا در مقابل شهادت دو متهم دیگر از عدالت جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]او متهم به جلوگیری از عدالت در برابر شهادت علیه دو متهم دیگر است
[ترجمه گوگل]او متهم به جلوگیری از عدالت در برابر شهادت علیه دو متهم دیگر است
13. Prokopi pled guilty to fraud in December.
[ترجمه ترگمان]Prokopi اعتراف کرده است که در ماه دسامبر به تقلب محکوم شده است
[ترجمه گوگل]پروکوپی در ماه دسامبر مجرم شناخته شد
[ترجمه گوگل]پروکوپی در ماه دسامبر مجرم شناخته شد
14. Forbes has learned that in March 199 Ceglia pled guilty to felony possession of a controlled substance called psilocybin.
[ترجمه ترگمان]آقای فوربز اطلاع یافته است که در ماه مارس ۱۹۹ Ceglia اعتراف کرده است که یک ماده کنترل شده به نام psilocybin را در اختیار دارد
[ترجمه گوگل]فوربس متوجه شده است که در ماه مارس 199، Ceglia مجرم شناخته شد و مجرم شناخته شد یک ماده کنترل شده به نام psilocybin
[ترجمه گوگل]فوربس متوجه شده است که در ماه مارس 199، Ceglia مجرم شناخته شد و مجرم شناخته شد یک ماده کنترل شده به نام psilocybin
کلمات دیگر: