جانب احتیاط را رعایت کردن
play safe
جانب احتیاط را رعایت کردن
انگلیسی به انگلیسی
• behave in a cautious manner
جملات نمونه
1. The bus might be early, so we'd better play safe and leave now.
[ترجمه ترگمان]اتوبوس ممکن است زود باشد، بنابراین بهتر است با احتیاط بازی کنیم و از اینجا برویم
[ترجمه گوگل]اتوبوس ممکن است زودتر باشد، بنابراین بهتر است بازی ایمن و در حال حاضر باقی بمانیم
[ترجمه گوگل]اتوبوس ممکن است زودتر باشد، بنابراین بهتر است بازی ایمن و در حال حاضر باقی بمانیم
2. If you want to play safe, cut down on the amount of salt you eat.
[ترجمه ترگمان]، اگه میخوای در گاوصندوق بازی کنی مقدار نمکی که می خوری رو کم کن
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید بازی کنید، میزان نمک مصرفی خود را کاهش دهید
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید بازی کنید، میزان نمک مصرفی خود را کاهش دهید
3. To play safe, I'd allow an extra ten minutes, just in case.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه در امان باشم، اجازه دهم ده دقیقه بیشتر اضافه کنم، فقط برای احتیاط
[ترجمه گوگل]برای بازی امن، ده دقیقه اضافی را فقط در صورتی مجاز می بینم
[ترجمه گوگل]برای بازی امن، ده دقیقه اضافی را فقط در صورتی مجاز می بینم
4. If you are still worried, then play safe and go to the nearest source of help.
[ترجمه ترگمان]اگر هنوز نگران هستید، می توانید ایمن بازی کنید و به نزدیک ترین منبع کمک بروید
[ترجمه گوگل]اگر هنوز نگران هستید، پس بازی کنید و به نزدیک ترین منبع کمک بروید
[ترجمه گوگل]اگر هنوز نگران هستید، پس بازی کنید و به نزدیک ترین منبع کمک بروید
5. My biggest change is that I try to play safe.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین تغییر من این است که سعی می کنم ایمن بازی کنم
[ترجمه گوگل]بزرگترین تغییر من این است که من سعی میکنم بازی را به صورت امن انجام دهم
[ترجمه گوگل]بزرگترین تغییر من این است که من سعی میکنم بازی را به صورت امن انجام دهم
6. I'm afraid if he gets hurt early, he'll play safe and dog it.
[ترجمه ترگمان]می ترسم اگه زود صدمه ببینه، گاو و سگ رو بازی می کنه
[ترجمه گوگل]من می ترسم اگر او به زودی صدمه ببیند، او به طور ایمن و سگ بازی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]من می ترسم اگر او به زودی صدمه ببیند، او به طور ایمن و سگ بازی خواهد کرد
7. It's a rainy day, I will play safe and not go hiking today.
[ترجمه ترگمان]امروز یک روز بارانی است، من ایمنی را بازی می کنم و امروز پیاده روی نمی کنم
[ترجمه گوگل]این یک روز بارانی است، من سالم بازی خواهم کرد و امروز به پیاده روی نخواهم رفت
[ترجمه گوگل]این یک روز بارانی است، من سالم بازی خواهم کرد و امروز به پیاده روی نخواهم رفت
8. In such things it's always good to play safe.
[ترجمه ترگمان]در این جور چیزها همیشه خوب بازی می کنند
[ترجمه گوگل]در چنین مواردی همیشه خوب است که بازی بی خطر باشد
[ترجمه گوگل]در چنین مواردی همیشه خوب است که بازی بی خطر باشد
9. Sex is good, just play safe.
[ترجمه ترگمان]سکس خوبه فقط بازی کن
[ترجمه گوگل]سکس خوب است، فقط بازی امن است
[ترجمه گوگل]سکس خوب است، فقط بازی امن است
10. It doesn't look windy, but you'd better play safe and take a wind coat.
[ترجمه ترگمان]باد به نظر نمی رسد، اما بهتر است در امن بازی کنی و یک کت بادی در بیاوری
[ترجمه گوگل]این به نظر نمی رسد بادی، اما شما بهتر است بازی امن و کت باد
[ترجمه گوگل]این به نظر نمی رسد بادی، اما شما بهتر است بازی امن و کت باد
11. To be wordly - wise and play safe is one of the manifestations of liberalism.
[ترجمه ترگمان]خردمند بودن و بازی کردن بی خطر، یکی از تجلیات لیبرالیسم می باشد
[ترجمه گوگل]یکی از تظاهرات لیبرالیسم بودن به نظر می رسد - عاقلانه و بی خطر است
[ترجمه گوگل]یکی از تظاهرات لیبرالیسم بودن به نظر می رسد - عاقلانه و بی خطر است
12. Try the risky, potentially spectacular shot, or cut his losses and play safe?
[ترجمه ترگمان]این عکس پر مخاطره، به طور بالقوه تماشایی را امتحان کنید، یا خسارات او را کاهش دهید و ایمن بازی کنید؟
[ترجمه گوگل]سعی کنید مخاطب خطرناک، به طور بالقوه تماشایی، و یا کاهش تلفات خود و بازی امن؟
[ترجمه گوگل]سعی کنید مخاطب خطرناک، به طور بالقوه تماشایی، و یا کاهش تلفات خود و بازی امن؟
13. The direction of luminiferous evacuation indicator is fixed in complex fire accident scene, that is difficult to play safe and effective role in the evacuation instructions.
[ترجمه ترگمان]جهت تخلیه luminiferous در صحنه حادثه آتش سوزی مجتمع ثابت شده است که بازی کردن نقش امن و موثر در دستورالعمل های تخلیه دشوار است
[ترجمه گوگل]جهت نشان دادن تخلیه لامپ روشن در صحنه آتش سوزی پیچیده ثابت شده است، که در بازیابی دستورالعمل تخلیه دشوار است
[ترجمه گوگل]جهت نشان دادن تخلیه لامپ روشن در صحنه آتش سوزی پیچیده ثابت شده است، که در بازیابی دستورالعمل تخلیه دشوار است
پیشنهاد کاربران
طفره رفتن
play ( it ) safe
to be careful and not take risks: محتاط بودن، ریسک نکردن. جانب احتیاط را رعایت کردن، دست به عصا بودن
to be careful and not take risks: محتاط بودن، ریسک نکردن. جانب احتیاط را رعایت کردن، دست به عصا بودن
کلمات دیگر: