راننده ی از خود راضی (که خیال می کند راه متعلق به اوست)، راننده ی خوک مانند، خوک جاده، راننده متجاوز بحقوق سایر رانندگان درجاده
road hog
راننده ی از خود راضی (که خیال می کند راه متعلق به اوست)، راننده ی خوک مانند، خوک جاده، راننده متجاوز بحقوق سایر رانندگان درجاده
انگلیسی به فارسی
راننده متجاوز بحقوق سایر رانندگان درجاده
جاده تپه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: one who drives so as to obstruct other traffic moving in the same direction, as by occupying parts of both lanes simultaneously.
• a roadhog is someone who drives in an inconsiderate fashion, often in a way that causes danger to other drivers; an informal word.
جملات نمونه
1. Neil - the indefatigable road hog, tireless adventurer, tired.
[ترجمه ترگمان]ان یل خستگی ناپذیر و خستگی ناپذیر و خسته و خسته، خسته و خسته
[ترجمه گوگل]نیل - جادوگر غیرقابل جابجایی، ماجراجوی خستگی ناپذیر، خسته
[ترجمه گوگل]نیل - جادوگر غیرقابل جابجایی، ماجراجوی خستگی ناپذیر، خسته
2. A road hog nearly ran me off the road.
[ترجمه ترگمان]یه چیزی نزدیک بود منو از جاده خارج کنه
[ترجمه گوگل]یک جاده جادویی نزدیک به من زد
[ترجمه گوگل]یک جاده جادویی نزدیک به من زد
3. I can not believe what a road hog that truck driver be.
[ترجمه ترگمان]باورم نمی شه که راننده کامیون چی می شه
[ترجمه گوگل]من نمی توانم اعتقاد داشته باشم که این راننده کامیون چه جاده ای دارد
[ترجمه گوگل]من نمی توانم اعتقاد داشته باشم که این راننده کامیون چه جاده ای دارد
4. That taxi driver is such a road hog.
[ترجمه ترگمان]این راننده تاکسی، یک خوک جاده ای است
[ترجمه گوگل]این راننده تاکسی چنین جاده ای است
[ترجمه گوگل]این راننده تاکسی چنین جاده ای است
5. I had to swerve when that road hog overtook me and cut in front.
[ترجمه ترگمان]وقتی این جاده به من رسید باید swerve و جلو می رفتم
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم وقتی که این جاده سوار می شد جلو رفتم و در جلو بریده شدم
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم وقتی که این جاده سوار می شد جلو رفتم و در جلو بریده شدم
6. A road hog forced Smith's car into the ditch.
[ترجمه ترگمان]یک خوک، اتومبیل اسمیت را به داخل گودال هل داد
[ترجمه گوگل]یک جاده جاده ماشین اسمیت را به گودال منتقل کرد
[ترجمه گوگل]یک جاده جاده ماشین اسمیت را به گودال منتقل کرد
7. That truck driver up ahead sure is a road hog.
[ترجمه ترگمان]راننده کامیون جلوتر از همه به راه افتاد
[ترجمه گوگل]این کامیون راننده تا پیش از آن مطمئن است یک جاده جاده است
[ترجمه گوگل]این کامیون راننده تا پیش از آن مطمئن است یک جاده جاده است
8. A long line of cars was unable to pass that road hog.
[ترجمه ترگمان]صف طویلی از اتومبیل ها قادر به عبور از آن جاده نبود
[ترجمه گوگل]یک خط طولانی از اتومبیل قادر به عبور از این جاده بود
[ترجمه گوگل]یک خط طولانی از اتومبیل قادر به عبور از این جاده بود
9. The man in front of us is really a road hog.
[ترجمه ترگمان]اون مرد جلوی ما واقعا یه hog
[ترجمه گوگل]مردی در مقابل ما واقعا جاده ای است
[ترجمه گوگل]مردی در مقابل ما واقعا جاده ای است
10. That Guy was driving down the center of the road hog; he hogged the whole road.
[ترجمه ترگمان]این یارو داشت وسط جاده حرکت می کرد و به کل جاده رسید
[ترجمه گوگل]آن گای رانندگی را از مرکز جاده برداشت او کل جاده را گرفت
[ترجمه گوگل]آن گای رانندگی را از مرکز جاده برداشت او کل جاده را گرفت
11. You'll never be able to pass that driver. He's such a road hog.
[ترجمه ترگمان]تو هرگز موفق نخواهی شد که این راننده را رد کنی مثل یه خوک راه افتاده
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمی توانید این راننده را منتقل کنید او چنین جاده ای است
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمی توانید این راننده را منتقل کنید او چنین جاده ای است
پیشنهاد کاربران
لایی کش ( در جاده )
کلمات دیگر: