(استخوان و غیره) جابجا کردن یا شدن، در رفتن، جابجاکردن در مورد استخوان ها، در رفتن مفاصل یااستخوانها
luxate
(استخوان و غیره) جابجا کردن یا شدن، در رفتن، جابجاکردن در مورد استخوان ها، در رفتن مفاصل یااستخوانها
انگلیسی به فارسی
جابجاکردن (در مورد استخوان ها)، در رفتن مفاصل یااستخوانها
لوکس، جابجاکردن، در رفتن مفاصل یا استخوانها
انگلیسی به انگلیسی
• dislocate, put out of joint (of a bone)
جملات نمونه
The fractured and luxated teeth were extracted.
دندانهای شکسته و جابهجا شده را کشیدند.
کلمات دیگر: