کلمه جو
صفحه اصلی

minibus


مینی بوس، اتوبوس کوچک

انگلیسی به فارسی

مینی بوس، اتوبوس کوچک


مینی بوس


انگلیسی به انگلیسی

• small bus having the capacity for ten to twelve passengers
a minibus is a van with seats in the back, which is used as a small bus.

جملات نمونه

1. The children go to school in a minibus.
[ترجمه ترگمان]بچه ها با یک مینی بوس به مدرسه می روند
[ترجمه گوگل]بچه ها در مینی بوس به مدرسه می روند

2. They bought a new minibus with the proceeds from the auction.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک مینی بوس جدید را با درآمد حاصل از حراج خرید
[ترجمه گوگل]آنها یک مینی بوس جدید با درآمد حاصل از حراج خریداری کردند

3. One group of journalists were crowded into a minibus.
[ترجمه ترگمان]یک گروه از روزنامه نگاران به درون یک مینی بوس پر شدند
[ترجمه گوگل]یک گروه از روزنامه نگاران به یک مینی بوس شلوغ شدند

4. Bodrum itself is easily and cheaply accessible by minibus, p42 tells you more.
[ترجمه ترگمان]Bodrum به راحتی و ارزان با مینی بوس در دسترس است و p۴۲ به شما اطلاعات بیشتری می دهد
[ترجمه گوگل]بدروم خود را به راحتی و ارزان با مینی بوس قابل دسترسی است، P42 به شما بیشتر می دهد

5. Outside, he climbed into a new minibus.
[ترجمه ترگمان]از بیرون، سوار یک minibus جدید شد
[ترجمه گوگل]در خارج، او به یک مینی بوس جدید صعود کرد

6. And the next thing he remembered was the minibus stopping and the monks helping him into it.
[ترجمه ترگمان]و چیزی که به یاد داشت was بود که متوقف شد و کشیشان در آن به او کمک کردند
[ترجمه گوگل]و چیزی که او به یاد آورد، توقف مینی بوس بود و راهبان به او کمک کردند

7. A complimentary minibus runs to the beach.
[ترجمه ترگمان] یه تعارف دوستانه به ساحل کشیده میشه
[ترجمه گوگل]یک مینی بوس آزاد به ساحل می رود

8. The Transit minibus will be used for outings and visits throughout the school year.
[ترجمه ترگمان]این مینی بوس برای گردش و رفت و آمد در سراسر سال تحصیلی مورد استفاده قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]مینی بوس حمل و نقل خواهد شد برای سفر و بازدیدکننده داشته است در طول سال تحصیلی

9. The minibus was on its way to Bredon school near Tewkesbury.
[ترجمه ترگمان]The در راه رفتن به مدرسه Bredon در نزدیکی Tewkesbury بود
[ترجمه گوگل]مینی بوس در نزدیکی Tewkesbury در مدرسه برادون بود

10. He plans a weekend in Oxford by minibus.
[ترجمه ترگمان]او آخر هفته را با یک مینی بوس در آکسفورد برنامه ریزی می کند
[ترجمه گوگل]او در آخر هفته در آکسفورد با مینی بوس برنامه ریزی می کند

11. I am tell this minibus can go jar on very little petrol.
[ترجمه ترگمان]به من می گویم که این مینی بوس می تواند به بنزین خیلی کوچک وارد شود
[ترجمه گوگل]من می گویم این مینی بوس می تواند در بنزین بسیار کم بنوشد

12. I want to hire a minibus for our summer camp in August.
[ترجمه ترگمان]من می خواهم یک مینی بوس را برای اردوی تابستانی مان در ماه اوت استخدام کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک مینی بوس را برای اردوگاه تابستانی خود در ماه اوت استخدام کنم

13. A train crashed with a minibus in southern Israel on Thursday, killing at least seven people, the Magen David Adom ambulance service said.
[ترجمه ترگمان]سرویس آمبولانس Magen دیوید Adom گفت که قطاری در روز پنج شنبه با یک مینی بوس در جنوب اسرائیل تصادف کرد و دست کم هفت نفر را کشت
[ترجمه گوگل]مامن دیوید آدام آمبولانس گفت: یک قطار با یک مینی بوس در جنوب اسرائیل در روز پنج شنبه کشته شد و حداقل هفت نفر کشته شدند

14. Minibus prices continue to work with the previous month.
[ترجمه ترگمان]قیمت های Minibus همچنان با ماه قبل به کار خود ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]قیمت های مینی بوس همچنان با ماه قبل کار می کنند


کلمات دیگر: