کلمه جو
صفحه اصلی

luncheonette


رستوران ویژه ی خوراک های سبک، ساندویچ فروشی، رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد

انگلیسی به فارسی

رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد


ناهارخوری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a plain and inexpensive restaurant, usu. having a counter and tables, that serves sandwiches and other lunch food.

• cafeteria, restaurant serving light meals
a luncheonette is a place where light lunches are served; used in american english.

جملات نمونه

1. Sip cappuccino at the Cowgirl Luncheonette on First Ave.
[ترجمه ترگمان]cappuccino کاپوچینو در خیابان cowgirl در خیابان اول
[ترجمه گوگل]کاپوچینو را در Luncheonette Cowgirl در خیابان اول سوار کنید

2. Elegance, delicate, practical kitchen suits to cook luncheonette already, suit to prepare royal late dinner again.
[ترجمه ترگمان]Elegance، ظریف و عملی آشپزخانه برای آشپز luncheonette، کت و شلوار برای تهیه شام دیر وقت حاضر است
[ترجمه گوگل]ظرافت، ظریف، آشپزخانه مناسب برای آشپزی در حال حاضر، مناسب برای آماده سازی شام دیرهنگام سلطنتی دوباره

3. From: look, there are chain store form, luncheonette shops, community store and give the meal, the take-away, snacks square.
[ترجمه ترگمان]از: نگاه کنید، فروشگاه های زنجیره ای، فروشگاه های زنجیره ای، فروشگاه های محلی و دادن وعده غذایی، دور شدن میان وعده ها، وجود دارد
[ترجمه گوگل]از: نگاه کنید، فرم فروشگاه زنجیره ای، مغازه های مغازه ناهار خوری، فروشگاه محلی وجود دارد و غذا، غذا و غذای آماده می دهد

4. Then there are the luncheonette and the automat, which are somewhat like cafeteria.
[ترجمه ترگمان]بعد the و automat که تا حدودی شبیه کافه تریا هستند
[ترجمه گوگل]سپس غذاخوری و اتومات، که تا حدودی مانند کافه تریا هستند، وجود دارد

5. Scene: Pete's luncheonette. Jerry and George are sitting at a table.
[ترجمه ترگمان]صحنه صحنه نمایش \"پیت s\" جری و جرج پشت می زی نشسته بودند
[ترجمه گوگل]صحنه: ناهار خوری پیت جری و جورج نشسته اند روی میز

6. After his very in swearing-in, the president joined members of Congress for a luncheonette luncheon in the Capitol.
[ترجمه ترگمان]بعد از ادای احترام بسیار، رئیس جمهور به اعضای کنگره برای یک ناهار luncheonette در کاپیتول ملحق شد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور بعد از اینکه او را به قتل رساند، به اعضای کنگره برای ناهار خوری در قاهره پیوست

7. Such as: restaurant management, fast food and take a luncheonette materials processing, heating or to set up the assumed to send, the take-away and other services.
[ترجمه ترگمان]مانند: مدیریت رستوران، فست فود، گرفتن یک فرآوری مواد luncheonette، گرمایش و یا تنظیم فرض شده برای ارسال، مرخصی گرفتن و خدمات دیگر
[ترجمه گوگل]مانند: مدیریت رستوران، غذای فوری و پردازش مواد غذائی ناهار خوری، گرمایش و یا تنظیم خدمات مورد نظر برای ارسال، مراجعه و سایر خدمات

پیشنهاد کاربران

ساندویچی


کلمات دیگر: