(در درون باروی شهر یا دیوارهای دانشگاه و غیره) درون شهری، درون دانشگاهی (میان بخش ها یا دانشکده های یک دانشگاه)، واقع در این سوی دیوارها، درونی، داخلی
intramural
(در درون باروی شهر یا دیوارهای دانشگاه و غیره) درون شهری، درون دانشگاهی (میان بخش ها یا دانشکده های یک دانشگاه)، واقع در این سوی دیوارها، درونی، داخلی
انگلیسی به فارسی
(در درون باروی شهر یا دیوارهای دانشگاه و غیره) درون شهری، درون دانشگاهی (میان بخشها یا دانشکدههای یک دانشگاه)
(کالبدشناسی) (واقع در دیوارهی درونی اندام) درون دیوارهای، داخل جداری
داخلی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: intramurally (adv.)
مشتقات: intramurally (adv.)
• : تعریف: within the walls or confines, esp. of a school or other institution.
- intramural sports
[ترجمه ترگمان] ورزش های آبی
[ترجمه گوگل] ورزش های داخلی
[ترجمه گوگل] ورزش های داخلی
- an intramural debate
[ترجمه ترگمان] یک بحث intramural
[ترجمه گوگل] یک بحث داخلی
[ترجمه گوگل] یک بحث داخلی
• within walls; occurring within a school or other institution; within the walls of an organ (anatomy, medicine)
جملات نمونه
1. intramural athletics
ورزش های درون دانشگاهی
2. Jeff played intramural basketball in high school.
[ترجمه ترگمان]جف در دبیرستان بسکتبال بازی می کرد
[ترجمه گوگل]جف بسکتبال داخلی را در دبیرستان بازی کرد
[ترجمه گوگل]جف بسکتبال داخلی را در دبیرستان بازی کرد
3. Instead, it led to a complicated intramural struggle.
[ترجمه ترگمان]در عوض، آن منجر به یک مبارزه intramural پیچیده شد
[ترجمه گوگل]در عوض، منجر به یک مبارزه داخلی پیچیده شد
[ترجمه گوگل]در عوض، منجر به یک مبارزه داخلی پیچیده شد
4. He attacked intramural burial, the Mendicant Orders, and bullfights - all characteristic policies of enlightened statesmen.
[ترجمه ترگمان]او به دفن intramural، فرمان Mendicant، و bullfights - همه سیاست های مشخصه سیاستمداران روشنفکر، حمله کرد
[ترجمه گوگل]او به دفن داخلی، سفارشات مندکیانت و گاو نر حمله کرد - همه سیاست های مشخص دولتمردان روشنفکر
[ترجمه گوگل]او به دفن داخلی، سفارشات مندکیانت و گاو نر حمله کرد - همه سیاست های مشخص دولتمردان روشنفکر
5. The sports program was intramural softball in a little courtyard.
[ترجمه ترگمان]برنامه ورزشی، سافت بال بازی در یک حیاط کوچک بود
[ترجمه گوگل]این برنامه ورزشی، یک حیاط کوچک در یک سوله باندهنده بود
[ترجمه گوگل]این برنامه ورزشی، یک حیاط کوچک در یک سوله باندهنده بود
6. The senior high school intramural examination is a type of examination whose examinatorial standard and content are independent of the intevention from any extramural organization or group.
[ترجمه ترگمان]آزمون high دبیرستان یک نوع بررسی است که استاندارد و محتوا مستقل از the هر سازمان یا گروه extramural مستقل است
[ترجمه گوگل]معاینه بالینی دبیرستان یک نوع معاینه است که استاندارد و محتویات آن مستقل از اخلاق از هر سازمان یا گروه بیگانه است
[ترجمه گوگل]معاینه بالینی دبیرستان یک نوع معاینه است که استاندارد و محتویات آن مستقل از اخلاق از هر سازمان یا گروه بیگانه است
7. In 2 patients scar was intramural or epicardial with extension to the endocardium.
[ترجمه ترگمان]در ۲ بیمار جای زخم intramural یا epicardial با امتداد to بود
[ترجمه گوگل]در 2 بیمار، اسکار داخلی و یا epicardial با گسترش به اندوکارد بود
[ترجمه گوگل]در 2 بیمار، اسکار داخلی و یا epicardial با گسترش به اندوکارد بود
8. Many cultural activities and varsity and intramural sports.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از فعالیت های فرهنگی و varsity و intramural
[ترجمه گوگل]بسیاری از فعالیت های فرهنگی و ورزش و فعالیت های داخلی
[ترجمه گوگل]بسیاری از فعالیت های فرهنگی و ورزش و فعالیت های داخلی
9. Conclusion Esophagogastric intramural anastomosis can partly reconstruct the cardial function and prevent reflux esophagitis effectively.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Esophagogastric intramural anastomosis می تواند تابع cardial را بازسازی کرده و از برگشت esophagitis به طور موثر جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: آناستوموز داخل عضلانی داخل مفصلی می تواند تا حدودی تابعیت قلبی را بازسازی کند و از رفلاکس مزانشیمی جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: آناستوموز داخل عضلانی داخل مفصلی می تواند تا حدودی تابعیت قلبی را بازسازی کند و از رفلاکس مزانشیمی جلوگیری کند
10. Traumatic intramural hematoma of the duodenum is a rare entity in children.
[ترجمه ترگمان]ضربه مغزی ناشی از the یک ماهیت نادر در کودکان است
[ترجمه گوگل]هماتوم داخلی درماتولوژیک دوازدهه یک نکته نادر در کودکان است
[ترجمه گوگل]هماتوم داخلی درماتولوژیک دوازدهه یک نکته نادر در کودکان است
11. Methods: The intramural lymphatics of rectum in rats light and electron microscopy.
[ترجمه ترگمان]روش ها: The lymphatics از راست روده در موش های صحرایی و میکروسکوپ الکترونی
[ترجمه گوگل]روش ها: لنفوسیت های داخلی رکتوم در نور و میکروسکوپ الکترونی موش صحرایی
[ترجمه گوگل]روش ها: لنفوسیت های داخلی رکتوم در نور و میکروسکوپ الکترونی موش صحرایی
12. Acute aortic syndrome includes aortic dissection, intramural haematoma ( IMH ), and symptomatic aortic ulcer.
[ترجمه ترگمان]سندروم شکمی حاد شامل کالبدشکافی آئورتی، intramural haematoma (IMH)، و زخم آیورت می باشد
[ترجمه گوگل]سندرم حاد آئورت شامل تشخیص آئورت، هماتوم داخل رحمی (IMH) و زخم آئورت علامتی است
[ترجمه گوگل]سندرم حاد آئورت شامل تشخیص آئورت، هماتوم داخل رحمی (IMH) و زخم آئورت علامتی است
13. Results: There was a better intramural consistency validity after SSI amended.
[ترجمه ترگمان]نتایج: پس از اصلاح SSI، اعتبار ثبات intramural بهتری وجود داشت
[ترجمه گوگل]یافته ها: پس از اصلاح SSI، روایی قوام درونی بهتری صورت گرفت
[ترجمه گوگل]یافته ها: پس از اصلاح SSI، روایی قوام درونی بهتری صورت گرفت
14. Conclusion:Early detection of intramural pregnancy with the use of transvaginal ultrasound(TVS) and monitoring of serum human chorionic gonadotropin(HCG) is important.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تشخیص زودهنگام بارداری intramural با استفاده از فراصوت transvaginal (TVS)و نظارت بر chorionic chorionic human (HCG)مهم است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: تشخیص زودهنگام حاملگی داخل عضلانی با استفاده از سونوگرافی ترانس واژینال (TVS) و نظارت بر گنادوتروپین کوریونیک سرم (HCG) مهم است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: تشخیص زودهنگام حاملگی داخل عضلانی با استفاده از سونوگرافی ترانس واژینال (TVS) و نظارت بر گنادوتروپین کوریونیک سرم (HCG) مهم است
intramural athletics
ورزشهای دروندانشگاهی
پیشنهاد کاربران
درون مدرسه ای، درون دانشگاهی
کلمات دیگر: