کلمه جو
صفحه اصلی

road safety


ایمنی در راه ها، (اتومبیلرانی با) رعایت احتیاط

انگلیسی به انگلیسی

• security on the roads, adherence to safety rules so as to prevent traffic accidents

جملات نمونه

1. He drummed road safety into them before letting them out on their bicycles.
[ترجمه ترگمان]قبل از این که آن ها را روی bicycles بگذارند به آن ها حمله کرد
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه آنها را بر روی دوچرخه خود بیاندازد، ایمنی جاده را به آنها متصل کرد

2. Road safety is taught to young children to avoid road accidents.
[ترجمه ترگمان]ایمنی جاده ای به کودکان آموزش داده می شود تا از تصادفات جاده ای اجتناب کنند
[ترجمه گوگل]ایمنی جاده به کودکان جوان آموزش داده می شود تا از تصادفات جاده ای جلوگیری کنند

3. Lower speed limits are part of a new road safety campaign.
[ترجمه ترگمان]محدودیت های سرعت پایین بخشی از یک برنامه جدید ایمنی جاده ای هستند
[ترجمه گوگل]محدودیت سرعت پایین بخشی از یک کمپین ایمنی جاده ای جدید است

4. Our road safety record compares favourably with that of other European countries.
[ترجمه ترگمان]سابقه ایمنی جاده ای ما با دیگر کشورهای اروپایی مقایسه می شود
[ترجمه گوگل]رکورد ایمنی جاده ما در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی بسیار مناسب است

5. A new law was brought in to improve road safety.
[ترجمه ترگمان]یک قانون جدید برای بهبود ایمنی جاده آورده شده است
[ترجمه گوگل]یک قانون جدید برای بهبود ایمنی جاده ها به وجود آمد

6. The government has launched a new road safety campaign in an attempt to reduce the number of road accidents.
[ترجمه ترگمان]دولت یک کمپین ایمنی جاده ای جدید را در تلاش برای کاهش شمار تصادفات جاده ای راه اندازی کرده است
[ترجمه گوگل]دولت کمپین ایمنی جاده ای جدید را در تلاش برای کاهش تعداد حوادث جاده ای آغاز کرده است

7. The program aims to teach road safety through play.
[ترجمه ترگمان]هدف این برنامه آموزش ایمنی جاده ای از طریق بازی است
[ترجمه گوگل]هدف این برنامه، آموزش ایمنی راه از طریق بازی است

8. The new law has been broadly welcomed by road safety organisations.
[ترجمه ترگمان]این قانون تازه به طور گسترده مورد استقبال سازمان های امنیتی جاده ای قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]قانون جدید به طور گسترده ای توسط سازمان های ایمنی جاده ای مورد استقبال قرار گرفته است

9. Greater effort is needed to instruct children in road safety.
[ترجمه ترگمان]تلاش بیشتر برای آموزش ایمنی جاده ای به کودکان نیاز است
[ترجمه گوگل]تلاش های زیادی برای آموزش کودکان در ایمنی جاده ضروری است

10. This invention made a major contribution to road safety.
[ترجمه ترگمان]این اختراع کمک بزرگی به امنیت جاده ها کرد
[ترجمه گوگل]این اختراع سهم عمده ای در ایمنی جاده ای ایجاد کرد

11. The road safety programme is having a demonstrable effect on road users.
[ترجمه ترگمان]برنامه ایمنی جاده ای تاثیر قابل اثباتی بر مصرف کنندگان جاده دارد
[ترجمه گوگل]برنامه ایمنی جاده دارای اثری قابل اثبات بر روی کاربران جاده است

12. The object is to educate people about road safety.
[ترجمه ترگمان]هدف آموزش دادن به مردم درباره ایمنی جاده ای است
[ترجمه گوگل]هدف این است که مردم را در مورد ایمنی جاده آموزش دهیم

13. In the interests of road safety please could you look into this matter and take appropriate action.
[ترجمه ترگمان]در راستای حفظ ایمنی راه ها، لطفا به این موضوع نگاه کنید و اقدام های لازم را انجام دهید
[ترجمه گوگل]به نفع ایمنی جاده لطفا به این موضوع نگاه کنید و اقدام مناسب کنید

14. Gloucestershire's road safety officer says the vast majority were due to driver error.
[ترجمه ترگمان]به گفته مامور امنیت جاده ای Gloucestershire، اکثریت قریب به اتفاق به دلیل خطای راننده بودند
[ترجمه گوگل]افسر جاده ایمن گلاسترشر می گوید اکثریت قریب به علت خطا درایور هستند

15. His main concern was road safety, but he was never the same man after 198
[ترجمه ترگمان]نگرانی اصلی او ایمنی جاده ای بود، اما او بعد از ۱۹۸ همچنان مرد نبود
[ترجمه گوگل]نگرانی اصلی او ایمنی جاده بود، اما او بعد از 198 هیچ وقت همان مرد نبود


کلمات دیگر: