داخل گروه
intragroup
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• inside a group
جملات نمونه
1. Intra-group hive-down to target company Often there will be a conflict between what the vendor company and Newco want from the transaction.
[ترجمه ترگمان]Intra گروهی - پایین تا شرکت هدف اغلب بین آنچه که شرکت فروشنده و Newco از این تراکنش می خواهند، وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]درون گروهی برای هدف قرار دادن شرکت اغلب مناقشه بین شرکتی و نیوکو از معامله وجود دارد
[ترجمه گوگل]درون گروهی برای هدف قرار دادن شرکت اغلب مناقشه بین شرکتی و نیوکو از معامله وجود دارد
2. Intra-group connections then, cover the whole spectrum from the source of raw material right through to consumer purchases.
[ترجمه ترگمان]پس از آن اتصالات گروهی، تمام طیف را از منبع مواد خام مستقیما تا خریده ای مصرفی پوشش می دهند
[ترجمه گوگل]سپس ارتباطات درون گروهی تمام طیف را از منبع مواد خام تا خرید مصرف کننده پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]سپس ارتباطات درون گروهی تمام طیف را از منبع مواد خام تا خرید مصرف کننده پوشش می دهد
3. Intragroup rituals build cohesiveness, offer a welcome respite from long hours and high pressure, and imbue the enterprise with meaning.
[ترجمه ترگمان]آداب و رسوم سنتی یکپارچگی را ایجاد می کنند، از ساعت های طولانی و فشار بالا، استراحت می کنند و به شرکت با معنا دست می زنند
[ترجمه گوگل]آیین های درون گروهی باعث ایجاد انسجام می شوند، از ساعتهای طولانی و فشار بالا، مهمانی خوشامد می گوییم و به معنای آن شرکت را تحریک می کنیم
[ترجمه گوگل]آیین های درون گروهی باعث ایجاد انسجام می شوند، از ساعتهای طولانی و فشار بالا، مهمانی خوشامد می گوییم و به معنای آن شرکت را تحریک می کنیم
4. But what was noticeably absent was any serious intra-group rivalry.
[ترجمه ترگمان]اما آنچه که به طور قابل توجهی وجود داشت، هیچ رقابت درون گروهی جدی نبود
[ترجمه گوگل]اما آنچه که به شدت نداشت، رقابت جدی درون گروهی بود
[ترجمه گوگل]اما آنچه که به شدت نداشت، رقابت جدی درون گروهی بود
5. When purchasing from a group, arrangements must be made to calculate and clear intra-group accounts.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که خرید از یک گروه انجام می شود، ترتیبات باید برای محاسبه و روشن کردن حساب های درون گروهی انجام شود
[ترجمه گوگل]هنگام خرید از یک گروه، باید محاسبات و حسابهای داخل گروه را انجام داد
[ترجمه گوگل]هنگام خرید از یک گروه، باید محاسبات و حسابهای داخل گروه را انجام داد
6. The intragroup difference of measurement data was detected with the t test.
[ترجمه ترگمان]تفاوت intragroup داده های اندازه گیری با تست t تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]تفاوت میانگین درون گروهی از داده های اندازه گیری با آزمون t مشخص شد
[ترجمه گوگل]تفاوت میانگین درون گروهی از داده های اندازه گیری با آزمون t مشخص شد
7. This study was focused on the kinship among intragroup individuals and between groups in the hibernating greater tube-nosed bat (Murina leucogaster) populations with random amplified polymorphic DNA.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه بر روی خویشاوندی بین افراد intragroup و بین گروه ها در جمعیت های بزرگ تر با بینی با بینی (Murina leucogaster)با DNA - پلی مورفیک (پلی مورفیک)تمرکز داشت
[ترجمه گوگل]این مطالعه بر روی خویشاوندی بین افراد درون گروهی و بین گروه های جمعیتی از خفاش خلسه خیزران (Murina leucogaster) با DNA پلی مورفیسم تصادفی متمرکز شد
[ترجمه گوگل]این مطالعه بر روی خویشاوندی بین افراد درون گروهی و بین گروه های جمعیتی از خفاش خلسه خیزران (Murina leucogaster) با DNA پلی مورفیسم تصادفی متمرکز شد
8. The result of intragroup control study showed that the negative correlation between LI and UCB% disappeared when the lithogenic bile was reversed into non-lithogenic bile.
[ترجمه ترگمان]نتیجه مطالعه کنترل intragroup نشان داد که همبستگی منفی بین لشکر اسلام و UCB % در زمانی که صفرای lithogenic تبدیل به صفرا غیر lithogenic شده است از بین رفته است
[ترجمه گوگل]نتایج حاصل از بررسی درون گروهی نشان داد که همبستگی منفی بین LI و UCB در زمانی که صفراوی لیتوژنیک به صفرا غیر لیتوگرافی تغییر یافت، ناپدید شد
[ترجمه گوگل]نتایج حاصل از بررسی درون گروهی نشان داد که همبستگی منفی بین LI و UCB در زمانی که صفراوی لیتوژنیک به صفرا غیر لیتوگرافی تغییر یافت، ناپدید شد
پیشنهاد کاربران
درون گروهی
کلمات دیگر: