کلمه جو
صفحه اصلی

lynching


کیفردهى غیر قانونى روانشناسى : قتل به دست اوباش

انگلیسی به فارسی

لینچ، زجر کشی کردن، بد نام کردن


انگلیسی به انگلیسی

• execution without trial; passing of a verdict without a trial; hanging of black americans as an act of racial violence (primarily in the south during the 1880s -1960s)

جملات نمونه

1. Some towns found that lynching was the only way to drive away bands of outlaws.
[ترجمه ترگمان]بعضی از شهرها دریافتند که اعدام کردن تنها راه فراری دادن گروه های غیرقانونی است
[ترجمه گوگل]بعضی از شهرها دریافته اند که لینچینگ تنها راه رهایی از نوار غارتگران است

2. Police stopped a crowd from lynching the attacker, aged 2
[ترجمه ترگمان]پلیس گروهی را از اعدام در ۲ سالگی در ۲ سالگی متوقف کرد
[ترجمه گوگل]پلیس جمعیتی را متوقف کرد که مهاجم را در سن 2 سالگی متوقف کرد

3. A history of lynching has bred this reflex in her.
[ترجمه ترگمان]آدمکشی از دار و دار این واکنش را در خودش پرورش داده
[ترجمه گوگل]تاریخچه لینچ این رفلکس را در او به وجود آورده است

4. Fifty-nine men were arrested for complicity in the lynching.
[ترجمه ترگمان]پنجاه و نه نفر به جرم همدستی در این اعدام دستگیر شدند
[ترجمه گوگل]به خاطر همکاری در لینچ، نیمی از مردان دستگیر شدند

5. The crime which justifies lynching him is a form of treason, not racial inferiority.
[ترجمه ترگمان]جنایتی که اعدام کردن او را توجیه می کند نوعی خیانت است، نه حقارت نژادی
[ترجمه گوگل]جرمی که او را محکوم می کند، نوعی خیانت است، نه نادیده انگاشتن نژادی

6. The prank . We were lynching ( lynched ), it we were mind it ( murdered ).
[ترجمه ترگمان]شوخی بامزه ای بود ما اعدام نشده بودیم (بدون محاکمه)و به این موضوع فکر می کردیم (به قتل رسیده)
[ترجمه گوگل]شوخی ما لینچ (لینچ) بودیم، ما آن را ذهن داشتیم (کشتی)

7. LYNCHING took place recently outside an ironmonger's shop in Nairobi, Kenya's capital.
[ترجمه ترگمان]lynching اخیرا در بیرون یک مغازه ironmonger در نایروبی پایتخت کنیا برگزار شد
[ترجمه گوگل]Lynching اخیرا در خارج از یک فروشگاه آهنگر در نایروبی، پایتخت کنیا برگزار شد

8. The judicial near lynching of DSK humiliated France.
[ترجمه ترگمان]دستگاه قضایی نزدیک به اعدام of فرانسه را تحقیر کرد
[ترجمه گوگل]قاضی در نزدیکی لینچ DSK فرانسه را تحقیر کرد

9. Why would they want to cede power peacefully when faced with the precedents of Mubarak (trial and imprisonment) and Gaddafi (lynching)?
[ترجمه ترگمان]چرا آن ها می خواهند که در صورت مواجهه با سوابق مبارک (محاکمه و حبس)و قذافی (اعدام شوند)به طور مسالمت آمیز قدرت را واگذار کنند؟
[ترجمه گوگل]چرا آنها می خواهند با صلح در مواجهه با سابقه مبارک (محاکمه و زندان) و قذافی (لیدنچ) مواجه شوند؟

10. Although lynch law and lynching are mainly associated with hanging, other, less severe punishments were used.
[ترجمه ترگمان]اگرچه در قانون دار و اعدام، اعدام و اعدام به طور عمده با اعدام همراه است، اما از مجازات های سنگین کمتری استفاده شده است
[ترجمه گوگل]با وجودی که قوانین لینچ و لینچچ معمولا با حلق آویز همراه هستند، مجازات های دیگری نیز استفاده شد

11. I don't take much stock in this lynching idea.
[ترجمه ترگمان]من زیاد توی این قضیه دار و دار و دار و دار و دار و دار و دار و دار و دار نیستم
[ترجمه گوگل]من این سهام را در این ایده ی لینچ نمی گیرم

12. A grand jury was convened which indicted only two men, not for lynching(Sentence dictionary), but for breaking into the jail.
[ترجمه ترگمان]یک هیات منصفه عالی تشکیل شد که تنها دو مرد را تحت تعقیب قرار داد، نه برای اعدام کردن (حکم جمله)، بلکه برای شکستن در زندان
[ترجمه گوگل]یک هیئت منصفه بزرگ تشکیل شد که فقط دو نفر را متهم کرد، نه برای لینچ کردن (فرهنگ لغت حکم)، بلکه برای ورود به زندان

13. Anonymous flyers posted around town have accused him of murder and threatened him with lynching.
[ترجمه ترگمان]flyers که در اطراف شهر پخش شده بودند او را به قتل متهم کردند و او را اعدام کردند
[ترجمه گوگل]آگهی های ناشناس در اطراف شهر او را به قتل متهم کرده و او را با لینچ تهدید کرده است

14. The National Guard was called out to protect the defendants from lynching during their trials.
[ترجمه ترگمان]گارد ملی برای حفاظت از متهمان در طول محاکمه احضار شد
[ترجمه گوگل]گارد ملی برای حفاظت از متهمان از لاینچینگ در طول محاکمه خویش خواسته شد

15. Black demonstrators picketed the court throughout the trial, alleging that the prosecution of the youths was tantamount to a judicial lynching.
[ترجمه ترگمان]تظاهرات کنندگان بلک علیه دادگاه در سراسر دادگاه دست به اعتراض زدند و ادعا کردند که پی گرد قانونی جوانان برابر با یک اعدام قضایی بوده است
[ترجمه گوگل]تظاهرکنندگان سیاه در دادگاه به دادگاه محکوم شدند و ادعا می کنند که محاکمه جوانان یک قاچاق قضایی است

پیشنهاد کاربران

اعدام فراقانونی


کلمات دیگر: