کلمه جو
صفحه اصلی

topical


وابسته به جای بخصوص، محلی، مکانی، جایگاهی، (پزشکی) موضعی، برحسب یا وابسته به موضوع، موضوعی، مقوله ای، مورد بحث روز، امروزی، اینجایی، زبانزد، با مناسبت، طب موضعی

انگلیسی به فارسی

موضوعی،با مناسبت،(پزشکی)موضعی،محلی


موضعی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: topically (adv.)
(1) تعریف: pertinent to topics of current interest.

(2) تعریف: in medicine, of, pertaining to, or designed for a particular part of the body.

- a topical ointment
[ترجمه ترگمان] یک پماد موضعی
[ترجمه گوگل] پماد موضعی

(3) تعریف: of or pertaining to subdivisions of a written work.

- a topical outline
[ترجمه ترگمان] یک طرح کلی موضعی
[ترجمه گوگل] یک طرح کلی موضعی

• local, regional; current, popular; superficial, external
topical means relating to events that are happening at the time when you are speaking or writing.

مترادف و متضاد

current


Synonyms: contemporary, modern, newsworthy, nominal, popular, subjective, thematic, up-to-date


Antonyms: irrelevant, old, past


restricted, local


Synonyms: confined, insular, limited, parochial, particular, regional, sectional


Antonyms: general, unrestricted


جملات نمونه

1. topical allusions in literature
اشارات مربوط به مطالب مورد بحث روز در ادبیات

2. topical anesthesia
بی حسی موضعی

3. topical remedy
درمان موضعی

4. The discussion focused on topical issues in medicine.
[ترجمه ترگمان]این بحث بر مسائل موضوعی در پزشکی متمرکز بود
[ترجمه گوگل]این بحث بر مسائل موضعی در پزشکی تمرکز کرد

5. The magazine's aim is to discuss topical issues within a Christian framework.
[ترجمه ترگمان]هدف این مجله بررسی مسایل موضوعی درون یک چارچوب مسیحی است
[ترجمه گوگل]هدف این مجله، بحث در مورد مسائل مربوط به موضوع در یک چارچوب مسیحی است

6. This lotion is for topical application only.
[ترجمه ترگمان]این لوسیون فقط برای کاربرد موضعی است
[ترجمه گوگل]این لوسیون تنها برای کاربرد موضعی است

7. In this chapter, we have opted for a topical format.
[ترجمه ترگمان]در این بخش، ما یک فرمت موضوعی انتخاب کرده ایم
[ترجمه گوگل]در این فصل، ما یک فرمت موضعی را انتخاب کرده ایم

8. Topical steroid requirement - To allow monitoring, topical steroids were prescribed by the investigator.
[ترجمه ترگمان]نیاز steroid Topical - برای اجازه نظارت، steroids موضعی توسط محقق تجویز شدند
[ترجمه گوگل]الزامات موضعی استروئید - برای انجام نظارت، استروئیدهای موضعی توسط محقق تجویز شد

9. Patients were allowed to use topical steroids and emollients as required.
[ترجمه ترگمان]به بیماران اجازه داده شد از steroids موضعی و emollients مورد نیاز استفاده کنند
[ترجمه گوگل]بیماران مجاز به استفاده از استروئید موضعی و نرم کننده ها در صورت لزوم بودند

10. In the 1970s, he recorded topical songs about Watergate and the Vietnam War.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۷۰، او آهنگ های موضوعی مربوط به واترگیت و جنگ ویتنام را ثبت کرد
[ترجمه گوگل]در دهه 1970، او آهنگ های محلی را درباره ی واترگیت و جنگ ویتنام ثبت کرد

11. He is known for recording topical songs about social issues.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر ضبط ترانه های موضوعی در مورد مسائل اجتماعی مشهور است
[ترجمه گوگل]او برای ضبط آهنگ های موضعی در مورد مسائل اجتماعی شناخته شده است

12. The journal Public Money and Management contains topical articles covering the whole of the public sector.
[ترجمه ترگمان]مجله پول و مدیریت عمومی حاوی مقالات موضوعی است که کل بخش دولتی را پوشش می دهند
[ترجمه گوگل]مجله Public Money and Management شامل مقالاتی است که تمام بخش عمومی را پوشش می دهد

13. They were advised to use topical steroids only on severely affected areas of skin, in accordance with our usual practice.
[ترجمه ترگمان]به آن ها توصیه شد که تنها بر روی مناطق آسیب دیده از پوست، مطابق با روش معمول خود، از steroids موضعی استفاده کنند
[ترجمه گوگل]آنها توصیه می شود از استروئیدهای موضعی فقط در مناطق شدید پوست پوست استفاده کنند، طبق روش معمول ما

14. Scientific Correspondence is for discussion of topical scientific matters, including those published in Nature, and for miscellaneous contributions.
[ترجمه ترگمان]مکاتبات علمی برای بحث درباره موضوعات علمی موضوعی، از جمله آن هایی که در طبیعت منتشر شده اند، و برای کمک های متفرقه
[ترجمه گوگل]نامه علمی برای بحث در مورد موضوعات علمی موضعی، از جمله آنهایی است که در طبیعت منتشر شده و برای کمک های متفرقه است

15. This explores historical discoveries and topical issues likely to appeal to pupils.
[ترجمه ترگمان]این موضوع به اکتشافات تاریخی و مسائل موضوعی می پردازد که احتمالا برای دانش آموزان جذاب خواهد بود
[ترجمه گوگل]این به بررسی اکتشافات تاریخی و مسائل مربوط به موضوع می پردازد که احتمالا برای دانش آموزان تجدید نظر می کند

topical remedy

درمان موضعی


topical anesthesia

بی‌حسی موضعی


The poems should be arranged topically not chronologically.

آن اشعار باید برحسب موضوع و نه برحسب تاریخ مرتب شوند.


topical allusions in literature

اشارات مربوط به مطالب مورد بحث روز در ادبیات


پیشنهاد کاربران

به روز
وابسته به موضوعی به خصوص


کلمات دیگر: