کلمه جو
صفحه اصلی

play second fiddle


(به ویژه از نظر عشق یا دوستی) در درجه ی دوم قرار داشتن، نقش ثانوی داشتن، در درجه ی دوم اهمیت بودن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to serve in a secondary or subordinate capacity.

- I don't like playing second fiddle, either at work or in love.
[ترجمه ترگمان] از بازی دوم خوشم نمی اید، یا سر کار یا در عشق
[ترجمه گوگل] من دوست ندارم بازی دوم دوم را انجام دهم، یا در کار و یا در عشق

• fill a secondary role, do a job of minor importance

پیشنهاد کاربران

کمتر اهمیت داشتن یا در موقعیت ضعیف تری نسبت به کسی یا چیزی بودن


کلمات دیگر: