کلمه جو
صفحه اصلی

luting


(موسیقی) عود نوازی، نواختن بربط

انگلیسی به فارسی

(موسیقی) عود نوازی، نواختن بربط


انگلیسی به انگلیسی

• material used to pack joints or seal poriferous surface to make it impenetrable to gas or liquid

جملات نمونه

1. Guitars and lutes are fretted musical instruments.
[ترجمه ترگمان]گیتار و lutes آلات موسیقی fretted
[ترجمه گوگل]گیتار و لوستر ابزار آلات موسیقی ترسناک است

2. He idly plucked the strings of the lute.
[ترجمه ترگمان]بی آن که وقت خود را از دست ندهد، بند یل را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او به راحتی رشته لوته را از بین برد

3. The classical mandolin -- as opposed to its slightly different bluegrass cousin -- looks like a stunted lute.
[ترجمه ترگمان] کلاسیک - - که در مقابل پسر عموی slightly - - - - - - - - - - - شبیه به یک عود با اثر رشد نیافته است - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]ماندولین کلاسیک - به عنوان مخالف آن پسر عموی Bluegrass کمی متفاوت است - به نظر می رسد مانند لوستر خالی شده است

4. He flew into a rage with him and brained him with his lute.
[ترجمه ترگمان]از خشم با او به خروش در آمد و با عود آن او را پریشان کرد
[ترجمه گوگل]او با خشم با او پرواز کرد و او را با لوته او brained

5. First, let me say that I think Lute Olson runs a very clean program.
[ترجمه ترگمان]اول، اجازه دهید بگویم که فکر می کنم lute اولسون یک برنامه بسیار تمیز را اجرا می کند
[ترجمه گوگل]اولا اجازه دهید بگویم که من فکر می کنم لوت اولسون یک برنامه بسیار تمیز اجرا می کند

6. Now Lute has suffered a loss beyond words and Tucson is diminished by the passing of one of its nicer people.
[ترجمه ترگمان]اکنون lute از دست دادن فراتر از کلمات رنج می برد و توسکان با گذر یکی از مردم nicer تقلیل می یابد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر لوته از دست دادن بیش از کلمات رنج می برد و توسون با گذشت یکی از بهترین افراد آن کاهش یافته است

7. The lute also provided the music for the game of musical chairs they played, with cushions laid in a row.
[ترجمه ترگمان]عود همچنین موسیقی را برای بازی صندلی های موزیکال، با cushions که در یک ردیف چیده شده بود، فراهم کرد
[ترجمه گوگل]لوت نیز موزیکال را برای بازی صندلی های موسیقی ای که آنها بازی کرده بودند، ارائه می داد، که در یک ردیف قرار گرفته بود

8. Here too he started to write hymns which he would sing to his own accompaniment on a lute.
[ترجمه ترگمان]در اینجا نیز شروع به نوشتن سروده ای مذهبی کرد که با نوای عود به همراه آهنگ های خود می خواند
[ترجمه گوگل]در اینجا نیز او شروع به نوشتن شعارهایی کرد که او برای همراهی خود در لوت آواز خواند

9. This guy has become the offensive threat Lute and the other coaches have been talking about for the past three years.
[ترجمه ترگمان]این مرد به تهدید جدی تری تبدیل شده است و سایر مربیان در سه سال گذشته در مورد آن صحبت کرده اند
[ترجمه گوگل]این مرد تبدیل به تهدید تهاجمی لوت و مربیان دیگر در مورد سه سال گذشته صحبت کرده اند

10. The contrasting forces, ranging between solo countertenor and lute and full orchestral complement, rivet the attention.
[ترجمه ترگمان]نیروهای متضاد، از میان countertenor تکی و عود و full orchestral، توجه را سفت می کنند
[ترجمه گوگل]نیروهای متضاد، بین سلاح های ضد انور و لوت و مکمل کامل ارکستری، بینظیر هستند

11. She was aware of her body, realising that it was taut as a lute string with anticipation.
[ترجمه ترگمان]او از بدن او آگاه بود و متوجه شد که درست مانند یک نخ بخیه است
[ترجمه گوگل]او از بدن او آگاه بود، متوجه شد که به عنوان یک رشته لوت با پیش بینی تپش است

12. The allure of pipes, of a lute, of a lyre, a flute.
[ترجمه ترگمان]فریبندگی لوله ها، یک عود، یک چنگ، یک فلوت
[ترجمه گوگل]جذابیت لوله ها، لوت، یک لر، فلوت

13. The moon went behind a cloud, and Guy heard Blondel dear his throat and touch the strings of his lute.
[ترجمه ترگمان]ماه پشت یک ابر پنهان شد و مرد صدای Blondel را شنید که گلوی او را نوازش می کرد و تاره ای عود آن را لمس می کرد
[ترجمه گوگل]ماه بعد از یک ابر رفت و گوی بلافاصله بلاندل را گریه کرد و رشته های لوت خود را لمس کرد

14. Fourteen months and four attempts later, the shop finally bought a lute - and placed an order for another.
[ترجمه ترگمان]چهارده ماه و چهار بار پس از آن، مغازه بالاخره یک عود خرید و سفارش دیگری داد
[ترجمه گوگل]چهارده ماه و چهار تلاش بعد، مغازه در نهایت یک لوستر خریداری کرد و یک سفارش دیگر را به او داد


کلمات دیگر: