سنگین در بالا (و سبک در پایین و لذا در خطر افتادن)، بالا سنگین، سرسنگین وته سبک، افتادنی، غیر عملی
top heavy
سنگین در بالا (و سبک در پایین و لذا در خطر افتادن)، بالا سنگین، سرسنگین وته سبک، افتادنی، غیر عملی
انگلیسی به فارسی
سرسنگین وته سبک، افتادنی، غیر عملی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: top-heavily (adv.), top-heaviness (n.)
مشتقات: top-heavily (adv.), top-heaviness (n.)
• (1) تعریف: having too much weight at the top to be in proper balance.
• (2) تعریف: (informal) having too many people in executive positions.
- a top-heavy organization
[ترجمه ترگمان] یک سازمان بسیار سنگین
[ترجمه گوگل] یک سازمان سنگین تر
[ترجمه گوگل] یک سازمان سنگین تر
• something that is top-heavy is larger or heavier at the top than at the bottom, and is therefore not stable.
پیشنهاد کاربران
نامتعادل
کلمات دیگر: