(شیمی)، کربنی کردن، کربنیزه کردن (مثلا از راه نیمه سوزی)، تبدیل به کربن کردن یا شدن، ذغال ساختن، باذغال پوشاندن یاترکیب کردن
carbonize
(شیمی)، کربنی کردن، کربنیزه کردن (مثلا از راه نیمه سوزی)، تبدیل به کربن کردن یا شدن، ذغال ساختن، باذغال پوشاندن یاترکیب کردن
انگلیسی به فارسی
زغال ساختن، با زغال پوشاندن یا ترکیب کردن
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: carbonizes, carbonizing, carbonized
مشتقات: carbonizable (adj.), carbonization (n.), carbonizer (n.)
حالات: carbonizes, carbonizing, carbonized
مشتقات: carbonizable (adj.), carbonization (n.), carbonizer (n.)
• (1) تعریف: to reduce or change into carbon; char.
• مشابه: char
• مشابه: char
• (2) تعریف: to treat, coat, or combine with carbon.
• convert to carbon; combine with carbon; become carbonized (also carbonise)
دیکشنری تخصصی
[نساجی] کربونیزه کردن پشم جهت حذف ضایعات گیاهی آن
جملات نمونه
1. Running at low speed for too long might carbonize the spark plug.
[ترجمه ترگمان]دویدن با سرعت پایین برای مدت زیادی ممکن است باعث جرقه زدن جرقه شود
[ترجمه گوگل]در حال اجرا در سرعت کم برای بیش از حد طولانی می تواند پمپ سیلیکون را کربن داشته باشد
[ترجمه گوگل]در حال اجرا در سرعت کم برای بیش از حد طولانی می تواند پمپ سیلیکون را کربن داشته باشد
2. This paper analyzes the cause of carbonize and freeze-thaw damage of concrete hydraulic structure, and provides corresponding measures to prevent them.
[ترجمه ترگمان]این مقاله علت of و جلوگیری از آب شدن آب و یخ را تجزیه و تحلیل می کند و اقدامات مربوطه را برای جلوگیری از آن ها انجام می دهد
[ترجمه گوگل]در این مقاله علت کربنیزاسیون و آسیب یخ زدگی هیدرولیکی بتن بررسی شده و اقدامات متناظر را برای جلوگیری از آن انجام می دهد
[ترجمه گوگل]در این مقاله علت کربنیزاسیون و آسیب یخ زدگی هیدرولیکی بتن بررسی شده و اقدامات متناظر را برای جلوگیری از آن انجام می دهد
3. Arcing at the tower will carbonize the cable boot, which if it is connected to a new ignition coil, will cause the coil to fail.
[ترجمه ترگمان]arcing در این برج، راه انداز کابل را که اگر متصل به یک سیم پیچ احتراق جدید باشد، متوقف خواهد کرد، باعث شکست این سیم پیچ خواهد شد
[ترجمه گوگل]کراسینگ در برج، کابینت کابلی را کج می کند، که اگر به یک سیم پیچ احتراق متصل شود، موجب شکست سیم پیچ خواهد شد
[ترجمه گوگل]کراسینگ در برج، کابینت کابلی را کج می کند، که اگر به یک سیم پیچ احتراق متصل شود، موجب شکست سیم پیچ خواهد شد
4. Cemented carbides metal: Tungsten powder, carbonize tungsten, Cobalt powder, Molybdenum powder, pure tungsten, Cobalt nickel material, tungsten copper metal, etc.
[ترجمه ترگمان]cemented carbides فلزی: پودر تنگستن، پودر کبالت، پودر کبالت، پودر مولیبدن، مواد نیکل خالص، مواد نیکل کبالت، فلزات مس tungsten و غیره
[ترجمه گوگل]کاربید سیمان فلزی تنگستن پودر، تنگستن کربنات، پودر کبالت، پودر مولیبدن، تنگستن خالص، مواد نیکل کبالت، فلز مس تنگستن و غیره
[ترجمه گوگل]کاربید سیمان فلزی تنگستن پودر، تنگستن کربنات، پودر کبالت، پودر مولیبدن، تنگستن خالص، مواد نیکل کبالت، فلز مس تنگستن و غیره
5. Sometimes it is necessary to carbonize wool fibers or yarn before they are made into cloth.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات لازم است که الیاف پشمی و یا نخ را قبل از اینکه به پارچه تبدیل شوند، carbonize
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات لازم است کپسیدن الیاف پشم یا نخ را قبل از اینکه آنها را به پارچه ساخته شود
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات لازم است کپسیدن الیاف پشم یا نخ را قبل از اینکه آنها را به پارچه ساخته شود
6. To burn to carbon; carbonize.
[ترجمه ترگمان]تا کربن را بسوزانند، carbonize
[ترجمه گوگل]برای سوختن به کربن؛ کربنیزه کردن
[ترجمه گوگل]برای سوختن به کربن؛ کربنیزه کردن
7. Once settled in an armchair, he took out a shortish but fairly carbonized pipe and began smoking.
[ترجمه ترگمان]یک دفعه روی یک صندلی راحت نشست، یک پیپ shortish، اما تقریبا carbonized، چپق کشید و شروع به سیگار کشیدن کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که در صندلی نشسته بود، او یک لوله کوتاه و باریک کربنیک را بیرون آورد و سیگار کشید
[ترجمه گوگل]هنگامی که در صندلی نشسته بود، او یک لوله کوتاه و باریک کربنیک را بیرون آورد و سیگار کشید
8. The samples foam and expand during the combustion process, and they carbonize and extinguish right after being deviated from fire, without melting and dropping and with low smoking.
[ترجمه ترگمان]نمونه ها در طول فرآیند احتراق، کف و منبسط می شوند و پس از انحراف از آتش، بدون آب شدن و کم کردن و با کشیدن کم، خاموش و خاموش می شوند
[ترجمه گوگل]نمونه ها فوم و در طول فرآیند احتراق گسترش می یابند و پس از بیرون آمدن از آتش، بدون ذوب شدن و رها شدن و با سیگار کشیدن کم، کربنیزه و خاموش می شوند
[ترجمه گوگل]نمونه ها فوم و در طول فرآیند احتراق گسترش می یابند و پس از بیرون آمدن از آتش، بدون ذوب شدن و رها شدن و با سیگار کشیدن کم، کربنیزه و خاموش می شوند
9. The effects of minerals (oxides) on coke microstructure are studied by adding 13 types of different oxides into coal to carbonize using optical microscopy and X-ray powder diffraction.
[ترجمه ترگمان]اثرات مواد معدنی (اکسیده ای)بر ریزساختار کک با اضافه کردن ۱۳ نوع اکسیده ای مختلف به زغال سنگ برای استفاده از میکروسکوپ نوری و پراش پرتو ایکس مطالعه می شوند
[ترجمه گوگل]اثرات مواد معدنی (اکسید) بر ریزساختار کک بوسیله افزودن 13 نوع اکسید مختلف به زغال سنگ برای کربن سازی با استفاده از میکروسکوپ نوری و پراش پودر اشعه ایکس مطالعه می شود
[ترجمه گوگل]اثرات مواد معدنی (اکسید) بر ریزساختار کک بوسیله افزودن 13 نوع اکسید مختلف به زغال سنگ برای کربن سازی با استفاده از میکروسکوپ نوری و پراش پودر اشعه ایکس مطالعه می شود
10. Its outstanding anti- rubs the additives ingredient, prevents to stick the anti- glide, causes the part glide accurate smooth, the gumming, does not carbonize, bears the lubrication.
[ترجمه ترگمان]این ماده افزودنی، مواد افزودنی آن را مالش می دهد، مانع از چسبیدن به anti می شود و باعث می شود که بخشی از صاف و صاف، the، روغن کاری شود و روغن کاری شود
[ترجمه گوگل]ضد عفونی کننده برجسته آن مواد افزودنی را از بین می برد، ضد چسبندگی را از بین می برد، باعث می شود که بخشی دقیق شسته شود، لکه دار شدن، کربنیزه نمی شود، روانکاری را تحمل می کند
[ترجمه گوگل]ضد عفونی کننده برجسته آن مواد افزودنی را از بین می برد، ضد چسبندگی را از بین می برد، باعث می شود که بخشی دقیق شسته شود، لکه دار شدن، کربنیزه نمی شود، روانکاری را تحمل می کند
11. Low power rate on the surface of heating tube. Medium does not scale, congeal, sinter or carbonize on the surface, and so is ideal heating element for viscous, and heat sensitive liquid medium.
[ترجمه ترگمان]نرخ پایین توان بر روی سطح لوله حرارتی قرار دارد متوسط نه در مقیاس، congeal، sinter یا carbonize روی سطح، و بنابراین عنصر گرمایش ایده آل برای محیط مایع حساس گرمایی و گرمایی است
[ترجمه گوگل]نرخ پایین قدرت در سطح لوله گرمایش Medium در سطح مقطع، کوره، آلیاژ یا کربنیزه نمی کند و بنابراین عنصر گرمایش ایده آل برای مایع مایع چسبناک و گرماست
[ترجمه گوگل]نرخ پایین قدرت در سطح لوله گرمایش Medium در سطح مقطع، کوره، آلیاژ یا کربنیزه نمی کند و بنابراین عنصر گرمایش ایده آل برای مایع مایع چسبناک و گرماست
کلمات دیگر: