کلمه جو
صفحه اصلی

engraving


معنی : حکاکی
معانی دیگر : کنده کاری، گودنگاری، ژرف نگاری، (هر چیز حکاکی شده) ژرف نگاشت، گودنگاشت، کتیبه، گراور، کلیشه

انگلیسی به فارسی

حکاکی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act, art, or procedure of engraving.

(2) تعریف: an image printed by using an engraved surface.

(3) تعریف: an engraved surface.

• art of carving out letters or designs on hard surfaces
an engraving is a picture or design that has been either cut into a surface or printed from an engraved plate.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] حک کردن - حکاکی

مترادف و متضاد

حکاکی (اسم)
carving, engraving, gravure

carving of letters or design into something


Synonyms: blocking, chasing, chiselling, cutting, dry point, enchasing, etching, illustration, impression, inscribing, inscription, intaglio, lithograph, mezzotint, photoengraving, photogravure, print, rotogravure, scratch, woodcut


جملات نمونه

1. This type of engraving requires a delicate touch.
[ترجمه ترگمان]این نوع حکاکی نیازمند تماسی ظریف است
[ترجمه گوگل]این نوع حکاکی نیاز به لمس ظریف دارد

2. I bought an old engraving of the High Street.
[ترجمه ترگمان]من یه engraving قدیمی از خیابون \"استریت\" خریدم
[ترجمه گوگل]من یک حکاکی قدیمی خیابانی بالا خریدم

3. Wood engraving is an old process: Many newspaper and magazine illustrations from the previous century were reproduced through the process.
[ترجمه ترگمان]حکاکی چوب یک فرآیند قدیمی است: بسیاری از تصاویر روزنامه ها و مجلات از قرن گذشته از طریق این فرآیند بازسازی شده اند
[ترجمه گوگل]حکاکی چوب یک فرایند قدیمی است: بسیاری از تصاویر روزنامه و مجله از قرن گذشته از طریق این روند تولید شده است

4. Crocker's engraving was published on l June 1802; five days later, aged 5 Charles the Cheesemonger died.
[ترجمه ترگمان]حکاکی کراکر در ژوئن ۱۸۰۲ و پنج روز بعد در سن ۵ سالگی درگذشت
[ترجمه گوگل]حکاکی کراکر در ژوئن سال 1802 منتشر شد؛ پنج روز بعد، در سن 5 سالگی، چارلز 'پنیرخواران' جان داد

5. The first of these was wood engraving, done on the end-grain of boxwood with a burin rather than a knife.
[ترجمه ترگمان]اولین آن ها کنده کاری چوب بود که در انتهای - با یک burin به جای چاقو به کار برده شد
[ترجمه گوگل]نخستین آنها حکاکی چوب بود که در انتهای دانه چوب کاسه با یک چوب بری و نه یک چاقو انجام می شد

6. He learned printing and engraving in Halfa and I was told in his shop that he was a dependable worker.
[ترجمه ترگمان]چاپ و حکاکی در Halfa را آموخت و در مغازه او به من گفته شد که او یک کارگر قابل اعتماد است
[ترجمه گوگل]او چاپ و حکاکی را در هالوا آموخت و من در فروشگاه خودم گفته بودم که او یک کارمند قابل اعتماد است

7. In 1749 he began teaching engraving and drawing to Louis XV's mistress, Madame de Pompadour, creating portraits and decorating her palace.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۷۴۹ قانون تدریس را آغاز کرد و به رفیقه لویی پانزدهم، مادام دو پومپادور، نقاشی کشید و کاخ خود را زینت داد
[ترجمه گوگل]در سال 1749، او شروع به تدریس حکاکی و نقاشی به معشوقه لوئیس XV، مادام پامپادور، ساختن پرتره و تزئین کاخ خود کرد

8. The first wood engraving was made in 868 in the Chinese Tang Dynasty and it was named The Lonely Tree.
[ترجمه ترگمان]اولین حکاکی چوب در توف در دودمان تانگ چینی ساخته شد و نام آن درخت تنها بود
[ترجمه گوگل]اولین حکاکی چوب در سال 868 در سلسله تانگ چین ساخته شد و آن را درخت تنهایی نامگذاری شد

9. Wood Engraving Picture and Kite Exhibition, Bei Jing, China.
[ترجمه ترگمان]فیلم اکشن و مصور وود Engraving، Bei جینگ، چین
[ترجمه گوگل]نمایشگاه نقاشی و کیت چوبی، Bei Jing، China

10. This paper presents an automatic programming EDM engraving system.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیستم حکاکی خودکار را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله یک سیستم حکاکی خودکار EDM را ارائه می دهد

11. They began to use resin version or laser engraving to ethan.
[ترجمه ترگمان]آن ها شروع به استفاده از نسخه رزین یا engraving لیزری به ethan کردند
[ترجمه گوگل]آنها شروع به استفاده از نسخه رزین یا حکاکی لیزر به ethan کردند

12. It is an image of an engraving of a man walking a horse and it was made using a technique known as heliogravure.
[ترجمه ترگمان]این تصویری از حکاکی مردی است که سوار بر اسب است و با استفاده از تکنیکی شناخته شده به نام heliogravure ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این یک تصویر از حکاکی یک مرد است که در حال پیاده روی اسب است و آن را با استفاده از تکنیک شناخته شده به عنوان heliogravure ساخته شده است

13. The welding and engraving series equipments have reached the international standard and the marking series machine has already reached the national advance level.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات جوشکاری و حکاکی شده با تجهیزات سری به استاندارد بین المللی رسیده و ماشین سری علامت گذاری شده قبلا به سطح پیشرفت ملی رسیده است
[ترجمه گوگل]تجهیزات سری جوش و حکاکی به استاندارد بین المللی رسیده است و ماشین سریال علامت گذاری شده تا سطح پیشرفته ملی رسیده است


کلمات دیگر: