1. charcoal dust
خاکه زغال
2. charcoal powder
خاکه زغال
3. activated charcoal
زغال کنشور
4. live charcoal
زغال سرخ،زغال گرفته
5. until the charcoal catches, don't put the kebab on it
تا زغال نگرفته کباب را روی آن نگذارید.
6. i riddled the charcoal and separated its dust
زغال را سرند کردم و خاکه ی آن را جدا کردم.
7. meat broiled over charcoal
گوشت کباب شده روی زغال
8. meat roasted on charcoal tastes better
گوشتی که روی زغال کباب شده طعم بهتری دارد
9. That morning we fired our first kiln of charcoal.
[ترجمه ترگمان]اون روز صبح اولین kiln رو اخراج کردیم
[ترجمه گوگل]صبح امروز ما اولین کوره زغال چوب را اخراج کردیم
10. The water was filtered through charcoal.
[ترجمه ترگمان]اب از میان زغال تصفیه شد
[ترجمه گوگل]آب از طریق زغال چوب فیلتر شد
11. He blended in the charcoal lines to make the picture look softer.
[ترجمه ترگمان]او در آتش مخلوط شد تا تصویر ملایم تر به نظر برسد
[ترجمه گوگل]او در خطوط زغال چوب مخلوط شده است تا تصویر را نرمتر نماید
12. For some reason the charcoal wasn't catching.
[ترجمه ترگمان]بنا به دلایلی، زغال قابل صید نبود
[ترجمه گوگل]به هر دلیلی زغال چوب نداشت
13. I prefer sketching in charcoal to pencil.
[ترجمه ترگمان]ترجیح میدم با مداد برای مداد نقاشی کنم
[ترجمه گوگل]من ترجیح می دهم در ذغال چوب به مداد برسم
14. He took off her head and shoulders in charcoal.
[ترجمه ترگمان]سر و شانه هایش را با زغال از هم جدا کرد
[ترجمه گوگل]او سر و شانه هایش را در زغال چوب برداشت
15. The brothers, Ray and Alan Mitchell, are charcoal burners.
[ترجمه ترگمان]برادران، ری و آلن می چل به شعله های آتش زغال می خورند
[ترجمه گوگل]برادران، ری و آلن میچل، مشعل های زغال سنگ هستند
16. Lobster, fish and charcoal grilled steaks are the specialities, with live entertainment on offer most evenings.
[ترجمه ترگمان]خرچنگ، ماهی، ماهی سرخ کرده و استیک کباب مرغ، specialities است که بیش از هر شب سرگرمی دیگری دارند
[ترجمه گوگل]غذاهای لابی، ماهی و کباب شده با ذغال چوب، تخصص هستند، با سرگرمی های زنده در ارائه بیشتر شبانه