1. to enrich a curriculum
برنامه ی آموزشی را غنی کردن
2. to enrich a soil with fertilizer
خاک را با کود تقویت کردن
3. By reading we enrich the mind; by conversation we polish it.
[ترجمه ترگمان]با خواندن ذهن ما موضوع را غنی می کنیم، با صحبت کردن آن را تمیز می کنیم
[ترجمه گوگل]با خواندن ما ذهن را غنی می کنیم؛ با صحبت کردن ما آن را له می کنیم
4. Add fertilizer to enrich the soil.
[ترجمه ترگمان]کود را برای غنی سازی خاک اضافه کنید
[ترجمه گوگل]اضافه کردن کود برای غنی سازی خاک
5. The farmers ploughed the vegetable leaves back to enrich the soil.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان برگ های گیاهی را شخم می زدند تا خاک را غنی کنند
[ترجمه گوگل]کشاورزان برگ های سبزیجات را به غنی سازی خاک خرد کردند
6. It is important to enrich the soil prior to planting.
[ترجمه ترگمان]مهم است که قبل از کاشت خاک، خاک را غنی کنید
[ترجمه گوگل]مهم است قبل از کاشت خاک را غنی سازی کنید
7. The discovery of gold in the valleys will enrich the poor mountain area.
[ترجمه ترگمان]کشف طلا در دره ها باعث غنی شدن منطقه کوهستانی فقیر خواهد شد
[ترجمه گوگل]کشف طلا در دره ها، منطقه کوه فقیر را غنی سازی می کند
8. He will drain, rather than enrich, the country.
[ترجمه ترگمان]او به جای غنی سازی، کشور را تخلیه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او کشور را به جای غنی سازی، تخلیه خواهد کرد
9. Some cream will enrich the sauce.
[ترجمه ترگمان]مقداری کرم سس را غنی می کند
[ترجمه گوگل]برخی از کرم سس را غنی سازی می کند
10. Education can greatly enrich your life .
[ترجمه ترگمان]تحصیل می تواند به شدت زندگی شما را غنی کند
[ترجمه گوگل]آموزش و پرورش می تواند تا حد زیادی زندگی شما را غنی کند
11. They were accused of using their position to enrich themselves.
[ترجمه ترگمان]آن ها متهم به استفاده از موقعیت خود برای غنی سازی خود بودند
[ترجمه گوگل]آنها به استفاده از موقعیت خود برای غنی سازی خود متهم شدند
12. Shareholder activists argue that such perks unduly enrich outside directors, encourage them to stay too long and endanger their independence.
[ترجمه ترگمان]فعالان سهامداران مدعی هستند که چنین perks بی جهت مدیران بیرونی را غنی می کند، آن ها را تشویق می کند که بیش از حد طولانی بمانند و استقلال خود را به خطر بیاندازند
[ترجمه گوگل]فعالان سهامدار ادعا می کنند که چنین صاحبنظران به طور غریزی در خارج از مدیران غنی سازی می کنند، آنها را تشویق می کند که بیش از حد طول بکشد و استقلال خود را به خطر بیاندازند
13. The idea was to prevent erosion and enrich the soil.
[ترجمه ترگمان]این ایده جلوگیری از فرسایش و غنی کردن خاک بود
[ترجمه گوگل]این ایده برای جلوگیری از فرسایش و غنی سازی خاک بود
14. Most people agree that immigrant communities enrich our culture.
[ترجمه ترگمان]اکثر مردم بر این باورند که جوامع مهاجر فرهنگ خود را غنی می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر مردم بر این باورند که جوامع مهاجر فرهنگ ما را غنی می کنند