معنی : غیرقابل استخراج
extracting
معنی : غیرقابل استخراج
انگلیسی به انگلیسی
• pulling out; removal from a fixed position as by traction or suction
دیکشنری تخصصی
[نساجی] شستشوی پس از رنگرزی - شستشو با آب برای خارج ساختن رنگهای اضافی که به الیاف نچسبیده اند
مترادف و متضاد
غیر قابل استخراج (صفت)
extractive, extracting
جملات نمونه
1. They have developed a new process for extracting aluminium from bauxite.
[ترجمه حسین قاسمی] آن ها یک فرآیند جدید برای استخراج آلومینیم از بوکسیت پدید آورده اند.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک فرآیند جدید برای استخراج آلومینیوم از بوکسیت را ایجاد کرده اند[ترجمه گوگل]آنها یک فرآیند جدید برای استخراج آلومینیوم از بوکسیت را توسعه داده اند
2. By extracting the oil too quickly, the engineer risks losing touch with the larger deposit and having to drill again.
[ترجمه ترگمان]با استخراج سریع نفت، مهندس خطرات از دست دادن تماس با ذخیره بزرگ تر و نیاز به مته دریل را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]با به دست آوردن نفت خیلی سریع، مهندس خطر از دست دادن تماس با سپرده بزرگتر و نیاز به دوباره تمرین
[ترجمه گوگل]با به دست آوردن نفت خیلی سریع، مهندس خطر از دست دادن تماس با سپرده بزرگتر و نیاز به دوباره تمرین
3. Mr Sammler in the elevator, extracting the Yale key from his change purse.
[ترجمه ترگمان]آقای Sammler در آسانسور بود و کلید ییل را از کیسه تغییر بیرون می آورد
[ترجمه گوگل]آقای Sammler در آسانسور، استخراج کلید ییل از کیف پول خود را تغییر دهید
[ترجمه گوگل]آقای Sammler در آسانسور، استخراج کلید ییل از کیف پول خود را تغییر دهید
4. I turned the key back quietly, extracting it with shaking hands, careful not to let the keys jingle together noisily.
[ترجمه ترگمان]کلید را به آرامی برگرداندم و با دست لرزانش آن را بیرون کشیدم
[ترجمه گوگل]من کلید را به آرامی چرخاندم، با دست دادن دستش را بیرون کشیدم، دقت نکردم که کلیدها با صدای بلند آواز بخوانند
[ترجمه گوگل]من کلید را به آرامی چرخاندم، با دست دادن دستش را بیرون کشیدم، دقت نکردم که کلیدها با صدای بلند آواز بخوانند
5. Anton Flettner's way of extracting power from the wind presents too many advantages to sink into oblivion.
[ترجمه ترگمان]راه Anton برای بیرون کشیدن قدرت از باد بیش از آن است که بتواند در نسیان فرو رود
[ترجمه گوگل]روش Anton Flettner برای استخراج قدرت از باد، مزایای بسیاری را برای غرق شدن در فراموشی فراهم می کند
[ترجمه گوگل]روش Anton Flettner برای استخراج قدرت از باد، مزایای بسیاری را برای غرق شدن در فراموشی فراهم می کند
6. Schemes for extracting oxygen from lunar rocks usually feature melting or chemically destroying the principal minerals in the rocks and regolith.
[ترجمه ترگمان]طرح های استخراج اکسیژن از صخره های ماه معمولا ذوب می شوند و یا به طور شیمیایی مواد معدنی اصلی را در سنگ ها و regolith نابود می کنند
[ترجمه گوگل]طرح های استخراج اکسیژن از سنگ های قمری معمولا از ذوب کردن یا شیمیایی مواد معدنی اصلی در سنگ ها و رگولیت ها را از بین می برد
[ترجمه گوگل]طرح های استخراج اکسیژن از سنگ های قمری معمولا از ذوب کردن یا شیمیایی مواد معدنی اصلی در سنگ ها و رگولیت ها را از بین می برد
7. Agglutinates greatly complicate the business of extracting useful materials from mature lunar regolith.
[ترجمه ترگمان]agglutinates، تجارت استخراج مواد مفید از regolith بالغ قمری را به شدت پیچیده می کند
[ترجمه گوگل]آگلوتینات ها عمدتا کسب و کار استخراج مواد مفید از رگولیت قمری بالغ را بسیار پیچیده می کند
[ترجمه گوگل]آگلوتینات ها عمدتا کسب و کار استخراج مواد مفید از رگولیت قمری بالغ را بسیار پیچیده می کند
8. The artist, he insisted, was capable of extracting a more profound truth from nature.
[ترجمه ترگمان]او اصرار کرد که هنرمند قادر به استخراج حقیقت عمیق از طبیعت است
[ترجمه گوگل]او اصرار داشت که هنرمند توانسته است حقیقت عمیقتری را از طبیعت استخراج کند
[ترجمه گوگل]او اصرار داشت که هنرمند توانسته است حقیقت عمیقتری را از طبیعت استخراج کند
9. Hicks displays a rare gift of extracting informed humour from randomly assembled streams of bemused observation.
[ترجمه ترگمان]هیکس یک هدیه نادر از استخراج شوخ طبعی آگاهانه از جریان های تصادفی که به طور تصادفی جمع شده اند نشان می دهد
[ترجمه گوگل]هیکس یک هدیه نادر از استخراج طنز آگاهانه از جریانهای تصادفی جمع شده از مشاهدات بی نظیر را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]هیکس یک هدیه نادر از استخراج طنز آگاهانه از جریانهای تصادفی جمع شده از مشاهدات بی نظیر را نشان می دهد
10. If Son has a grand strategy for extracting more value out of his ragbag of assets, it is hard to spot.
[ترجمه ترگمان]اگر پسر یک استراتژی بزرگ برای کسب ارزش بیشتر از دارایی های خود داشته باشد، تشخیص آن دشوار است
[ترجمه گوگل]اگر پسر دارای یک استراتژی بزرگ برای استخراج بیشتر ارزش از ragbag دارایی خود، آن را سخت به نقطه
[ترجمه گوگل]اگر پسر دارای یک استراتژی بزرگ برای استخراج بیشتر ارزش از ragbag دارایی خود، آن را سخت به نقطه
11. After extracting with phenol-chloroform, it is not necessary to recover the plasmid by ethanol precipitation.
[ترجمه ترگمان]بعد از استخراج فنول - کلروفرم، لازم نیست که این پلاسمید را با بارش اتانول احیا کنید
[ترجمه گوگل]پس از استخراج با فنل کلروفرم، لازم نیست پلاسمید را با استفاده از اتانول بازیابی کنید
[ترجمه گوگل]پس از استخراج با فنل کلروفرم، لازم نیست پلاسمید را با استفاده از اتانول بازیابی کنید
12. The art of being happy lies in the power of extracting happiness from common things. Henry Ward Beecher
[ترجمه ترگمان]هنر شاد بودن در قدرت استخراج شادی از چیزهای مشترک نهفته است هنری وارد Beecher
[ترجمه گوگل]هنر خوشبختی نهفته در قدرت استخراج شادی از چیزهای مشترک است هنری بخش Beecher
[ترجمه گوگل]هنر خوشبختی نهفته در قدرت استخراج شادی از چیزهای مشترک است هنری بخش Beecher
13. He was expounding a Sura, one of the parable-like stories of the Koran, extracting from it lessons for the faithful.
[ترجمه ترگمان]او در یک سوره، یکی از داستان های تمثیل قرآن، که از آن درس هایی برای مومنان استخراج می کرد، می خواند
[ترجمه گوگل]او یک سوره را که یکی از داستانهای مشابه مثل قرآن است، به دست می آورد و درس های آن را برای مؤمنان می آموزد
[ترجمه گوگل]او یک سوره را که یکی از داستانهای مشابه مثل قرآن است، به دست می آورد و درس های آن را برای مؤمنان می آموزد
14. This is a feat of mythic proportions, comparable to extracting gold from sea water-or helium-3 from the lunar regolith.
[ترجمه ترگمان]این یک شاهکار از طرف نسبت به استخراج طلا از آب دریا - یا هلیوم - ۳ از ماه قمری است
[ترجمه گوگل]این یک شاهکار از مقادیر اسطوره ای است که قابل مقایسه با استخراج طلا از آب دریا یا هلیوم 3 از رگولیت قمری است
[ترجمه گوگل]این یک شاهکار از مقادیر اسطوره ای است که قابل مقایسه با استخراج طلا از آب دریا یا هلیوم 3 از رگولیت قمری است
کلمات دیگر: