کلمه جو
صفحه اصلی

cheque


معنی : حواله، برات، چک
معانی دیگر : املای واژه ی "check" در انگلیس و استرالیا، check : حواله

انگلیسی به فارسی

( check =) حواله، برات، چک


بررسی، چک، برات، حواله، چک بانک، بوته، مکی، بررسی کردن، مقابله کردن، جلوگیری کردن از، ممانعت کردن، رسیدگی کردن، تطبیق کردن، نشان گذاردن، منع کردن


انگلیسی به انگلیسی

• check, written order from one party directing a bank to pay a specified amount of money to another party
a cheque is a printed form on which you write an amount of money and say who it is to be paid to. your bank then pays the money to that person from your account.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] چک - حواله - برات
[ریاضیات] چک، برات، حواله

مترادف و متضاد

حواله (اسم)
assignment, order, draft, check, transference, cheque

برات (اسم)
bill, draft, check, cheque

چک (اسم)
check, cheque, demand note

جملات نمونه

1. I wrote him a cheque for £50.
[ترجمه ترگمان]من برای او چکی به مبلغ ۵۰ پوند نوشتم
[ترجمه گوگل]من او را برای 50 پوند چک کردم

2. The timely arrival of the cheque took away the need to borrow money.
[ترجمه ترگمان]رسیدن به موقع چک نیاز به قرض گرفتن پول را از بین می برد
[ترجمه گوگل]به موقع ورود چک نیاز به پول قرض گرفت

3. The cheque was posted to your home address yesterday.
[ترجمه حمیدرضا توکلی] چک به نشانی خانه شما دیروز فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]چک دیروز به آدرس خانگی شما ارسال شد
[ترجمه گوگل]چک به دیوار خانه شما فرستاده شد

4. I paid the cheque into my savings account.
[ترجمه ترگمان]من چک را به حساب savings پرداخت کردم
[ترجمه گوگل]من چک را به حساب پس اندازم پرداخت کردم

5. Send a cheque for £1 99 plus £2 for postage and packing.
[ترجمه ترگمان]چکی به مبلغ ۱ پوند به اضافه ۲ پوند برای هزینه و بسته بندی ارسال کنید
[ترجمه گوگل]چک برای 1 پوند و 2 پوند برای پستی و بسته بندی ارسال کنید

6. Payments can be made by cheque or in cash.
[ترجمه ترگمان]پرداخت ها را می توان با چک یا به صورت نقدی انجام داد
[ترجمه گوگل]پرداخت می تواند توسط چک و یا پول نقد ساخته شده است

7. Someone had forged her signature on the cheque.
[ترجمه ترگمان]یک نفر امضای او را روی چک جعل کرده بود
[ترجمه گوگل]کسی امضا خود را در چک کرده بود

8. They sent me a cheque for £100.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای من چکی به مبلغ ۱۰۰ پوند فرستادند
[ترجمه گوگل]آنها یک چک برای 100 پوند دادند

9. He opened the drawer and took out a cheque.
[ترجمه ترگمان]او کشو را باز کرد و چک را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او کشو را باز کرد و چک کرد

10. Yesterday is an invalid cheque. Tomorrow is a promissory note and today is the only cash you have.
[ترجمه ترگمان]دیروز یک چک نا معتبر است فردا قبض بدهی و امروز تنها پول نقد است
[ترجمه گوگل]دیروز یک چک نامعتبر است فردا اوراق بهادار است و امروز تنها پول نقد شما است

11. We are not prepared to write a blank cheque for companies that have run into trouble.
[ترجمه ترگمان]ما آماده نیستیم که یک چک سفید برای شرکت هایی که دچار مشکل شده اند بنویسیم
[ترجمه گوگل]ما آماده نیستیم برای شرکت هایی که دچار مشکلات شده اند، یک چک خالی بنویسند

12. Shall I make the cheque out to you?
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهید چک را برایتان بیاورم؟
[ترجمه گوگل]آیا باید چک کنم؟

13. He endorsed his name on the cheque.
[ترجمه ترگمان]او نام خود را در چک امضا کرد
[ترجمه گوگل]او نام او را در چک تأیید کرد

14. Your cheque is in the mail.
[ترجمه ترگمان]چک شما در ایمیل است
[ترجمه گوگل]چک شما در ایمیل است

15. Please enclose a cheque with your order.
[ترجمه ترگمان]لطفا چک را با سفارش خود محصور کنید
[ترجمه گوگل]لطفا سفارش خود را چک کنید

پیشنهاد کاربران

چک یا حواله


کلمات دیگر: