1. He delegated his power of attorney to his sister - in - law .
[ترجمه ترگمان] اون قدرتش رو به خواهر زنش محول کرد
[ترجمه گوگل]او وکیل خود را به خواهر او در قانون مجازات کرد
2. Ever since he'd given her that power of attorney she'd been getting above herself.
[ترجمه ترگمان]از زمانی که به او قدرت وکیلی را داده بود که بالاتر از خودش بود
[ترجمه گوگل]از آنجایی که او به او اجازه داد تا قدرت وکالت او بالاتر از خودش باشد
3. The power of attorney would specifically state that no cheques could be made out to me or the firm.
[ترجمه ترگمان]قدرت وکیل به طور خاص بیان می کرد که هیچ چک تضمین شده برای من یا بنگاه نخواهد بود
[ترجمه گوگل]قدرت وکالت به طور خاص بیان می کند که هیچ نظمی برای من یا شرکت وجود ندارد
4. You gave me power of attorney.
[ترجمه ترگمان] تو به من قدرت وکیل مدافع رو دادی
[ترجمه گوگل]تو وکالت را به من دادی
5. In case the power of attorney does not specify the matters specially entrusted, the opinions of the agent ad litem of the above-mentioned matters specially entrusted will have no legal effect.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که وکالت نامه، موضوعات مورد نظر را تعیین نکرده باشد، نظرات نماینده تبلیغ کنندگان در موارد فوق ذکر شده، دارای هیچ تاثیر قانونی نخواهند بود
[ترجمه گوگل]در صورتی که وکیل قانونی مواردی را که به طور خاص مورد تأیید قرار نگرفته است مشخص نکند، نظرات نماینده مجلس از موارد فوق ذکر شده به طور خاص به هیچ وجه اثر قانونی نخواهد داشت
6. To delegate this Power of Attorney to another person, for the above mentioned purpose.
[ترجمه ترگمان]برای محول کردن این قدرت وکیل به شخص دیگر، برای هدف فوق الذکر
[ترجمه گوگل]برای اعطای این وکالت به شخص دیگری برای اهداف فوق ذکر شده است
7. Power of Attorney endorsed by the Issuing Bank ( Accessories II ).
[ترجمه ترگمان]قدرت of که توسط بانک صادر کننده (لوازم جانبی)تایید شد
[ترجمه گوگل]وکالتنامه تأیید بانک صادر کننده (لوازم جانبی دوم)
8. Proof of authorisation shall be of a written Power of Attorney which shall accompany the tender.
[ترجمه ترگمان]ثابت و جواز نشان خواهد شد که قدرت Attorney که همراه با آن باشد
[ترجمه گوگل]گواهی مجوز باید از وکالت کتبی باشد که همراه با مناقصه باشد
9. His solicitor be grant power of attorney.
[ترجمه ترگمان] وکیل - ش قدرت وکیل رو برآورده می کنه
[ترجمه گوگل]وکیل او وکیل مدافع خود است
10. The agent shall submit the power of attorney to the administrative organ that processes the application.
[ترجمه ترگمان]نماینده باید قدرت وکیل را به ارگان اجرایی که این برنامه را پردازش می کند ارسال نماید
[ترجمه گوگل]نماینده باید وکالت را به ارگان اداری که درخواست را پردازش می کند، ارائه کند
11. The Power of Attorney of Mater and Doctor Students'theses.
[ترجمه ترگمان]قدرت دادستان کل of و تزهای دانشجویان
[ترجمه گوگل]قدرت وکالت مادر و دانشجویان دکترا
12. Note: In the case of agent purchasing, power of attorney of the applicant is needed.
[ترجمه ترگمان]نکته: در مورد خرید نماینده، قدرت وکیل متقاضی لازم است
[ترجمه گوگل]نکته در مورد خرید نماینده، وکیل متقاضی مورد نیاز است
13. Do you have her durable power of attorney for legal affairs, or are you custodial guardian?
[ترجمه ترگمان]تو قدرت durable برای امور قانونی داری یا به سرایدار؟
[ترجمه گوگل]آیا شما وکیل مدافع خود را برای امور حقوقی خود دارید یا سرپرست زندان هستید؟
14. Document show that someone have power of attorney.
[ترجمه ترگمان]سند نشان می دهد که فردی وکالت دارد
[ترجمه گوگل]سند نشان می دهد که کسی دارای وکیل است
15. Thellos Power of Attorney shall be construed broadly as a General Power of Attorney.
[ترجمه ترگمان]قدرت دادستان می تواند به اندازه یک قدرت عمومی باشد
[ترجمه گوگل]وکیل دادگستری Thellos باید به طور گسترده ای به عنوان یک وکالت کلی تفسیر شود