1. pray tell me
استدعا می کنم به من بگویید.
2. pray with reverence
با فروتنی نماز کن (دعا کن).
3. pray on a rosary
تسبیح خواندن،با تسبیح عبادت کردن
4. i pray for your success
موفقیت شما را از خدا خواستارم.
5. i pray with a humble heart
با قلبی بی پیرایه دعا می کنم.
6. we pray for the remission of our sins
برای بخشش گناهان خود دعا می کنیم.
7. let us pray
بیا(یید) دعا کنیم.
8. he used to pray and then meditate for hours
او عبادت می کرد و سپس ساعت ها در بحر مکاشفه فرو می رفت.
9. take care, i pray you!
خواهش می کنم مواظب باشید!
10. he taught me how to watch and pray
به من یاد داد که چگونه بیدار بمانم و دعا کنم.
11. I pray for the swan goose, the moonlight and the spring breeze forthousands of times, wishing the swan goose can bring my miss toyou; the moonlight can convey my greeting to you ; the spring breeze can send my care to you!
[ترجمه ترگمان]من برای غاز قوی، نور ماه و نسیم بهار و نسیم بهار، آرزو می کنم که غاز قوی دلم برای شما تنگ شود؛ زیرا نور مهتاب می تواند به شما سلام مرا برساند؛ نسیم بهار می تواند به شما سلام کند!
[ترجمه گوگل]من برای غاز قوسی دعا میکنم، نور ماه و عصر بهار یکساله از زمان ها، که مایل به غاز قوسی می تواند من را از دست بدهد؛ مهتاب می تواند سلامت من را به شما تحمیل کند نسیم سبز می تواند مراقبت من را به شما بدهد!
12. Christians hope and pray for salvation.
[ترجمه ترگمان]مسیحیان امیدوارند و برای رستگاری به دعا بپردازند
[ترجمه گوگل]مسیحیان امیدوارند و برای نجات دعا می کنند
13. We must pray to the Almighty for forgiveness.
[ترجمه ترگمان]ما باید برای بخشش خداوند دعا کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید برای بخشش دعا کنیم
14. In times of difficulty, she pray for an oracle to guide her.
[ترجمه ترگمان]در زمان دشواری، برای راهنما دعا می کرد که او را راهنمایی کند
[ترجمه گوگل]در مواقع دشواری، او برای اوراکل برای هدایت او دعا می کند
15. Do not pray for easy lives, pray to be stronger.
[ترجمه ترگمان]برای زندگی راحت دعا نکنید، دعا کنید که قوی تر باشید
[ترجمه گوگل]برای زندگی آسان دعا نکنید، دعا کنید تا قوی تر شوید
16. And lifts her leafy arms to pray.
[ترجمه ترگمان]و بازوان leafy را بلند کرد تا دعا بخواند
[ترجمه گوگل]اسلحه های برگ او را برای دعا نگه می دارد
17. We pray you to show mercy.
[ترجمه ترگمان] دعا می کنیم که به ما رحم کنین
[ترجمه گوگل]ما از شما می خواهیم که رحمت را نشان دهی
18. They go to the mosque to pray once a week.
[ترجمه ترگمان]آن ها هفته ای یک بار برای نماز به مسجد می روند
[ترجمه گوگل]آنها به یک بار در هفته دعا می کنند