1. the liabilities of an insurer
تعهدات بیمه گر
2. Their insurer paid the £900 bill, even though the policy did not strictly cover it.
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان آن ها هزینه ۹۰۰ پوند را پرداخت کردند، اگرچه این سیاست به شدت آن را تحت پوشش قرار نداد
[ترجمه گوگل]بیمه آنها مبلغ 900 پوند پرداخت می کردند، هرچند سیاست به طور جدی آن را پوشش نمی داد
3. The insurer will also have to pay the additional costs of the trial.
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان همچنین باید هزینه های اضافی دادرسی را پرداخت کنند
[ترجمه گوگل]بیمه گر نیز باید هزینه های اضافی محاکمه را بپردازد
4. Please contact your insurer if you have any inquiries.
[ترجمه ترگمان]لطفا با insurer تماس بگیر اگه سوالی داشتی
[ترجمه گوگل]لطفا در صورت داشتن هر گونه سؤال، با بیمه گر خود تماس بگیرید
5. The airline's insurer is liable for damages to the victims' families.
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان خطوط هوایی مسئول خسارات به خانواده های قربانیان هستند
[ترجمه گوگل]بیمه شرکت هواپیمایی مسئول خسارت خانواده های قربانیان است
6. Your insurer may recommend increasing your premiums, but again, you should stand firm.
[ترجمه ترگمان]شرکت بیمه شما ممکن است توصیه کند که حق بیمه خود را افزایش دهید، اما دوباره باید شرکت کنید
[ترجمه گوگل]بیمه گر شما ممکن است توصیه به افزایش حق بیمه شما بکند، اما مجددا بایستی پایبند باشید
7. The House of Lords ruled that the mutual insurer was wrong to renege on guarantees offered to about 90,000 pension policyholders.
[ترجمه ترگمان]مجلس اعیان حکم داد که بیمه گر متقابل در مورد ضمانت های پیشنهادی برای حدود ۹۰،۰۰۰ مورد مستمری بازنشستگی اشتباه می کند
[ترجمه گوگل]مجلس لردان تصریح کرد که بیمه متقاضی اشتباه کرده است که تضمین های ارائه شده به حدود 90،000 بیمه گذاران حقوق بازنشستگی را ارائه دهد
8. Direct Line Insurance is Britain's largest direct insurer and had been running at 100,000 new policies or thereabouts for three years.
[ترجمه ترگمان]بیمه خط مستقیم بزرگ ترین بیمه گر مستقیم بریتانیا است و سه سال است که در حدود ۱۰۰۰۰۰ سیاست جدید یا همین حدود در حدود یک سال است
[ترجمه گوگل]خط بیمه خط مستقیم بزرگترین شرکت بیمه مستقیم بریتانیا است و مدت سه سال در 100،000 سیاست جدید یا نزدیک به آن فعالیت می کند
9. Our insurer, Guardian Royal Exchange, has an excellent reputation for speedy settlement.
[ترجمه ترگمان]شرکت بیمه گر ما، Guardian رویال، شهرت خوبی برای حل سریع دارد
[ترجمه گوگل]بیمه کننده ما، گاردین سلطنتی، شهرت خوبی برای حل و فصل سریع دارد
10. In that instance, the insurer was legally liable for the loss.
[ترجمه ترگمان]در این مورد، بیمه گر از نظر قانونی مسئول از دست دادن است
[ترجمه گوگل]در این مورد، بیمه گر به طور قانونی مسئول از دست دادن است
11. In February it publicly reprimanded the insurer for failing to be tough enough with its agents.
[ترجمه ترگمان]در ماه فوریه، این شرکت بیمه گر را به دلیل ناتوانی در برخورد با ماموران خود، مورد توبیخ قرار داد
[ترجمه گوگل]در ماه فوریه آن را به صورت عمومی به بیمه گذار محکوم کرد زیرا که با عوامل خود دشوار نبود
12. If there is a Breach of Warranty the Insurer is discharged from liability from the day of breach.
[ترجمه ترگمان]اگر نقض ضمانت وجود داشته باشد، Insurer از مسیولیت روز نقض تخلیه می شود
[ترجمه گوگل]اگر نقض ضمانت نامه وجود داشته باشد، بیمه گذار از زمان وقوع تخلف از مسئولیت تخلیه می شود
13. The following month the insurer was duly taken over.
[ترجمه ترگمان]ماه بعد the را به پایان رسانده بود
[ترجمه گوگل]ماه بعد بیمه گذار به طور کامل منتقل شد
14. The exemption clauses in particular, by which the insurer seeks to limit his liability to the haulier, can be very extensive.
[ترجمه ترگمان]شروط معافیت به طور خاص، که بیمه گر به دنبال محدود کردن مسوولیت خود به the است، می تواند بسیار گسترده باشد
[ترجمه گوگل]به طور خاص مقررات معافیت، که بیمه گر به دنبال محدود کردن مسئولیت خود را به حمل و نقل می تواند بسیار گسترده باشد
15. Under managed care, the insurer paying the bills also monitors and limits the use of medical services.
[ترجمه ترگمان]تحت مراقبت مدیریت شده، بیمه گر مبلغ پرداختی را پرداخت و استفاده از خدمات پزشکی را محدود می سازد
[ترجمه گوگل]تحت مراقبت مدیریت شده، بیمه گر پرداخت صورتحساب نیز نظارت و محدود کردن استفاده از خدمات پزشکی است