کلمه جو
صفحه اصلی

in force


1- با تمام قوا، همگی، جملگی 2- معتبر، قانونی، دارای ارزش قانونی

انگلیسی به فارسی

در نیروی


انگلیسی به انگلیسی

• valid, having official power; in great numbers

دیکشنری تخصصی

[حقوق] نافذ، معتبر، مجری، دارای قوت قانونی

جملات نمونه

1. The law should remain in force.
[ترجمه ترگمان]قانون باید به قوت خود باقی بماند
[ترجمه گوگل]قانون باید باقی بماند

2. Is that very old law still in force?
[ترجمه ترگمان]آیا این قانون بسیار قدیمی هنوز در نیرو است؟
[ترجمه گوگل]آیا این قانون بسیار قدیمی هنوز در حال اعمال است؟

3. The police were there in force.
[ترجمه ترگمان]پلیس به زور اونجا بوده
[ترجمه گوگل]پلیس در آنجا بود

4. The enemy is in force behind the hill.
[ترجمه ترگمان]دشمن به زور پشت تپه است
[ترجمه گوگل]دشمن در پشت تپه نیرومند است

5. The police were present at the demonstration in force.
[ترجمه ترگمان]پلیس در این تظاهرات به زور حضور داشت
[ترجمه گوگل]پلیس در تظاهرات حضور داشت

6. The law was/were out in force at the demonstration.
[ترجمه ترگمان]قانون در این تظاهرات به اجرا گذاشته شد
[ترجمه گوگل]این قانون در تظاهرات غیرقانونی بود

7. The press was/were out in force at the awards ceremony.
[ترجمه ترگمان]مطبوعات در مراسم اعطای جوایز به اجرا درآمدند
[ترجمه گوگل]مطبوعات / در مراسم اعطای جوایز به شدت محکوم شدند

8. The nimbies were out in force against proposals for a high-speed rail link.
[ترجمه ترگمان]The در برابر پیشنهادهای یک خط آهن سریع السیر، به زور وارد عمل شدند
[ترجمه گوگل]نیمیها در برابر پیشنهادهای مربوط به یک لینک راه آهن با سرعت بالا مجبور بودند

9. Some laws relating to obsolete customs are still in force.
[ترجمه ترگمان]برخی از قوانین مربوط به منسوخ بودن گمرک هنوز در حال اجرا هستند
[ترجمه گوگل]برخی از قوانین مربوط به آداب و رسوم منسوخ هنوز در حال اجرا هستند

10. A dusk-to-dawn curfew was in force.
[ترجمه ترگمان]هوا تاریک و تاریک بود
[ترجمه گوگل]مجوز سوگواری درخشان به قدرت رسید

11. The new regulations are now in force.
[ترجمه ترگمان]مقررات جدید اکنون در حال اجرا است
[ترجمه گوگل]مقررات جدید در حال حاضر در حال اعمال است

12. Strict rationing of basic foodstuffs was still in force by the end of the year.
[ترجمه ترگمان]سهمیه بندی شدید مواد غذایی اصلی تا پایان سال ادامه داشت
[ترجمه گوگل]مقررات سختگیرانه مواد غذایی پایه تا پایان سال هنوز در دست است

13. The trade embargo has been in force for a year.
[ترجمه ترگمان]تحریم تجارت یک سال است که اجرا می شود
[ترجمه گوگل]تحریم تجاری در مدت یک سال اعمال شده است

14. Villagers turned out in force to protest about the new road.
[ترجمه ترگمان]روستاییان برای اعتراض به این جاده جدید به زور بیرون آمدند
[ترجمه گوگل]روستاییان برای اعتراض در مورد جاده جدید مجبور شدند

15. Voters turned out in force for their first taste of multi-party elections.
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان به خاطر اولین مزه انتخابات چند حزبی، با زور بیرون آمدند
[ترجمه گوگل]رأی دهندگان برای نخستین بار از انتخابات چند حزبی خواسته بودند

پیشنهاد کاربران

لازم الاجرا

واجب العمل

معنای دوستمون:
⁦✔️⁩لازم الاجرا

Furthermore, the Operator cannot forget the legal prescriptions 🔰in force🔰 at the time of use of the vehicle, and
however the notion of sound judgement applicable under all the circumstances


کلمات دیگر: