1. his criticism was gratuitous
انتقاد او بیجا بود.
2. There's too much crime and gratuitous violence on TV.
[ترجمه ترگمان]جنایت و خشونت gratuitous زیادی در تلویزیون وجود دارد
[ترجمه گوگل]جرم و خشونت بی نظیری در تلویزیون وجود دارد
3. It seems that the attack was a gratuitous/random/mindless act of violence.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این حمله یک عمل غیر تصادفی \/ بی بند از خشونت بود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که این حمله یک عمل خیرخواهانه / تصادفی / بی معنی خشونت آمیز بود
4. Letters poured in complaining about the gratuitous violence on the show.
[ترجمه ترگمان]نامه هایی در مورد خشونت gratuitous روی این نمایش پر شده بود
[ترجمه گوگل]نامه ها در مورد خشونت بی قید و شرط در نمایش نشان داده شده است
5. His films are full of gratuitous violence.
[ترجمه ترگمان]فیلم های او پر از خشونت gratuitous هستند
[ترجمه گوگل]فیلم های او پر از خشونت بی قید و شرط است
6. Radcliffe accuses members of Bravo Two Zero of gratuitous exaggeration.
[ترجمه ترگمان]رادکلیف اعضای \"دو صفر\" براوو را به اغراق gratuitous متهم می کند
[ترجمه گوگل]رادکلیف متهم به اعضای Bravo Two Zero از اغراق بی فایده است
7. Student demonstrations developed an ugly edge of gratuitous violence.
[ترجمه ترگمان]تظاهرات دانشجویی لبه زشتی از خشونت gratuitous را گسترش داد
[ترجمه گوگل]تظاهرات دانشجویی یک لکه زشت خشونت بی قید و شرط ایجاد کرد
8. Thus inheritance tax is concerned with gratuitous transactions.
[ترجمه ترگمان]از این رو، مالیات وراثت با تراکنش های رایگان در ارتباط است
[ترجمه گوگل]بنابراین مالیات بر ارث می گذارد
9. That marks the public's revulsion at acts of gratuitous violence against innocent victims.
[ترجمه ترگمان]این موضوع انزجار عمومی را در اقدامات خشونت آمیز علیه قربانیان بی گناه نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این عصبانیت عمومی را در اعمال خشونت بی قید و شرط علیه قربانیان بی گناه نشان می دهد
10. In living-rooms throughout the country, violence, gratuitous and graphic, is often the staple diet of the video generation.
[ترجمه ترگمان]در اتاق های نشیمن در سراسر کشور، خشونت، gratuitous و گرافیک اغلب رژیم غذایی اصلی نسل فیلم است
[ترجمه گوگل]در اتاق نشیمن در سرتاسر کشور، خشونت، بی نظیر و گرافیک، اغلب رژیم غذای اصلی نسل ویدئویی است
11. The gratuitous killing of dolphins must be stopped.
[ترجمه ترگمان]کشتن gratuitous دلفین ها باید متوقف شود
[ترجمه گوگل]کشتار بی قید و شرط دلفین ها باید متوقف شود
12. I see the rictus and an entirely gratuitous glowing flush on her throat.
[ترجمه ترگمان]چاک و را می بینم که سرخی entirely در گلویش پیچیده است
[ترجمه گوگل]من رتیوس را می بینم و یک گلوله کاملا درخشان بر روی گلویش می بینم
13. There's no point in exchanging gratuitous insults with them.
[ترجمه ترگمان]هیچ فایده ای ندارد که آن ها را با آن ها رد و بدل کنیم
[ترجمه گوگل]هیچ دلیلی در ارتباط با توهینات بی مورد نیست
14. Some performance art does contain gratuitous violence.
[ترجمه ترگمان]برخی از هنرهای نمایشی دارای خشونت gratuitous هستند
[ترجمه گوگل]برخی از هنرهای نمایشی شامل خشونت بی قید و شرط می شوند
15. After three days of sniping and gratuitous pettiness, they allow Matty the very beginning of June or the very end.
[ترجمه ترگمان]پس از سه روز of و بی gratuitous به متی اجازه دادند که از اول ژوئن شروع شود
[ترجمه گوگل]پس از سه روز از تپه و ناپاکی غیرمنتظره، آنها Matty را از ابتدای ماه ژوئن یا پایان سال به ماموریت می رسانند