1. You must have a guarantor in order to get a visa to enter the country.
[ترجمه ترگمان]شما باید تضمینی برای ورود ویزا به کشور داشته باشید
[ترجمه گوگل]برای دریافت ویزا برای ورود به کشور باید ضامن ضمانت باشید
2. The United Nations will act as guarantor of the peace settlement.
[ترجمه ترگمان]سازمان ملل به عنوان حافظ صلح عمل خواهد کرد
[ترجمه گوگل]سازمان ملل متحد به عنوان ضامن حل و فصل صلح عمل می کند
3. The guarantor of good government was the influence of public opinion.
[ترجمه ترگمان]ضامن دولت خوب نفوذ افکار عمومی بود
[ترجمه گوگل]ضامن حکومت خوب نفوذ افکار عمومی بود
4. The mortgage made Mrs. Jones personally liable, as guarantor, to pay the £000.
[ترجمه ترگمان]وام مسکن خانم جونز را شخصا به عنوان ضامن برای پرداخت مبلغ ۲۰۰۰۰ یورو به عهده گرفت
[ترجمه گوگل]وام مسکن خانم جونز شخصا به عنوان ضامن مسئول پرداخت 000 پوند بود
5. The successor to the guarantor had a branch in London and deducted tax on paying sums under the guarantee.
[ترجمه ترگمان]جانشین برای ضامن یک شعبه در لندن داشت و مالیات بر پرداخت مبالغ پرداختی را کسر کرده بود
[ترجمه گوگل]جانشین گارانتی یک شعبه در لندن داشت و مالیات بر پرداخت مبلغ تحت تضمین را کسر کرد
6. In such an event the guarantor should give covenants not only to the landlord but also to the tenant.
[ترجمه ترگمان]در چنین واقعه ای، ضامن باید نه تنها به صاحب مسافرخانه، بلکه برای مستاجر، covenants بدهد
[ترجمه گوگل]در چنین شرایطی، ضامن ضمانت باید نه تنها به صاحبخانه، بلکه مستاجر نیز می دهد
7. The original lessee was not merely a guarantor or surety.
[ترجمه ترگمان]این مستاجر اصلی فقط ضمانت کننده و surety نبود
[ترجمه گوگل]مستاجر اصل نه تنها ضامن یا ضامن نبود
8. Or someone can sign with us as a guarantor.
[ترجمه ترگمان]یا کسی میتونه guarantor بشه
[ترجمه گوگل]یا کسی می تواند با ما به عنوان ضمانت کننده امضا کند
9. All of the obligations of the Guarantor hereunder shall be joint and several.
[ترجمه ترگمان]کلیه تعهدات ذیل باید شامل موارد مشترک و متعددی باشد
[ترجمه گوگل]کلیه وظایف ضمانت کننده این قرارداد باید مشترک و چندگانه باشد
10. You can't become his guarantor if you go there without money in your hands "
[ترجمه ترگمان]اگر بدون پول، بدون پول، بدون پول به آنجا بروی
[ترجمه گوگل]شما اگر بخواهید بدون پول در دستان خود بمانید،
11. To guarantor, the behavior of renter will become decisive factor it will undertake contingent liability.
[ترجمه ترگمان]برای ضامن، رفتار وسائل نقلیه عامل تعیین کننده ای خواهد بود که مسئولیت مشروط را به عهده خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]به عنوان ضامن، رفتار اجاره دهنده تبدیل به عامل تعیین کننده خواهد شد که مسئولیت احتمالی آن را برعهده خواهد گرفت
12. Guarantor: a third party who assumes relevant responsibilities on behalf of the Leasee in the event of failure of performance by the Leasee of the obligations agreed in the auto lease contract.
[ترجمه ترگمان]Guarantor: شخص ثالث که مسیولیت های مربوطه را به نیابت از the در صورت عدم موفقیت اجرا با the تعهدات توافق شده در قرارداد اجاره ماشین فرض می کند
[ترجمه گوگل]ضمانت کننده: شخص ثالثی که مسئولیت های مربوط به طرف Leasee را در صورت عدم انجام اجرای قرارداد اجاره خودرو اجاره ای انجام می دهد
13. Guarantor gives up all counterplea and the right of state.
[ترجمه ترگمان]Guarantor همه counterplea و حق دولت را به دست می دهد
[ترجمه گوگل]ضمانت کننده تمام کنش ها و حق دولت را رد می کند