کلمه جو
صفحه اصلی

misdirection


معنی : گمراهی، راهنمایی غلط، عنوان غلط
معانی دیگر : راهنمایی غلط، گمراهی، عنوان غلط

انگلیسی به فارسی

راهنمایی غلط، گمراهی، عنوان غلط


انگلیسی به انگلیسی

• wrong direction; misleading direction, incorrect order, misinformation

دیکشنری تخصصی

[حقوق] اشتباه قاضی در راهنمایی هیأت منصفه

مترادف و متضاد

گمراهی (اسم)
aberrance, aberration, misdirection, loss, amusement, slip, obliquity, errancy

راهنمایی غلط (اسم)
misdirection

عنوان غلط (اسم)
misdirection

جملات نمونه

1. Religion is a salve for confusion and misdirection. Robert F. Kennedy
[ترجمه ترگمان]دین a برای گیج کنندگی و misdirection است رابرت اف کندی
[ترجمه گوگل]دین یک سرخوردگی برای سردرگمی و اشتباه است رابرت اف کندی

2. It also correctly consumes charges of Misdirection.
[ترجمه ترگمان]همچنین به درستی هزینه های of را مصرف می کند
[ترجمه گوگل]همچنین به درستی هزینه اتهام اشتباه را می پردازد

3. Misdirection: Items used while Misdirection is active will now consume a charge correctly.
[ترجمه ترگمان]misdirection: اقلام مورد استفاده در حالی که misdirection فعال است در حال حاضر شارژ را به درستی مصرف می کند
[ترجمه گوگل]مسیر نادرست: موارد مورد استفاده در حالی که فعال بودن Misdirection فعال است، در حال حاضر به درستی شارژ می شود

4. Another attempt at misdirection was foiled by an alert mail carrier.
[ترجمه ترگمان]یک تلاش دیگر در misdirection توسط یک حامل نامه هوشیار خنثی شد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از تلاش ها در مسیر اشتباه توسط یک حامل ایمیل هشدار جعلی شد

5. One reason is the misdirection of public money.
[ترجمه ترگمان]یک دلیل the پول مردم است
[ترجمه گوگل]یکی از دلایل آن، اشتباه هدایت پول عمومی است

6. And he employed the very methods—hit men, misdirection, stagecraft—that, in the past, had been the province of corrupt states and intelligence outfits.
[ترجمه ترگمان]And، misdirection، stagecraft - که در گذشته، استان ایالات فاسد و سازمان های اطلاعاتی بود
[ترجمه گوگل]و او با استفاده از روش های بسیار متداول مردان، سوءاستفاده، نزاع و جدال - که در گذشته، استان های دولت فاسد و لباس های هوشمند بوده است

7. Conjurers are experts at misdirection.
[ترجمه ترگمان]conjurers متخصصان misdirection هستند
[ترجمه گوگل]Conjurers کارشناسان در اشتباه است

8. Without this logical information review process, creativity will drown in misdirection.
[ترجمه ترگمان]بدون این فرآیند مرور اطلاعات منطقی، خلاقیت در misdirection غرق خواهد شد
[ترجمه گوگل]بدون این روند بازبینی اطلاعات منطقی، خلاقیت به صورت اشتباه غرق خواهد شد

9. Verbal suggestion can also play a big role in misdirection.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شفاهی می تواند نقش بزرگی در misdirection بازی کند
[ترجمه گوگل]پیشنهاد کلامی همچنین می تواند نقش بزرگی در مسیر اشتباه بازی کند


کلمات دیگر: