کلمه جو
صفحه اصلی

overdraw


معنی : چک بی محل، بیش از اعتبار حواله کردن، بیش از اعتبار برات کردن، بیش از اعتبار کشیدن، بیش از اعتبار حواله یا چک دادن
معانی دیگر : (از حساب بانک) اضافه برداشت کردن، فزون برداشت کردن، غلو کردن، زیاده روی کردن، افراط کردن، فزون کاری کردن

انگلیسی به فارسی

بیش از اعتبار حواله یا چک دادن


بیش از اعتبار کشیدن


overdraw، بیش از اعتبار کشیدن، چک بی محل، بیش از اعتبار حواله یا چک دادن، بیش از اعتبار حواله کردن، بیش از اعتبار برات کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: overdraws, overdrawing, overdrawn, overdrew
(1) تعریف: to write a check on or attempt to withdraw funds from (an account) in excess of available funds or credit.

(2) تعریف: to pull or draw too far.

- The archer overdrew his bow.
[ترجمه ترگمان] کماندار کمانش را پایین آورد
[ترجمه گوگل] کماندار کمانش را برداشت

(3) تعریف: to exaggerate the qualities of in a drawing, description, or the like.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
(1) تعریف: to write checks or attempt to make withdrawals in excess of the funds available in an account.

(2) تعریف: to have too strong an overdraft, as a stove or furnace.

• withdraw an amount of money in excess of the balance (from a bank account, allowance, etc.); draw in an exaggerated manner

دیکشنری تخصصی

[حقوق] اضافه برداشت کردن از حساب

مترادف و متضاد

چک بی محل (فعل)
overdraw

بیش از اعتبار حواله کردن (فعل)
overdraft, overdraw

بیش از اعتبار برات کردن (فعل)
overdraft, overdraw

بیش از اعتبار کشیدن (فعل)
overdraw

بیش از اعتبار حواله یا چک دادن (فعل)
overdraw

جملات نمونه

1. do not overdraw your account!
بیش از موجودی حساب (بانکی) خودت چک ننویس !

2. His current account was seriously overdrawn.
[ترجمه ترگمان]حساب جاری او به طور جدی تراز آب بود
[ترجمه گوگل]حساب جاری او به طور جدی از بین رفته است

3. They were overdrawn by £150, so they couldn't write any cheques.
[ترجمه ترگمان]آن را با چک کردن ۱۵۰ پوند چک می کردند، بنابراین دیگر نمی توانستند چک کنند
[ترجمه گوگل]آنها 150 پوند برداشت شدند، بنابراین آنها نمیتوانستند هر گونه چک را بنویسند

4. It's the first time I had ever overdrawn my account.
[ترجمه ترگمان]اولین باری بود که حسابم را نپرداخته بود
[ترجمه گوگل]این اولین بار بود که تا به حال حساب کاربریم را از دست داده بودم

5. I try not to go overdrawn if possible.
[ترجمه ترگمان]اگر امکانش باشد، سعی می کنم که از آن دست بردارم
[ترجمه گوگل]من امتحان میکنم اگر امکان نداشته باشم

6. I never like to go overdrawn if I can help it.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت دوست ندارم که از آن دست بردارم، اگر بتوانم به آن کمک کنم
[ترجمه گوگل]من هرگز نمیخواهم از این موضوع اجتناب کنم اگر بتوانم به آن کمک کنم

7. If the flue overdraws, all the heat goes right up the chimney.
[ترجمه ترگمان]اگر لوله بخاری باشد، همه گرما از روی بخاری بالا می رود
[ترجمه گوگل]اگر دودکش از بین برود، تمام گرما به سمت دودکش می رود

8. Your account is £200 overdrawn.
[ترجمه ترگمان]حساب شما ۲۰۰ دست تراز است
[ترجمه گوگل]حساب شما 200 پوند است

9. Even if you go overdrawn you will find charges for Switch are cheaper than paying by cheque.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر به چک کردن آن دست بزنید، هزینه های تعویض خودرو نسبت به چک کردن با چک ارزان تر هستند
[ترجمه گوگل]حتی اگر شما بیش از حد مورد استفاده قرار گیرد، هزینه های سوئیچ ارزان تر از پرداخت چک است

10. I overdrew my account by £20.
[ترجمه ترگمان]من حساب خود را با ۲۰ پوند افزایش دادم
[ترجمه گوگل]حساب من را با 20 پوند برداشت

11. Your account is overdrawn.
[ترجمه ترگمان]حساب تو هیچ اعتباری ندارد
[ترجمه گوگل]حساب شما بیش از حد است

12. My account is overdrawn by £300.
[ترجمه ترگمان]حساب من ۳۰۰ پوند است
[ترجمه گوگل]حساب من با 300 پوند برداشت شده است

13. I am overdrawn by 500.
[ترجمه ترگمان]من تا ۵۰۰ سال دیگه دست و پنجه نرم می کنم
[ترجمه گوگل]من 500 دلار برداشتم

14. The account was overdrawn.
[ترجمه ترگمان]صورت حساب از دست رفته بود
[ترجمه گوگل]حساب کاربری برداشته شد

do not overdraw your account!

بیش از موجودی حساب (بانکی) خودت چک ننویس!


پیشنهاد کاربران

exaggerate in describing or depicting ( someone or something )
اغراق کردن
بیش از اندازه ارزش قائل شدن
"some of the characters were overdrawn"
درمورد برخی از شخصیت ها اغراق شده بود.



کلمات دیگر: