1. The mortgagor had been ordered to pay the mortgagee's costs which had been taxed at £60.
[ترجمه ترگمان]به mortgagor دستور داده شده بود هزینه های mortgagee را که در ۶۰ پوند مالیات گرفته بودند بپردازد
[ترجمه گوگل]وام مسکن دستور داده بود که هزینه های وام گیرنده را که به مبلغ 60 پوند محاسبه شده بود پرداخت کند
2. The mortgagor creates by deed a legal charge upon the land.
[ترجمه ترگمان]The با اعمال یک اتهام قانونی بر روی زمین ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]وام مسکن توسط دادگاه اتهام قانونی بر سرزمین ایجاد می کند
3. If the mortgagor is a lessee for years he effects the mortgage by a sub-lease.
[ترجمه ترگمان]اگر the به مدت چند سال یک lessee باشد، قسط وام را با اجاره زیر اجاره خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر وام گیرنده سالیانه ی مستاجر باشد، وام مسکن را به وسیله ی اجاره نامه تحت پوشش قرار می دهد
4. If default is made by the mortgagor and not rectified the mortgagee has power to foreclose.
[ترجمه ترگمان]اگر عدم پرداخت بدهی توسط the انجام شود و عدم تصحیح the، قدرت را از دست بدهد
[ترجمه گوگل]اگر پیش فرض توسط وام گیرنده ساخته شده است و رفع نشده، وام مسکن دارای اختیار است
5. In practice the mortgagor will usually remain in possession of the property.
[ترجمه ترگمان]در عمل، mortgagor معمولا دارایی خود را به دست خواهند آورد
[ترجمه گوگل]در عمل، وام مسکن معمولا در اختیار مالکیت قرار میگیرد
6. The payment has to countersigned by the mortgagor.
[ترجمه ترگمان]این پرداخت باید توسط mortgagor انجام شود
[ترجمه گوگل]پرداخت باید توسط وکیل مدافع مجاز باشد
7. To mortgagor rental housing mortgage, they must obtain the consent of the mortgagee.
[ترجمه ترگمان]برای اجاره مسکن اجاره مسکن، آن ها باید رضایت of را به دست آورند
[ترجمه گوگل]برای وام مسکن وام دهی مسکن، آنها باید رضایت مسکن دریافت کنند
8. The borrower is referred to as the mortgagor.
[ترجمه ترگمان]وام گیرنده بعنوان the منسوب است
[ترجمه گوگل]وام گیرنده به عنوان وام مسکن اشاره شده است
9. The real estate mortgage means that the mortgagor uses his real estate without transferring the way of occupancy to provide guarantee of obligation for his mortgagee.
[ترجمه ترگمان]رهن املاک به این معنی است که the از املاک و مستغلات خود بدون انتقال روش اشغال به منظور تضمین تعهد به تعهدات خود استفاده می کند
[ترجمه گوگل]وام مسکن املاک و مستغلات بدین معنی است که وام گیرنده از املاک و مستغلات خود بدون استفاده از روش اشغال برای تأمین تعهد برای وام گیرنده اش استفاده می کند
10. Article 51 Where a mortgagors acts are likely to cause the value of the mortgaged property to decline, the mortgagee shall be entitled to demand that the mortgagor cease and deist from such acts.
[ترجمه ترگمان]ماده ۵۱ در جایی که اقدامات mortgagors به احتمال زیاد موجب کاهش ارزش املاک خریداری شده می شود، the مجاز خواهد بود که تقاضا کند که \"mortgagor\" و deist از چنین اقداماتی پایان یابد
[ترجمه گوگل]ماده 51 در صورتی که اقدامات وام گیرندگان احتمالا موجب کاهش ارزش ملک مرتهن شده شود، وام مسکن حق دارد که تقاضا کند که وام گیرنده متوقف شود و از چنین اقداماتی محو شود
11. After the mortgaged real property is insured, the mortgagor shall hand over the insurance policy to the mortgagee for safe custody.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه ملک واقعی رهن بیمه شد، صندوق بیمه گذاران باید سیاست بیمه را به the برای حبس ایمن تحویل دهد
[ترجمه گوگل]پس از اینکه اموال واقعی وام گرفته شده بیمه شده است، وام مسکن باید به بیمه گذار برای بیمه نامه به بیمه گذار برساند
12. The mortgagor retains a right to redeem the land once all mortgage moneys have been repaid.
[ترجمه ترگمان]The حق دارند که وقتی همه پول های رهن را بازپرداخت کنند، زمین را دوباره از گرو درآورند
[ترجمه گوگل]هنگامی که تمام پول های وام مسکن بازپرداخت می شود، وام مسکن حق دارد که زمین را بفروشد
13. A mortgage contract should be concluded in writing. Mortgagor, mortgagee and the third party who set up the right of mortgage on his own property are all in different circulation of interest.
[ترجمه ترگمان]قرارداد رهن باید به صورت کتبی به پایان برسد mortgagor، mortgagee، و دسته سوم کسانی که حق رهن گذاشتن بر املاک خود را دارند، همگی در گردش مالی هستند
[ترجمه گوگل]قرارداد وام باید به صورت کتبی به پایان برسد Mortgagor، رهن و شخص ثالث که حقوق وام مسکن را بر مالکیت خود تنظیم می کنند، در جریان گردش متفاوتی قرار دارند
14. A mortgagor may at the same time mortgage all the property listed in the preceding paragraph.
[ترجمه ترگمان]یک mortgagor ممکن است در همان زمان تمام اموال فهرست شده در بند گذشته را گرو بگذارد
[ترجمه گوگل]یک وام مسکن ممکن است در همان زمان وام مسکن تمام ملک ذکر شده در پاراگراف قبلی
15. Prior to the maturity of the loan, the mortgagor cannot prepay the loan.
[ترجمه ترگمان]پیش از بلوغ این وام، وام دهندگان قادر به پرداخت وام نیستند
[ترجمه گوگل]قبل از بلوغ وام، وام گیرنده نمیتواند وام را پیش پرداخت کند