1. The employees turned in a plea to their boss for higher pay.
کارمندان، حقوق بیشتری از رئیس خود درخواست کردند
2. The President's plea to release the captives was denied by the enemy.
درخواست رئیس جمهور برای آزادسازی اُسرا، توسط دشمن رد شد
3. In court today, the judge consented to the lawyer's plea for a light sentence.
در دادگاه امروز قاضی با درخواست وکیل برای تخفیف مجازات برای موکل خود موافقت نمود
4. a plea of not guilty
اظهارنامه ی بی گناهی
5. his plea of insanity was rejected
دادخواست دیوانگی او رد شد.
6. a forceful plea for peace
لابه ی موثر برای صلح
7. cop a plea
(امریکا - خودمانی) به جرم خود اقرار کردن (به ویژه برای بهره مندی از تخفیف مجازات)
8. to enter a plea of not guilty
دادخواست رد اتهامات را به دادگاه دادن
9. he left earlier with the plea of a headache
به بهانه ی سردرد زودتر رفت.
10. The director of the charity made an impassioned plea for help.
[ترجمه ترگمان]رئیس موسسه خیریه درخواست پر شور برای کمک کرد
[ترجمه گوگل]مدیر خیریه تقاضای مضطرب برای کمک کرد
11. They made no plea for relief.
[ترجمه ترگمان]هیچ بهانه ای برای تسکین دادن نداشتند
[ترجمه گوگل]آنها تقاضای تسکین نکردند
12. He made a plea for help/mercy.
[ترجمه ترگمان]او درخواست کمک \/ بخشش کرد
[ترجمه گوگل]او خواستار کمک / رحمت خواند
13. The defence lawyer made an eloquent plea for his client's acquittal.
[ترجمه ترگمان]وکیل مدافع از تبرئه موکلش یک درخواست فصیح به عمل آورد
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع تقاضای بلافاصله برای محکومیت مشتری خود را مطرح کرد
14. The lawyer made a tearful plea to bias the jury.
[ترجمه ترگمان]وکیل اصرار کرد تا هیات منصفه رو تحت تاثیر قرار بده
[ترجمه گوگل]وکیل یک درخواست متزلزل به منصفه هیئت منصفه ارائه داد
15. Caldwell made a plea for donations.
[ترجمه ترگمان]کالدول درخواست کمک های مالی کرد
[ترجمه گوگل]کالدول درخواست کمکهای مالی کرد
16. We will enter a plea of not guilty.
[ترجمه ترگمان]ما به درخواست گناه وارد می شویم
[ترجمه گوگل]ما خواهان گناه نیستیم
17. The parents made an emotional plea to their child's kidnappers.
[ترجمه ترگمان]والدین یک درخواست احساسی از ربایندگان کودکانشان کردند
[ترجمه گوگل]پدر و مادر خواسته های عاطفی به آدم ربایان فرزندشان داده اند
18. I conjure you to hear my plea.
[ترجمه گلی] من از شما میخواهم تا درخواست مرا بشنوید
[ترجمه ترگمان]من به شما التماس می کنم که plea را بشنوید
[ترجمه گوگل]من از شما خواسته ام که درخواست خویش را بشنوم
19. A senior judge heard a plea for damages on behalf of the accident victims.
[ترجمه ترگمان]یک قاضی ارشد درخواست غرامت از طرف قربانیان حادثه را شنید
[ترجمه گوگل]یک قاضی ارشد تقاضای خسارت را از جانب قربانیان حادثه خواند
20. Dr. Faraday remained steadfast in his plea of innocence.
[ترجمه ترگمان]دکتر فارادی در ادعای بی گناهی ثابت قدم ماند
[ترجمه گوگل]دکتر فارادی با درخواست بیگناهی خود پایبند بود
21. Dunn copped a plea to avoid going to jail.
[ترجمه ترگمان]به گفته دان، از رفتن به زندان خودداری کرد
[ترجمه گوگل]دون تقاضا کرد تا از رفتن به زندان جلوگیری کند
22. Wilson entered a plea of not guilty .
[ترجمه زبان آموز] ویلسون درخواست رد اتهام را به دادگاه داد.
[ترجمه ترگمان]ویل سن اعتراف کرد که گناهکار نیست
[ترجمه گوگل]ویلسون مجبور شد که مجازات کند