1. Building societies may foreclose on a mortgage if payments are not kept up.
[ترجمه ترگمان]اگر پرداخت ها متوقف نشود، جوامع ساختمانی قادر به بازپرداخت وام مسکن خواهند بود
[ترجمه گوگل]جوامع ساختمانی ممکن است در صورتی که پرداخت ها حفظ نشوند، از وام مسکن جلوگیری کنند
2. The building society will be forced to foreclose.
[ترجمه ترگمان]جامعه ساختمانی مجبور به عدم بازپرداخت خواهد شد
[ترجمه گوگل]جامعه ساختمان مجبور خواهد شد که از سلب حق محروم شود
3. They tried to foreclose the possibility of his meeting with the chairman.
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش کردند تا امکان ملاقات با رئیس را از بین ببرند
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند از دیدار او با رئیس رد شوند
4. The building society will be forced to foreclose on this mortgage because regular payments have not been made.
[ترجمه ترگمان]جامعه ساختمانی مجبور به عدم بازپرداخت وام مسکن خواهد شد زیرا پرداخت ها به صورت منظم انجام نگرفته است
[ترجمه گوگل]از آنجا که پرداخت های منظم انجام نشده است، جامعه ساختمان مجبور خواهد شد که این وام را از بین ببرد
5. Ms. Harvey's mortgage company has threatened to foreclose on her Houston home.
[ترجمه ترگمان]شرکت وام مسکن خانم هار وی تهدید کرده است که در خانه هیوستون به سر می برد
[ترجمه گوگل]شرکت وام مسکن خانم هاروی تهدید کرده است که در خانه هوستون خود را کنار بگذارد
6. And the Amish do not foreclose on unpaid loans.
[ترجمه ترگمان]و the به بازپرداخت وام های پرداخت نشده بدهکار نیست
[ترجمه گوگل]و آمیش ها در وام های پرداخت نشده محروم می شوند
7. Her mortgage company has twice threatened to foreclose on her north Houston home, which serves as her company headquarters.
[ترجمه ترگمان]شرکت وام مسکن او دو بار تهدید کرده است که در خانه هوستون شمالی به سر می برد که به عنوان ستاد شرکت او عمل می کند
[ترجمه گوگل]شرکت وام مسکن او دو بار تهدید کرده است که خانه خود را در شمال هوستون، که به عنوان دفتر مرکزی شرکتش فعالیت می کند، محروم کرده است
8. Inevitably, many lenders will foreclose on thehomeowner.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از وام دهندگان به طور اجتناب ناپذیری باز خواهند شد
[ترجمه گوگل]ناگزیر، بسیاری از وام دهندگان برای مالکیت خصوصی محروم خواهند شد
9. Last year, a loan servicer filed to foreclose on two office buildings in Fairfield, N.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، یک وام وام برای عدم بازپرداخت دو ساختمان اداری در Fairfield، N به تصویب رسید
[ترجمه گوگل]در سال گذشته، یک وام دهنده وام در دو ساختمان اداری در Fairfield، N
10. Banks can foreclose on a home equity loan within 90 days if you miss payments.
[ترجمه ترگمان]اگر شما پرداخت ها را از دست بدهید، بانک ها می توانند در عرض ۹۰ روز یک وام مسکن خانوادگی را بازپرداخت کنند
[ترجمه گوگل]بانک ها می توانند در مدت 90 روز در صورتیکه وام از پرداخت هزینه می کنند، در یک وام مسکن خانه محروم شوند
11. Did you foreclose on many families this week?
[ترجمه ترگمان]تو این هفته بسیاری از خانواده ها را از دست دادی؟
[ترجمه گوگل]آیا در این هفته بسیاری از خانواده ها را مسدود کرده اید؟
12. His business is foreclose.
[ترجمه ترگمان]کارش را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]کسب و کار او محروم است
13. They will foreclose our mortgage.
[ترجمه ترگمان]آن ها وام مسکن ما را از بین خواهند برد
[ترجمه گوگل]آنها وام مسکن ما را مسدود خواهند کرد
14. It is perfectly rational for individual banks to want to foreclose early on companies having trouble repaying their loans.
[ترجمه ترگمان]این کاملا منطقی است برای بانک های فردی که می خواهند زودهنگام بر روی شرکت هایی که با بازپرداخت وام های خود دچار مشکل شده اند، رو به رو شوند
[ترجمه گوگل]برای بانک های فردی کاملا منطقی است که می خواهند در اوایل شرکت هایی که مشکل وام های خود را بازپرداخت می کنند را از کار انداخته باشند