• legitimate entity, body or organization that has legal authorization
legal entity
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[حقوق] شخص حقوقی
جملات نمونه
1. A company is a separate legal entity.
[ترجمه ترگمان]شرکت یک نهاد قانونی جداگانه است
[ترجمه گوگل]یک شرکت یک نهاد قانونی جداگانه است
[ترجمه گوگل]یک شرکت یک نهاد قانونی جداگانه است
2. The ie has ceased to exist as a legal entity, but the family unit has remained highly influential.
[ترجمه ترگمان]دولت به عنوان یک نهاد قانونی دیگر موجودیت خود را از دست داده است، اما واحد خانواده به شدت تاثیرگذار باقی مانده است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، آن را به عنوان یک نهاد قانونی متوقف کرده است، اما واحد خانواده بسیار با نفوذ باقی مانده است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، آن را به عنوان یک نهاد قانونی متوقف کرده است، اما واحد خانواده بسیار با نفوذ باقی مانده است
3. It is a legal entity that lives separately from its owners.
[ترجمه ترگمان]آن یک نهاد قانونی است که جدا از مالکان آن زندگی می کند
[ترجمه گوگل]این یک نهاد قانونی است که جدا از صاحبان آن زندگی می کند
[ترجمه گوگل]این یک نهاد قانونی است که جدا از صاحبان آن زندگی می کند
4. This means that it is a separate legal entity from the particular person who is the trustee.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که این نهاد یک نهاد قانونی جداگانه از طرف شخص خاصی است که امین است
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که یک شخص حقوقی جداگانه از شخص خاصی است که وکیل است
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که یک شخص حقوقی جداگانه از شخص خاصی است که وکیل است
5. A company is a legal entity whose affairs are mainly regulated by the Companies Act 198
[ترجمه ترگمان]یک شرکت یک نهاد قانونی است که امور آن اصولا توسط قانون شرکت ها ۱۹۸ تعیین می شود
[ترجمه گوگل]یک شرکت یک نهاد قانونی است که امور خود را عمدتا توسط قانون شرکت ها 198 تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]یک شرکت یک نهاد قانونی است که امور خود را عمدتا توسط قانون شرکت ها 198 تنظیم شده است
6. Expertise is required on the legal entity registration process.
[ترجمه ترگمان]در فرآیند ثبت نام نهاد قانونی تخصص لازم است
[ترجمه گوگل]تجارب مورد نیاز در پروسه ثبت نام اشخاص حقوقی است
[ترجمه گوگل]تجارب مورد نیاز در پروسه ثبت نام اشخاص حقوقی است
7. Article 18 Any individual, legal entity or organization or anyone whom an administrative action is issued to as well a third party with interest at stake may file an administrative appeal.
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۸ هر فرد، نهاد قانونی یا سازمان یا هر کس که یک اقدام اجرایی برای یک شخص ثالث صادر شود، ممکن است یک درخواست اجرایی را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]ماده 18 هر شخصی، سازمان حقوقی یا سازمان یا افرادی که اقدام اداری صادر می شود و شخص ثالثی که در معرض خطر است، می تواند درخواست تجدیدنظر اداری را ارائه کند
[ترجمه گوگل]ماده 18 هر شخصی، سازمان حقوقی یا سازمان یا افرادی که اقدام اداری صادر می شود و شخص ثالثی که در معرض خطر است، می تواند درخواست تجدیدنظر اداری را ارائه کند
8. Corporate legal entity plays a more and more important role in the economic sector.
[ترجمه ترگمان]نهاد حقوقی شرکتی نقش بسیار مهم تری در بخش اقتصادی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]موسسه حقوقی شرکت نقش مهمی در بخش اقتصادی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]موسسه حقوقی شرکت نقش مهمی در بخش اقتصادی ایفا می کند
9. As a legal entity in its own right, the Institute is financially and operatively autonomous, and is entered in Switzerland's Commercial Register.
[ترجمه ترگمان]موسسه به عنوان یک نهاد قانونی در حق خود مختار است و در عمل خودمختار عمل می کند و در ثبت تجاری سوئیس وارد می شود
[ترجمه گوگل]موسسه به عنوان یک نهاد حقوقی به صلاحدید خود، مؤسسه مالی و عملیات خودمختار است و در ثبت نام تجاری سوئیس وارد شده است
[ترجمه گوگل]موسسه به عنوان یک نهاد حقوقی به صلاحدید خود، مؤسسه مالی و عملیات خودمختار است و در ثبت نام تجاری سوئیس وارد شده است
10. A corporation is separate legal entity Chartered by the state.
[ترجمه ترگمان]یک شرکت یک نهاد قانونی مجزا است که توسط دولت Chartered شده است
[ترجمه گوگل]شرکت یک نهاد حقوقی جداگانه توسط دولت است
[ترجمه گوگل]شرکت یک نهاد حقوقی جداگانه توسط دولت است
11. A corporation as a separate and legal entity ; as if it were a separate'person '.
[ترجمه ترگمان]یک شرکت به عنوان یک نهاد جداگانه و قانونی؛ گویی فرد جداگانه ای بود
[ترجمه گوگل]یک شرکت به عنوان یک نهاد جداگانه و قانونی؛ همانطور که اگر آن فرد جداگانه بود
[ترجمه گوگل]یک شرکت به عنوان یک نهاد جداگانه و قانونی؛ همانطور که اگر آن فرد جداگانه بود
12. As a separate legal entity, the corporation must pay taxes.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک نهاد قانونی جداگانه، شرکت باید مالیات بپردازد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نهاد قانونی مجزا، شرکت باید مالیات پرداخت کند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نهاد قانونی مجزا، شرکت باید مالیات پرداخت کند
13. As a separate legal entity, LLC's may own property, sue, and be sued in LLC's name.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک نهاد قانونی جداگانه، این شرکت ممکن است مال خودش باشد، شکایت کند و با نام LLC مورد شکایت قرار گیرد
[ترجمه گوگل]LLC به عنوان یک نهاد قانونی مجزا، ممکن است مالکیت خود را داشته باشد، شکایت کند و در نام LLC شکایت کند
[ترجمه گوگل]LLC به عنوان یک نهاد قانونی مجزا، ممکن است مالکیت خود را داشته باشد، شکایت کند و در نام LLC شکایت کند
14. The relation between the public welfare legal entity and its users is the special power relationship.
[ترجمه ترگمان]رابطه بین ماهیت حقوقی رفاه عمومی و کاربران آن رابطه قدرت ویژه ای است
[ترجمه گوگل]رابطه بین نهاد قانونی رفاه عمومی و کاربران آن رابطه قدرت ویژه ای است
[ترجمه گوگل]رابطه بین نهاد قانونی رفاه عمومی و کاربران آن رابطه قدرت ویژه ای است
15. You may designate any person, firm, corporation or legal entity as principal or contingent beneficiary.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید هر فرد، شرکت، شرکت یا نهاد قانونی را به عنوان ذی نفع اصلی یا مشروط تعیین کنید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است هر شخص، شرکت، شرکت یا نهادهای قانونی را به عنوان عامل اصلی یا ذینفع احتمالی تعیین کنید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است هر شخص، شرکت، شرکت یا نهادهای قانونی را به عنوان عامل اصلی یا ذینفع احتمالی تعیین کنید
پیشنهاد کاربران
نهاد قانونی مستقل
شخص حقوقی
نهاد حقوقی
نهاد قانونی
نهاد حقوقی
نهاد قانونی
کلمات دیگر: