1. a notorious bootlegger who bootlegged whisky from canada
قاچاقچی معروفی که از کانادا ویسکی قاچاق می کرد
2. a notorious gambler
قمارباز رسوا
3. quite a notorious figure
آدمی کاملا رسوا
4. the most notorious cancer-cure quack in recent years
رسواترین پزشک مدعی درمان سرطان در سال های اخیر
5. these birds are notorious for their ability to dive into water
قدرت این پرندگان در شیرجه رفتن در آب معروف است.
6. one of the most notorious government prisons
یکی از بدنام ترین زندان های دولتی
7. iron is one of the notorious conductors of heat
آهن یکی از رساناهای شناخته شده ی گرما است.
8. i am the one who is notorious in the city for falling in love
من آن کسم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن.
9. his escape with the mayor's daughter made him notorious throughout the region
فرار او با دختر شهردار او را در سرتاسر آن ناحیه انگشت نما کرد.
10. Such a notorious person has got to the top of the company. That's more than I bargained for.
[ترجمه ترگمان]این شخص بدنام، به بالاترین قسمت شرکت رسیده است این بیشتر از آن چیزی است که من انتظارش را داشتم
[ترجمه گوگل]چنین فردی بدنام به بالای این شرکت رسیده است این چیزی است که بیشتر برای من جالب است
11. The accident happened on a notorious black spot on the A4
[ترجمه ترگمان]تصادف در نقطه سیاه بدنامی در A۴ به وقوع پیوست
[ترجمه گوگل]این حادثه اتفاق افتاده است در نقطه سیاه و سفید بدنام در A4
12. This town is notorious for chewing people up and spitting them out.
[ترجمه ترگمان]این شهر برای جویدن مردم بدنام است و آن ها را بیرون تف می کند
[ترجمه گوگل]این شهر بدنام است برای جویدن مردم و تف کردن آنها
13. The club was a notorious hang-out for the criminally inclined.
[ترجمه ترگمان]کلوپ مشهور و بدنام بود برای the که به شدت تمایل به جنایت داشت
[ترجمه گوگل]این باشگاه برای خشنودی جنایتکاران متوقف شد
14. The lawyer has defended some of the most notorious criminals.
[ترجمه ترگمان]وکیل از برخی از بدنام ترین جنایتکاران دفاع کرده است
[ترجمه گوگل]وکیل از بعضی از بدترین جنایتکاران دفاع کرده است
15. The company was notorious for shady deals.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به خاطر معاملات مشکوکی بدنام بود
[ترجمه گوگل]این شرکت برای معاملات سایه ای مشهور بود
16. Alcoholics are notorious for their ability to deceive themselves about the extent of their problem.
[ترجمه ترگمان]Alcoholics به خاطر توانایی خود برای فریب دادن خودشان در مورد میزان مشکل شان بدنام هستند
[ترجمه گوگل]الکلی های بدنام برای توانایی خود را برای خود در مورد میزان مشکل خود را فریب
17. That corner is a notorious accident black spot .
[ترجمه ترگمان]اون گوشه، یه جای notorious
[ترجمه گوگل]این گوشه یک حادثه ترسناکی است