کلمه جو
صفحه اصلی

limited partner

انگلیسی به انگلیسی

• passive partner who has limited responsibility for the partnership's debts

دیکشنری تخصصی

[حقوق] شرکت با مسئولیت محدود

جملات نمونه

1. Only limited partners may claim limited liability.
[ترجمه ترگمان]تنها شرکای محدود ممکن است ادعای مسئولیت محدود داشته باشند
[ترجمه گوگل]فقط شرکای محدود ممکن است مسئولیت محدودی را ادعا کنند

2. Limited partners have very restricted freedom of financial action.
[ترجمه ترگمان]شرکای محدود آزادی عمل مالی را محدود کرده اند
[ترجمه گوگل]شرکای محدود محدودیت آزادی عمل مالی را محدود کرده اند

3. Limited partner of the following acts, is not considered the implementation of partnership affairs.
[ترجمه ترگمان]با مسئولیت محدود اقدامات زیر، اجرای امور شراکت در نظر گرفته نمی شود
[ترجمه گوگل]شریک محدود اعمال زیر، پیاده سازی امور همکاری نیست

4. LP pressure: If I'm a limited partner in VC funds, here would be my question about founder liquidity: "Hey, why don't we get a little too?"
[ترجمه ترگمان]فشار آل پی: اگر من یک شریک محدود در بودجه VC هستم، در اینجا سوال من در مورد نقدینگی موسس این است: \"هی، چرا ما هم کمی پول به دست نمی آوریم؟\"
[ترجمه گوگل]فشار LP: اگر من یک شریک محدود در صندوق VC باشم، در اینجا سوال من در مورد نقدینگی بنیانگذار وجود دارد: «هی، چرا ما کمی کم نمی آوریم؟»

5. This means limited partner wins get one's own back is far under their investment to fund.
[ترجمه ترگمان]این به آن معنا است که شریک محدود برنده می شود و بازگشت خود به دور از سرمایه گذاری آن ها برای تامین سرمایه است
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که شرکای محدودی که به دست می آورند، خود را پشت سر می گذارند و به سرمایه گذاری خود برای تأمین مالی کمک می کنند

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

7. Be like what promulgated last year " limited partner system ", a few crab tastes first achieve cast an enterprise to also express developing bewilderment on forum.
[ترجمه ترگمان]مانند آنچه که سال گذشته \"سیستم\" محدود \" را اعلام کرد، کمی مزه خرچنگ برای اولین بار باعث ایجاد یک شرکت برای ابراز حیرت در حال توسعه در فروم شد
[ترجمه گوگل]مانند آنچه در سال گذشته 'سیستم شریک محدود' اعلام شد، چند طعم خرچنگی برای اولین بار به دست آورد و یک شرکت را نیز به عنوان ابراز نارضایتی در انجمن را ابراز کرد

8. It is understood that the limited partnership fund investors as a limited partner (LP), only assume limited responsibility.
[ترجمه ترگمان]درک شده است که سرمایه گذاران مشارکت محدود به عنوان یک شریک محدود (LP)تنها مسیولیت محدود را فرض می کنند
[ترجمه گوگل]قابل درک است که سرمایه گذاران صندوق مشارکت محدود به عنوان یک شریک محدود (LP) تنها مسئولیت محدودی را در بر می گیرند

9. The cornerstone limited partner will be AOL (AOL), which acquired TechCrunch last fall and where Arrington is now an employee.
[ترجمه ترگمان]شرکت با سنگ بنای محدود از AOL (AOL)خواهد بود که پاییز گذشته TechCrunch را به دست آورد و در آن Arrington یک کارمند است
[ترجمه گوگل]شرکای محدود اساسی AOL (AOL) است که TechCrunch پاییز گذشته را به دست آورد و Arrington در حال حاضر یک کارمند است

10. A limited partner shall not be a managing partner.
[ترجمه ترگمان]یک شریک محدود نباید یک شریک مدیریت باشد
[ترجمه گوگل]یک شریک محدود نباید یک شریک مدیریت باشد

11. This part is centered around the relationship between the fund manager (ordinary partner) and fund holder (limited partner).
[ترجمه ترگمان]این بخش حول رابطه بین مدیر صندوق (شریک معمولی)و نگهدارنده بودجه (شریک محدود)می باشد
[ترجمه گوگل]این قسمت در ارتباط بین مدیر صندوق (شریک معمولی) و دارنده سهام (شریک محدود) قرار دارد

12. Limited partner may not be funded services.
[ترجمه ترگمان]شریک محدود ممکن است خدمات مالی نداشته باشد
[ترجمه گوگل]شریک محدود نمی تواند خدمات مالی را تامین کند

13. He also said that he had become a limited partner in VC funds managed by Benchmark Capital and SoftTechVC.
[ترجمه ترگمان]او همچنین گفت که او به یک شریک محدود در بودجه VC پس از مدیریت Benchmark و SoftTechVC تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]وی همچنین گفت که وی به شرکای محدود در صندوق های VC تحت مدیریت Benchmark Capital و SoftTechVC تبدیل شده است

14. Generally speaking, abroad LP(limited partner) every want to the end of the year redemptive one part, in order to have him industry need perhaps invests capital repartition .
[ترجمه ترگمان]به طور کلی speaking (شریک محدود)هر یک مایل به پایان سال (شریک محدود)است، به منظور اینکه او به صنعت نیاز داشته باشد شاید سرمایه لازم را سرمایه گذاری کند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، در خارج از کشور LP (شریک محدود) هرکدام بخواهید تا پایان سال بخشی از بازخرید را بخاطر داشته باشید، به این ترتیب که نیاز او به صنعت، بازپرداخت سرمایه را سرمایه گذاری می کند

15. There is something, however, called a limited partnership that has two kinds of partners: a general partner and a limited partner -or usually, many limited partners.
[ترجمه ترگمان]با این حال، چیزی وجود دارد که شراکتی محدود نامیده می شود که دو نوع شریک دارد: یک شریک کلی و یک شریک محدود - یا معمولا، بسیاری از شرکای محدود
[ترجمه گوگل]با این وجود، چیزی وجود دارد که یک مشارکت محدود است که دارای دو نوع همکاران است: یک شریک عمومی و یک شریک محدود - یا معمولا، بسیاری از شرکای محدود


کلمات دیگر: