1. fund accounts
حساب های تنخواه
2. a fund sacred to charity
پولی که به امور خیریه تخصیص یافته است
3. consolidated fund
صندوق (یا اعتبار) تلفیقی
4. guarantee fund
سپرده ی تضمینی
5. a reserve fund for contingencies
بودجه ی ذخیره برای رویدادهای پیش بینی نشده
6. a revolving fund
تنخواه گردان
7. the earthquake relief fund
صندوق کمک به زلزله زدگان
8. they are setting up a special fund to help the unemployed
دارند صندوق ویژه ای برای کمک به بیکاران ایجاد می کنند.
9. The Fund awards four scholarships every year.
[ترجمه ترگمان]این صندوق هر ساله چهار بورسیه دریافت می کند
[ترجمه گوگل]صندوق هر ساله چهار بورس تحصیلی را بعهده می گیرد
10. The house fell into disrepair until a restoration fund was set up .
[ترجمه ترگمان]این خانه تعمیر شد تا زمانی که صندوق بازسازی راه اندازی شد
[ترجمه گوگل]خانه تا زمانی که یک صندوق ترمیم راه اندازی شد، سقوط کرد
11. The fund is largely financed through government borrowing.
[ترجمه ترگمان]این صندوق تا حد زیادی از طریق استقراض دولت تامین مالی می شود
[ترجمه گوگل]این صندوق عمدتا از طریق وام های دولتی تامین می شود
12. The newspaper launched an appeal fund for victims of the disaster.
[ترجمه ترگمان]این روزنامه یک صندوق بین المللی برای قربانیان این فاجعه راه اندازی کرد
[ترجمه گوگل]این روزنامه یک صندوق بازپرداخت برای قربانیان فاجعه را راه اندازی کرد
13. A fund was set up as a goodwill gesture to survivors and their families.
[ترجمه ترگمان]این صندوق به عنوان یک اقدام حسن نیت برای بازماندگان و خانواده های آن ها برپا شده است
[ترجمه گوگل]یک صندوق به عنوان یک رفتار خوب برای مجروحین و خانواده هایشان ایجاد شد
14. They have subscribed large sums to the fund.
[ترجمه ترگمان]آن ها مبالغ کلانی را به صندوق واریز کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها مبلغ هنگفتی را به صندوق اضافه کرده اند
15. She made a personal donation to the fund.
[ترجمه ترگمان]او به این صندوق کمک های شخصی کرد
[ترجمه گوگل]او کمک مالی شخصی به صندوق انجام داد
16. He contributed all his savings to the relief fund.
[ترجمه ترگمان]او همه پس انداز خود را به صندوق پس انداز کمک کرد
[ترجمه گوگل]او تمام پس اندازهای خود را به صندوق امداد کمک کرد
17. The fund was specified to maintain the ancient buildings.
[ترجمه ترگمان]این صندوق برای حفظ ساختمان های باستانی مشخص شده است
[ترجمه گوگل]این صندوق برای نگهداری ساختمان های باستانی مشخص شد
18. They act as joint trustees of the fund.
[ترجمه ترگمان]آن ها به عنوان امین عضو این صندوق عمل می کنند
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان وکلای مشترک صندوق عمل می کنند
19. The fund was increased by the accretion of new shareholders.
[ترجمه ترگمان]این صندوق با the سهامداران جدید افزایش یافت
[ترجمه گوگل]صندوق توسط افزایش سهامداران افزایش یافت
20. The fund has been used largely to finance the construction of federal prisons.
[ترجمه ترگمان]این صندوق تا حد زیادی برای تامین مالی ساخت زندان های فدرال به کار رفته است
[ترجمه گوگل]این صندوق به طور عمده برای تامین مالی ساخت و ساز زندان های فدرال مورد استفاده قرار گرفته است