قابل پیگیری قضایی، قابل تعقیب در دادگاه، قابل دادرسی، قابل محاکمه، تحت محاکمه، کسیکه تابع یادرقلمرو
justiciable
قابل پیگیری قضایی، قابل تعقیب در دادگاه، قابل دادرسی، قابل محاکمه، تحت محاکمه، کسیکه تابع یادرقلمرو
انگلیسی به فارسی
قابل پیگیری قضایی، قابل تعقیب در دادگاه
در صلاحیت دادگاه، تابع رای دادگاه
توجیهی
انگلیسی به انگلیسی
• able to be settled judicially, able to be tried in a court of law
دیکشنری تخصصی
[حقوق] (اختلاف یا دعوای) قابل رسیدگی در دادگاه
جملات نمونه
1. That offence is not justiciable in a federal court.
[ترجمه ترگمان]این جرم در یک دادگاه فدرال مطرح نشده است
[ترجمه گوگل]این جرم در دادگاه فدرال توجیه پذیر نیست
[ترجمه گوگل]این جرم در دادگاه فدرال توجیه پذیر نیست
2. The right to health is justiciable in some degree analyzing from the three angles of its nature, the limited resource and the separation of powers.
[ترجمه ترگمان]حق دسترسی به سلامت در برخی از درجات طبیعت آن، منابع محدود و تفکیک قوا justiciable است
[ترجمه گوگل]حق سلامت در برخی موارد از نظر زوایای طبیعت، منابع محدود و تفکیک قدرت، توجیه پذیر است
[ترجمه گوگل]حق سلامت در برخی موارد از نظر زوایای طبیعت، منابع محدود و تفکیک قدرت، توجیه پذیر است
3. My friend says that offence is not justiciable in a federal court.
[ترجمه ترگمان]دوستم می گوید که جرم در یک دادگاه فدرال غیرقابل تحمل است
[ترجمه گوگل]دوست من می گوید که جرم در دادگاه فدرال توجیه پذیر نیست
[ترجمه گوگل]دوست من می گوید که جرم در دادگاه فدرال توجیه پذیر نیست
4. The implementation of economic, social, and cultural sights relies mainly on legislative and administrative measures, moreover, some rights are justiciable in contracting states.
[ترجمه ترگمان]کاربرد مناظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به طور عمده بر اقدامات قانونی و اجرایی تکیه دارد، به علاوه برخی از حقوق در کشورهای طرف قرارداد تقسیم می شوند
[ترجمه گوگل]اجرای اهداف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عمدتا بر اقدامات قانونی و اداری متکی است، علاوه بر این، برخی از حقوق در کشورهای قراردادی توجیه پذیر است
[ترجمه گوگل]اجرای اهداف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عمدتا بر اقدامات قانونی و اداری متکی است، علاوه بر این، برخی از حقوق در کشورهای قراردادی توجیه پذیر است
5. Self-conscious dialectical thinking consciousness made Ji Yun' s literature criticism justiciable, mile and understanding.
[ترجمه ترگمان]آگاهی خود از تفکر دیالکتیکی به نقد ادبیات به justiciable، میل و تفاهم (Ji)تبدیل شد
[ترجمه گوگل]آگاهی تفکر دیالکتیکی خود آگاهانه، انتقاد ادبی جی یون را از نظر قانونی، فکری و درک دانست
[ترجمه گوگل]آگاهی تفکر دیالکتیکی خود آگاهانه، انتقاد ادبی جی یون را از نظر قانونی، فکری و درک دانست
6. Pursuant tos 2 the act of making copies of works available to the public must take place in Hong Kong for it to be justiciable before the Hong Kong courts.
[ترجمه ترگمان]در پی tos ۲، اقدام ساخت نسخه هایی از آثار موجود برای عموم مردم باید در هنگ کنگ انجام شود تا به دادگاه هنگ کنگ واریز شود
[ترجمه گوگل]بر طبق قوانین 2، ساخت نسخه هایی از آثار در دسترس عموم در هنگ کنگ باید در برابر دادگاه های هنگ کنگ توجیه پذیر باشد
[ترجمه گوگل]بر طبق قوانین 2، ساخت نسخه هایی از آثار در دسترس عموم در هنگ کنگ باید در برابر دادگاه های هنگ کنگ توجیه پذیر باشد
کلمات دیگر: